به گزارش ایمنا و به نقل در مقدمه کتاب «روزنامهنگاری جهانی» میخوانیم: پدیده جهانی شدن در چند دههی اخیر عمیقاً در حال متحول کردن روزنامهنگاری بوده است. در جریان این تحول، تاکیدِ عمده هم در فضای آکادمیک و هم در فضای حرفهای (کار روزنامهنگاری) بر تأثیرات فناوریهای جدید بوده است.
روزنامهنگاری بینالمللی یا به عبارت درستتر روزنامهنگاری جهانی با پدیده جهانی شدن در ارتباط نزدیک است و به هم پیوستگیهای جهانی چالشهای مهم و اساسی را برای حرفه روزنامهنگاری ایجاد کرده است: چگونه باید میان امور جاری جهانی و ژانرهای مرسوم و متعارف خبری تمایز قائل شد؟ مهمترین مسئولیتها و مشکلاتی که روزنامهنگاران در حوزه عمومی جهانی شده با آنها مواجهند، کدامها هستند؟ آیا مخاطبان با موضوعات جهانی در اخبار ارتباط برقرار میکنند، درگیر این موضوعات میشوند؟ و اصلاً چرا این موضوع مهم است؟ آیا این تحولات نشانگر ظهور اخبارجهانی بهعنوان یک پارادایم در روزنامهنگاری است که از مفاهیم متعارف «اخبار بینالمللی» یا «گزارشگری خارجی» متفاوت است؟
کتاب روزنامهنگاری جهانی بهعنوان یک منبع آموزشی جدید تلاش میکند در فصول هفده گانه خود به این سوالات و بیشتر پاسخ دهد.
دیمیتروا در فصل نخست این کتاب و در چارچوببندی نظری مباحث، تاکید میکند که مفهوم روزنامهنگاری جهانی مفهومی نسبتاً جدید محسوب میشود زیرا خود این مفهوم همراه با فرآیند جهانی شدن ظاهر شده است. به این ترتیب، ما میتوانیم رد پای اصطلاح «روزنامهنگاری جهانی» را با بررسی سَلَف آن «روزنامهنگاری بینالمللی»، تا قرن بیست و یکم تعقیب کنیم.
وی روزنامهنگاری جهانی را بهعنوان روزنامهنگاری تولید شده در یک نظام رسانهای خاص، که معمولاً یک نظام رسانهای در سطح ملی است، تعریف میکند که در یک شبکه منطقهای و جهانی تنیده شده است.
«اگر چه در دهههای گذشته اندیشمندان مجموعه متنوعی از نظامهای رسانهای را ارائه کردهاند، ولی هیچ چارچوب واحد و مشخصی وجود ندارد که ما بتوانیم براساس آن نظامهای رسانهای را در کشورهای مختلف جهان طبقهبندی کنیم. با این حال، مدلها و چارچوبهای نظری موجود میتواند در دستهبندی و درک بهتر تفاوت رسانهها در کشورها و مناطق مختلف جهان به ما کمک کند.»
در فصول مختلف کتاب نیز از این مدلها و چارچوبها برای تشریح وضعیت رسانهها در مناطق مختلف جهان بهره گرفته شده ولی اصراری بر گنجاندن حتمی و قطعی نهادهای رسانهای همه کشورها و مناطق مختلف جهان در چارچوب این تئوریها نبوده، بلکه تلاش شده است با بهرهگیری از این تئوریها کار مطالعه نظامهای رسانهای را برای خوانندگان، بهویژه دانشجویان رشته روزنامهنگاری و ارتباطات آسانتر و ملموستر کنند.
این کتاب با عنوان کامل «روزنامهنگاری جهانی؛ آشنایی با نظامهای رسانهای بینالمللی» در سه بخش و ۱۷ فصل تنظیم شده است. در فصل اول که در واقع فصل نظری و مقدماتی است، مدلهای نظری مسلط و مشهور که درک ما را از رسانههای جهانی تسهیل میکنند، مرور شده است.
بخش اول کتاب شامل شش فصل، به «مفاهیم کلیدی» روزنامهنگاری جهانی میپردازد که موضوعات محوری و اصلی آن عبارتند از: جریان بینالمللی اخبار در عصر دیجیتال، نقش فناوری در ارتباطات و روزنامهنگاری جهانی، آزادی مطبوعات در نقاط مختلف جهان، بررسی فرهنگهای روزنامهنگاری، آموزش روزنامهنگاری جهانی در عصر دیجیتال و اخلاق و مسئولیتهای روزنامهنگاری در عصر اطلاعات.
بخش دوم کتاب نیز با هفت فصل، به بررسی وضعیت روزنامهنگاری و رسانه در «مناطق مختلف جهان» از جمله صحرای آفریقا، خاورمیانه و شمال آفریقا، اروپای مرکزی و شرقی، اروپای غربی و شمالی، آسیا و پاسیفیک، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی میپردازد.
بخش سوم و پایانی کتاب هم شامل سه فصل است که به «مسائل جاری» میپردازد و موضوعاتی نظیر تحولات فناورانه در خبرگزاریهای بینالمللی و ملی، پوشش رسانهای بحرانها و منازعات بینالمللی و دیپلماسی عمومی و ارتباطات بینالمللی را در بر میگیرد.
نسخه انگلیسی این کتاب در سال ۲۰۲۱ و توسط انتشارات «راومن و لیتلفیلد» منتشر شد و نسخه فارسی آن نیز با ترجمه مسعود میرزایی و در ۵۱۶ صفحه توسط انتشارات جوینده به بازار نشر عرضه شده است.
«کرونا و ارتباطات سیاسی»، «دیپلماسی عمومی»، «رسانههای جدید و آینده دیپلماسی»، «رسانه و سیاست خارجی»، «پسا حقیقت»، «چیستی ارتباطات سیاسی» و «افسانه بیبیسی» از جمله دیگر آثاری هستند که در سالهای اخیر به قلم این مترجم و روزنامهنگار منتشر شده است.
نظر شما