به گزارش ایمنا، معصومه قیطاسی با اشاره به کتاب «ستارههای بلوچ» که خاطرات روحانی مدافع حرم عباس ناروئی از حضور نبویون (یگان رزمندگان سیستان و بلوچستان) در نبرد سوریه است، اظهار کرد: در پژوهش و مصاحبههای کتاب شهدا یک اعتقادی دارم و همیشه هم به آن پایبندم و آن این است که شخصیت اصلی (چه شهید یا خاطرهگو) وام گرفته ریشه و اجدادش است که مقطعی از زندگی او را خاص کرده و شخصیتش ساخته شده است.
وی افزود: چه کار جالبی نویسنده ستارههای بلوچ کرده که مدتی در منطقه زیستی خاطرهگو رفته و با رفاقت و صمیمیت، دیوار بینشان کنار رفته است. سادگی و صداقت متن نشانگر تک به تک خاطراتی که نویسنده با مهارت خاص صیدشان کرده است. متأسفانه کاری که برای ما نویسندگان زن، کمی مشکل یا غیر ممکن است.
رماننویس ادبیات دفاع مقدس خاطرنشان کرد: این دومین کتابی است که از نویسندهاش خواندم و لذت بردم. با عباس و خانواده و هم رزمانش همقدم شدم و شاهد رشد و ادای تکلیفشان شدم. کهن الگوی این کتاب سفر است، سفری که از همان نوجوانی که باید کلی راه بپیماید تا به مدرسه و بعد دبیرستان برسد و بعد باز برای زندگی، و زنده ماندن و زیستن مجبور است سفر کند تا ترور نشود و بتواند به درس طلبگیاش هم برسد.
قیطاسی ادامه داد: همین سفرهاست که عباس را میسازد تا در سفر بزرگ و تاریخسازی که در منطقه حلب سوریه، پیشرو دارد از حضرت زینب (س) نشان جانبازی بگیرد و زنگ پایان سفرش به ظاهر سخت زده شود.
وی با تأکید بر اینکه ستارههای بلوچ خاطرات دیگر نوشت از هموطن غیور از خطه بلوچستان عزیز و مظلوم که بیشیله پیله زندگیاش را روایت میکند، اظهار داشت: نثر ساده و روان است و زبان با دیالوگهای بلوچی که پینوشت دارد به شیرینی و جذابیت کتاب افزوده تا جایی که مخاطب میتواند در اواسط کتاب دیالوگها را متوجه شده و سراغ پینوشت نرود.
رماننویس ادبیات دفاع مقدس گفت: همزادپنداری به خاطر صداقت و سادگی متن و راوی باعث میشود حتی در دزدی کلوچهها با راوی و دوستانش همراه شوی و استرس اینکه گیر معلم نیفتند، تمام جانت را میگیرد و زمانی که با لذتی شیرین مشغول خوردن کلوچهها هستند، نفسی راحت بکشی و لبخند بزنی و همین همراه شدن و همزاد پنداری مدیون صمیمیت نویسنده با راویست و نود درصد جذابیت و تمیزی متن را رقم زده است.
کتاب «ستارههای بلوچ» نوشته محمد محمودی نورآبادی در ۳۱ فصل و ۲۷۵ صفحه متن و ۱۰ صفحه عکس و اسناد از طرف انتشارات خط مقدم انتشار یافته است و نام فصلها هم بیشتر با کلمات بلوچی انتخاب شده است. در واقع کتاب «ستارههای بلوچ» روایت جوان دهه شصتی است که از پدر سنی متولد شده که خود اختیار داشته مذهبش را انتخاب کند. بر خلاف خواست پدر از عنوان شغل مهندسی و دکترا چشم میپوشد و عبای روحانیت بر تن میکند، هر چند خود واقف است از لحاظ مادی تأمین نخواهد شد و سختیهای این راه را هم بر جان میخرد و خداوند همان دختر نشان کرده همسایه را شریک زندگیاش قرار میدهد تا همراهی او راه سخت را هموار سازد.
همراهی همسر راوی حتی چند روز بعد از عروسی و فروش زیورآلات برای خرید لوازم زندگی مملو از ساده زیستی و عشق زنان بلوچی است و عشق به زندگی باعث همراهی بیشتر او با همسر روحانیاش میشود. شیخ عباس چه زیبا و ساده اتفاقات قبل و بعد بیمارستان را موازی روایت میکند. شعار نمیدهد و خالصانه از زخم روح و جسم میگوید.
منبع: فارس
نظر شما