به گزارش خبرنگار ایمنا، وقتی نام ایگور کاسترو میآید، ذهن هر طرفدار فوتبالی به سالهای اوج تیم ذوبآهن پرتاب میشود؛ سالهای حضور گاندوها در لیگ قهرمانان آسیا و گل این بازیکن به الهلال عربستان در ورزشگاه ملک فهد ریاض و صعود شاگردان ابراهیمزاده به فینال لیگ قهرمانان آسیا. شاید هر فوتبالدوستی انتظار دارد ایگور کاسترو را حالا در قامت مربی فوتبال ببینید. حتی اگر شده در دسته چندم لیگ برزیل مربیگری کند و به بازیکنان خود یاد بدهد چطور وقتی در میانه میدان صاحب توپ شدید باید با دریبلهای ویرانکننده هر مدافعی را به زحمت بیندازید. اما برخلاف تصور، او به دور از ورزش مورد علاقهاش در کنار خانواده خود در شهر موریای برزیل زندگی میکند و تنها دلتنگ فوتبال است. روزهای گذشته بازیکن سابق ذوب آهن با انتشار پستی در فضای مجازی نشان داد هنوز روزهای درخشان خود و ذوبآهن را به خاطر دارد و حتی با بازیکنان سابق ذوب در ارتباط است و از تیم و آخرین شرایط ذوبآهن خبر میگیرد.
ستاره سابق ذوبآهن در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره سالهای حضورش در فوتبال ایران و ذوبآهن و زندگی فعلی خود صحبت کرده است.
کارآفرین شدهام اما دلم برای فوتبال تنگ است!
بعد از بازنشستگی در سال ۲۰۱۴ کارآفرین شدم. شش سال شرکت فروش گاز و آب به مناطق مختلف برزیل را مدیریت میکردم و حالا تقریباً سه سال است که خانه مهمانی کودکان دارم. شاید شنیدنش برای شما عجیب باشد اما از سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۲) به بعد سمت فوتبال نرفتهام! اما مطمئناً دلم برای فوتبال تنگ است، چراکه کاری بود که با علاقه انجامش میدادم.
از دوستانی که در ایران دارم درباره ذوبآهن پرسوجو میکنم
اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم نتایج لیگ ایران و ذوبآهن را کمتر از گذشته دنبال کردهام. گاهی از دوستانی که در ایران میشناسم در مورد آخرین وضعیت فوتبال ایران و مهمتر از آن ذوبآهن پرسوجو میکنم. حتی گاهی شده است سایتهای خبری را چک میکنم تا بفهمم کدام تیم در ایران قهرمان شده یا در آستانه قهرمانی است.
هنوز خاطرات ذوبآهن را با عکسها مرور میکنم!
عکس تیمی ذوبآهن را در اینستاگرام انتشار میدهم. هنوز عکسهایی که آن سالها در ایران گرفتم را دارم و خاطرات آنها را مرور میکنم. بهتازگی یک استوری را با دنبال کنندگانم به اشتراک گذاشتم و یادی از گذشته کردم. البته هنوز با برخی دوستانم در ارتباط هستم. رضا باجلوند، گلر تیم، محمدرضا خلعتبری، قاسم حدادیفر و چند بازیکن دیگر کسانی هستند که همیشه به یادشان هستم و گاهی با آنها صحبت میکنم.
آن زمان شکست دادن ما آسان نبود!
خاطرات خوبی از دوران حضورم در ایران دارم. مردم ایران بسیار مهربان هستند. همیشه گفتهام به ایران و ایرانیها علاقه خاصی دارم. آن سالها مجموعه ذوبآهن تیم فوق العادهای را تشکیل داد و افتخار میکنم عضو آن تیم بودم، دوستان بزرگی پیدا کردم و بازیکنان خوبی در زمین بودند. حتی باید این را بگویم که شکست دادن ما سخت بود و هماهنگی بسیار خوبی در زمین داشتیم. اگر بخواهم از خاطرات ویژه صحبت کنم باید به لیگ قهرمانان آسیا در سال ۲۰۱۰ و حضورمان در فینال رقابتها اشاره کنم. لحظه بسیار خاطرهانگیری برای همه بود. هیچکس از ما انتظار نداشت که مرحله اول را پشت سر بگذاریم، چراکه در گروه بسیار سختی حضور داشتیم. اما با تلاش بازیکنان و کادر فنی به عنوان تیم اول به مرحله بعد رفتیم و حتی فینالیست مسابقات در منطقه غرب لقب گرفتیم.
