به گزارش ایمنا، سومین چاپ کتاب «انقلاب در نقطه صفر؛ کار خانگی، بازتولید و مبارزه فمینیستی» نوشته سیلویا فدریچی و ترجمه سروناز احمدی با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۳۶۴ صفحه و بهای ۱۸۰ هزار تومان توسط نشر افکار منتشر شد. نخستین چاپ این کتاب اواسط آذر و دومین چاپ آن یک هفته پس از چاپ نخست با همین مشخصات نوبت سوم نشر، منتشر شده بود. این کتاب که پنجمین جلد از مجموعه «متون فمینیسم» در نشر افکار است، ترجمهای از ویرایش دوم فدریچی است که سال ۲۰۲۰ در ۲۵۶ صفحه در نشر پیام پرس منتشر شد.
کتاب سه بخش به ترتیب با این عناوین دارد: «تئوریزه کردن و سیاسی ساختن کار خانگی»، «جهانی سازی و بازتولید» و «بازتولید مشترکات».
فدریچی خود در مقدمه ویرایش دوم مینویسد: «انتشار ویراست جدید یک کتاب بهطور ضمنی بهاینمعناست که با وجود گذشت زمان، هنوز هم آن کتاب در خصوص زمان حال حرفی برای گفتن دارد. قطعاً سازمان کار بازتولیدی و سیاست فمینیستی در هشتسالی که از انتشار اولین نسخه این کتاب گذشته، دستخوش تغییرات زیادی شده است. «بازتولید اجتماعی» دیگر بحثی مهم در تئوری فمینیسم مارکسیستی بهحساب میآید و تلاش شده است که از سیاست فمینیستی جنسیتزدایی شود، بهلحاظ نهادی هویت جنسیتی انتخاب شخصی باشد و بهصورت فردی اعلام شود. این میان، موج خروشان جنبشهای فمینیستی جدید در سراسر جهان، یا بهتر بگوییم، خیزشهای فمینیستی جدید علیه خشونت به زنان، با شعار «متجاوز تویی» مواضع خود را علیه دولت آشکارا نشان داده است.»
وی در ادامه درباره کتاب چنین توضیح میدهد: «بهلحاظ روششناسی، اهمیت این کتاب در اولویتی است که برای کار بازتولیدی قائل میشود، زیرا این کار را دارای خصلت دوگانهای میبیند؛ بهاینمعنا که این کار هم بازتولید زندگی و هم بازتولید نیروی کار است، و همین هم موجب میشود زمینه اصلی سازماندهی فمینیستی باشد. البته باید توجه داشت تمام فعالیتهای کاری در سرمایهداری بهنحوی شکل داده میشوند که درنهایت در راستای انباشت ثروت در چارچوب سرمایهداری باشند و فعالیتهای بازتولیدی پیوسته با تغییر نیازهای بازار کار و تولید کالا تغییر میکنند. بااینحال، منظور از «اولویت کار بازتولیدی» این است که باید تأکید داشت تولید کارگران طی مناسبات نابرابر قدرت با هدف ایجاد شکاف و تقسیمبندی نیروی کار همچنان اصلیترین اقدام سرمایهداری است، همانطور که در آغاز سرمایهداری هم همینطور بود و توجه به این موضوع از توجه به هر اختراع تکنولوژیکی مهمتر است.
نظریههای اخیر نیز تأکید داشتهاند که بازتولید اجتماعی روزبهروز کمتر محدود به خانه میشود و بهطور فزایندهای در فضاهای عمومی ساختار یافته و تجاریسازی شده است. بااینحال، تغییر اصلی سازمان بازتولید اجتماعی مربوط به «بحران بدهی» یا همان اقدامات ریاضتی تحمیلشده به اقتصاد اکثر کشورهایی است که سابقاً مستعمره بودهاند؛ اقداماتی که دارایی تمام مردم را از آنها گرفته، مالکیت آنها را سلب کرده و دوباره استعمار تمام و کمالی را دامن زده است. با توجه به تقسیم کار جدید جهانی و جنگهای جدیدی که برنامههای توسعه به آنها دامن میزنند، در موضوعاتی که در قسمت دوم کتاب بررسی کردهام، میتوانیم به درک درستی از مهمترین پدیدههای امروز برسیم؛ از مهاجرتهای گسترده در دهههای اخیر گرفته تا سوزاندن جنگلها و بیابانزایی در سراسر جهان، و خود جنگ بهعنوان ابزار اصلی توسعه اقتصادی و حکمفرمایی نظم اجتماعی.
