به گزارش خبرنگار ایمنا، زمانی که دشمنان، اعتقادات و مقدسات مسلمانان را نشانه رفتند، نسل جدیدی از رزمندگان با عنوان مدافعان حرم پا به عرصه دفاع و مقاومت گذاشتند، مدافعانی که لبیک گوی وصیت امیرالمومنین (ع) شدند؛ آنجا که فرمود: «حسنم و حسینم! هر کجا هستید برای ظالم، دشمن و برای مظلوم، دوست و یاور باشید.»
داوود پیریایی یکی از مدافعان حرم است که با نیروهای اعزامی از توپخانه ارتش، عازم سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) شده است و حضور در جبهه مقاومت را افتخار بزرگی برای خود میداند.
او که متولد ۱۳۵۴ در بروجرد است، سال ۱۳۷۲ به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد. پیریایی بعد از طی کردن دورههای آموزشی در تهران و اصفهان در سال ۱۳۷۴ به گروه ۲۲ توپخانه منتقل شد و در گردان ۳۴۱ این گروه و در ادامه، گردان ۳۳۳ مشغول به خدمت شد.
با این مدافع حرم ارتشی که در تمام مأموریتها و مانورهای ارتش شرکت داشته است و به مدت ۷۵ ماه در مناطق عملیاتی جنوب از مرزهای کشور حراست کرده است، درباره حضورش در جبهه مقاومت به گفتوگو نشستیم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
زمزمه حضور نیروهای ارتشی در جبهه مقاومت از چه زمانی شروع شد؟
ناامنیهای سوریه که شروع شد، به درخواست دولت بشار اسد از جمهوری اسلامی، تعدادی از نیروهای سپاه با مصوبه ستاد کل نیروهای مسلح بهعنوان مستشار وارد آن کشور شدند و بیشتر به امور آموزشی و نوع تاکتیکها پرداختند، اما نیروهای ارتشی این فرصت را نیافته بودند تا اینکه سال ۹۴ رهبری اجازه دادند که آنها نیز به سوریه اعزام شوند.
آیا شما جزو اولین نیروهایی بودید که به سوریه اعزام شدید؟
خیر. سری اول، نیروهای ویژه ارتش به سوریه اعزام شدند؛ تکاورها، نیروهای خاصی هستند که دورههای بسیاری را گذراندهاند و سالها تجربه دارند. تعداد تکاورهای ارتش که به سوریه اعزام شدند، خیلی کم بود، رهبری فرموده بودند که ما به این جوانان برای آینده احتیاج داریم. فرماندهانی که در سوریه بودند و کار بچههای ارتشی را دیده بودند، برایمان تعریف میکردند که هر یک از تکاورهای ارتش برابر با یک لشگر در سوریه جنگیدند.
چه زمانی نوبت به اعزام نیروهای توپخانه رسید؟
بعد از تکاورها، قرار بود نیروهایی از گردان توپخانه را به سوریه اعزام کنند. زمستان ۱۳۹۴ بود، نامهای مبنی بر معرفی نیروی داوطلب برای از حرم اهل بیت (ع) به پادگان ما فرستادند که تعدادی زیادی از بچههای توپخانه از جمله من به طور داوطلب ثبتنام کردیم.
چه شد که چنین تصمیمی گرفتید؟
جنایتهایی که در سوریه توسط گروههای تکفیری انجام میشد و تصاویرش در پایگاههای اینترنتی توسط خودشان منتشر میشد، مشابه همان صحنهها و جنایتهایی بود که در کشورمان بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ اتفاق افتاد. با دیدن این جنایتها، هر انسان آزاده و با غیرتی خونش به جوش میآمد و وظیفه خود میدانست که در این میدان به امر رهبر و مولایش حضور داشته باشد، ما هم زمانی که مقتدایمان اجازه حضور در سوریه را داد، بیدرنگ اجابت کردیم؛ چرا که همانطور که رهبری فرمودهاند اگر مدافعان حرم نبودند باید در کرمانشاه و همدان با این داعشیها میجنگیدیم.
از حضور در سوریه بگویید؟
اولین گروه از نیروهای توپخانه که به سوریه اعزام شدند، بیشتر از یگانهای مستقر در اصفهان بودند. این نیروها از نخبهها و پرسنل پا در رکاب و ولایی بودند که با ورود آنها به جنگ سوریه به گفته فرماندهان سپاه و نیروهای مستقر در سوریه، قدرت توپخانه تغییر کرد و این تغییر و افزایش قدرت توپخانه، معادله جنگ را به سود جبهه مقاومت عوض کرد.
این مأموریت با مأموریتهای قبل که در سالهای خدمت در ارتش در آن شرکت داشتید، چه تفاوتی داشت؟
این مأموریت برای دفاع از عقیده و اصل ولایت بود و ما با خود عهد کردهایم که جانمان را برای عقایدمان و اهل بیت (ع) فدا کنیم. با اینکه نمیدانستیم در سوریه چه در انتظارمان است، درگیری تنبهتن است یا چیز دیگر، اما بدون هیچگونه تردیدی و با شوق و علاقه، مشتاق اعزام به این مأموریت شدیم.
چند بار به عنوان مدافع حرم در جبهه مقاومت حضور یافتید؟
من این لیاقت را یافتم که دو بار به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) در سوریه حضور پیدا کنم.
یکی از همرزمان شما در سوریه به شهادت رسید، در این باره بگویید؟
بله، شهید محمد مرادی نه تنها همرزم من بود بلکه صمیمیترین دوست و همکارم نیز بهشمار میرفت و در همان اعزام اول به سوریه در یازدهم مرداد ۱۳۹۵ در کنارمان به شهادت رسید.
و کلام پایانی؟
حرکات و خدمات بینظیر مدافعان حرم، از جمله ایجاد جبهه مشترک شیعه و سنی علیه داعش، برگرفته از فرهنگ هشت سال دفاع همهجانبه از این آب و خاک در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که با اخلاق و گرایشهای ایران اسلامی شکل گرفته و مایه عزت، استقلال، امنیت و صلابت برای کشور شده است.
نظر شما