تجربه آن اتمسفر در فینال لیگ قهرمانان شگفتانگیز بود
درباره حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و بازی با سئونگنام باید بگویم آن روز نتوانستیم بهترین عملکرد خود را به نمایش بگذاریم، بازی بسیار مهمی بود و ما واقعاً میخواستیم برنده شویم. خیلی زود گل خوردیم و این گل به ما آسیب زد. علاوه بر اینکه سئونگنام یک تیم بسیار قوی بود، اما تجربه آن اتمسفر در فینال لیگ قهرمانان شگفتانگیز بود.
دوست دارم بازهم به ایران بیایم اما نه برای فوتبال
از زمانی که ایران را ترک کردم دیگر به آن برنگشتم. خیلی دوست دارم دوباره بازگردم. اما این بار نه برای فوتبال بلکه برای دیدن دوستانم؛ بهطور قطع بازگشت به ایران برایم اتفاق خاصی است. باید این را هم بگویم که برای مدتی که در ایران زندگی کردم خدا را شاکر هستم.
ابراهیمزاده دریبلهایم در میانه میدان را دوست نداشت!
از کادر فنی تیم منصور ابراهیمزاده را به خاطر دارم. او مربی بزرگی بود و فکر میکنم تیم را خیلی خوب مدیریت کرد، به گونهای که نتایج گویای همه چیز بود. اگر بخواهم خاطرهای از کار کردن با این مربی بگویمآن است که ابراهیمزاده در جلسات قبل از بازی اصرار زیادی داشت در خط هافبک و دور از دروازه دریبل نزنم. اما وقتی بازی شروع میشد و به زمین میرفتم به صحبتهای او توجهی نمیکردم و درواقع نوعی نافرمانی از دستورات او داشتم. به این دلیل که همیشه به دریبل زدن علاقهمند بودم و بیشتر اوقات دریبلهایم جواب میداد. گاهی آنها نتیجه نمیداد و سرمربی تیم ناراحت میشد و من این موضوع را متوجه میشدم حتی به این قیمت که بازیکن دیگری را جایگزین من در زمین میکرد.(با خنده)
حضور روی نیمکت ذوبآهن؟ ابتدا باید خودم را آماده کنم!
حضور روی نیمکت ذوبآهن؟ باخبر هستم که این سالها تیم ذوبآهن وضعیت خوبی ندارد. افتخار بزرگی است که بتوانم دوباره به نوعی به ذوبآهن کمک کنم. اما به عنوان مربی، ابتدا باید خودم را آماده کنم. چراکه همانطور که قبلتر گفتم، مدتی است از فوتبال دور بودهام. اما شاید به عنوان یک ایجنت حوزه فوتبال بتوانم بازیکنان خوب برزیلی را در آینده به ذوبآهن معرفی کنم
در اولین شهرآورد اصفهان ۲ گل به ثمر رساندم
از صحبتهای شما متوجه شدم ذوبآهن و سپاهان هفته گذشته با یکدیگر بازی کردهاند. این رقابت واقعاً عالی است. دربیهای اصفهان همیشه بازیهای خاصی است. به یاد دارم اولین بازی مقابل سپاهان دو گل برای ذوبآهن به ثمر رساندم. مدتی که در اصفهان بودم از اهمیت این بازی صحبتهای زیادی شنیدم. درباره سپاهان هم باید بگویم این تیم یکی از تیمهای بزرگ ایران است و همیشه بازیکنان بزرگی داشته است.
حمایتهای هواداران اصلیترین دلیل موفقیتم بود
قصد دارم از طریق رسانه شما از ته دل به هواداران ذوبآهن بگویم بابت تمام حمایتهای آنها در سالهای حضورم در اصفهان سپاسگزارم. این حمایتها اصلیترین دلیل موفقیت من بود. امیدوارم روزی برگردم و دوباره این هواداران پرشور را از نزدیک ببینم.
گفتوگو از: امیر شمس، سرویس ورزش ایمنا
نظر شما