مورد آخر که بهاندازه دیگر موارد نیز اهمیت دارد، این است که «انقلاب در نقطه صفر» رشد جنبشهای فمینیستی محبوبی را مستند کرده است که فمینیسم ساخت سازمان ملل را رد میکنند؛ یعنی فمینیسمی که در حال حاضر، دولتها و حتی سازمانهایی مثل بانک جهانی از آن استقبال میکنند و بهشدت مخالف اقدامات زنان در راستای دفاع از خودمختاریشان و شکلدهی به مناسبات اشتراکی جدید است. جنبشهایی که علیه خصوصیسازی زمین، در راستای بازپسگیری فضاهای شهری، ساخت مشترکات روستایی و شهری جدید - مشترکات مربوط به زمین و دانش - هستند، در حال حاضر نیروی محرکه خیزشهای گسترده علیه سرمایه بهشمار میروند که زندگی ما را بیارزش انگاشته است.
بر این اساس سه مقاله جدید در ویراست تازه «انقلاب در نقطه صفر» گنجانده شده تا برخی از بحثهای مطرحشده در نسخه ابتدایی بسط داده شوند. مقاله «در باب کار عاطفی» به بررسی مفهوم این کار در آرای مایکل هارت و آنتونیو نگری در «مالتیتود و ثروت مشترک» میپردازد و بر تفاوتهای آن با دیدگاه فمینیستی در خصوص کار عاطفی تمرکز دارد. مقاله سفر به پکن ارتباط میان مداخلات سازمان ملل در سیاست فمینیستی و نقش آن را در روند استعمارزدایی بررسی میکند. مقاله «ما کشورهای دیگر را دیدهایم و فرهنگ دیگری داریم»، تحلیلی مبسوط از مبارزات فمینیستی ارائه میکند و نشان میدهد که چطور رشد سازماندهی کارگران خانگی مهاجر دوباره موضوعات و مسائلی را در مرکز توجه قرار داده که بسیاری از فمینیستها مدت مدیدی است آنها را رها کرده یا از آنها چشمپوشی کردهاند. در این مقاله همچنین بیان شده است که در پی مبارزات کارگران خانگی مهاجران، بسیج فمینیستی تازهای میتواند صورت گیرد که کارگران بازتولیدی مزدی و غیرمزدی را متحد کند و موجب شود طی اقدامی مشترک ارزش کار خود را از نو نشان دهند؛ نه صرفاً با کلمات بلکه با ایجاد مناسبات اجتماعی جدید و بازپسگیری ثروتی که هردو تولید کردهاند.»
ماریارزا دالاکاستا، نویسنده کتابهای «قدرت زنان و براندازی جامعه» و «مادر اقیانوس ما» درباره کتاب «انقلاب در نقطه صفر» چنین گفته است: «بالأخره کتابی داریم که در آن مقالات بسیاری که سیلویا فدریچی در خصوص مسئله بازتولید اجتماعی و مبارزات زنان در این زمینه طی چهاردهه نوشته، گردآوری شده است. در انقلاب در نقطه صفر، هم تاریخ پرقدرت سازماندهی نیروی کار بازتولیدی و تحولات آن به نگارش درآمده، و هم سیر تکاملی دیدگاه فدریچی درباره برخی از مهمترین مسائل زمان حال، ازجمله جهانیسازی، مناسبات جنسیتی و ایجاد مشترکات جدید، مستند شده است.»
از سیلویا فدریچی، فمینیست مارکسیست ایتالیایی، پیشتر کتاب «کالیبان و ساحره» در نشر چشمه منتشر شده بود. سروناز احمدی همچنین کتاب «قدرت زنان و واژگونی جامعه» از ماریاروزا دالاکاستا و سلما جیمز را در نشر افکار در دست انتشار دارد.
نظر شما