مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «راستی آزمایی، گره اصلی مذاکره» به بررسی نتیجه سفر اروپایی علی باقری، معاون سیاسی وزارت امور خارجه پرداخت و نوشت: علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان که برای پارهای رایزنیها با همتایانش به اروپا سفر کرده است در خصوص تضمینهایی که لازم است تا اروپا هم بدهد سخن گفته است.
باقری پیش از این گفته بود مسیر بازگشت آمریکا به برجام روشن است؛ باید تحریمهایی که پس از خروج از برجام اعمال کرده، همه را یکجا بردارد واشنگتن همچنین باید تضمین بدهد که هیچ دولتی در این کشور مجدداً حقوق بینالملل را به سخره نخواهد گرفت.
البته هنوز اینکه آیا این موارد را میتوان به عنوان شروط ایران دانست یا در واقع اظهاراتی که مصرف داخلی دارد، به صورت کامل مشخص نیست، اما اگر آنها را شروط ایران بدانیم یعنی سه شرط یا پیش شرط مطرح شده: آمریکا باید مقصر بودن خود را بپذیرد. تحریمها یکجا لغو شود. تضمین دهد که هیچ دولت دیگری اقدام ترامپ در خروج از برجام را تکرار نکند! اینها در حالی است که به نظر میآید اساساً شروط مذکور بعد از به نتیجه رسیدن احیای برجام هم معلوم نیست اتفاق بیفتد چه برسد که به عنوان پیش شرط مذاکرات هم مطرح شود.
همچنین باقری در گفتوگو با یک رسانه گفت: ایران تعهدی میخواهد که آمریکا دوباره از توافق هستهای امضا شده توسط قدرتهای جهانی خارج نمیشود.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وین؛ بدون مذاکره با آمریکا؟» به بررسی تحولات پیش از مذاکرات وین پرداخت و نوشت: مذاکرات برجامی در حالی از ۱۶ روز دیگر از سر گرفته میشود که برداشتهای گوناگونی از این مذاکرات صورت میگیرد. دولت و تیم مذاکره کننده پیشین ۶ دور از مذاکرات را تحت عنوان احیای برجام در راستای رفع تحریمهای ایران به پیش میبردند و در حالی که همگان فکر میکردند مذاکرات پیش رو نیز جنبه دور هفتم و ادامه مذاکرات پیشین را دارد اما ادبیات دولتمردان جدید در دستگاه سیاست خارجی روایت از برداشت دیگری از مذاکرات دارد. چنانکه تا کنون بحثی از احیای برجام به میان نیامده و صرفاً همه از برداشته شدن تحریمها سخن میگویند.
اخیراً نیز علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکره کننده ایرانی گفته «نقطه شروع مذاکرات دور بعدی در وین لغو تحریمهای غیر قانونی است.» این در حالی است که بسیاری بر این باورند که اگر روند طی شده در ۶ دور قبلی مذاکرات در نظر گرفته شود و بر همان اساس و با در نظر گرفتن منافع ملی و سیاستهای مدنظر در مذاکرات حاضر شویم شاید زودتر به توافق مدنظر دست پیدا کنیم. این در حالی است که امروز همه طرفهای عضو برجام به این اشتراک نظر مهم رسیدهاند که هیچ راهی بهتر از توافق در مذاکرات نمیتواند منافع طرفین را تأمین کند. با این حال برخی مسائل اختلافی در میان است که به نظر میرسد باید در حین مذاکرات حل و فصل شوند و اساساً نیل به یک توافق خوب نیز در گرو حل مناقشات مطرح شده در مذاکرات خواهد بود. یکی از این مسائل که شاید مهمترین آنها هم قلمداد شود بحث شروط سه گانه ایران برای مذاکرات است.
اینکه آمریکا مقصر بودن خود را بپذیرد، تحریمهای ایران برداشته شود و آمریکا تضمینی ارائه کند تا دیگر از برجام خارج نشود. شروطی که به نظر برخی شاید برای آمریکاییها محل چالش باشد و حتی در مورد سوم آمریکا نتواند تضمینی برای عدم خروج از برجام بدهد. این در حالی است که روز گذشته مدیر عامل ایرنا در توییتی از «در دسترس» قرار گرفتن بیش از سه و نیم میلیارد دلار از منابع مسدود ایران در یکی از کشورها با قید «اخیراً» خبر داد. علی نادری نوشت: «کمتر از ۱۰۰ روز پس از آغاز دولت سیزدهم، اخیراً بیش از ۳.۵ میلیارد دلار از منابع مسدود ایران در یکی از کشورها در دسترس قرار گرفته و بخش قابل توجهی از این منابع در حال ورود به چرخه تجاری کشور است.» البته مشخص نیست که این مبلغ چگونه و از کدام کشور و بر چه اساسی آزاد شده و در جای خود محل ابهام است.
اما به هر صورت حال پرسش اینجا است که اگر نقطه شروع مذاکرات از برداشته شدن تحریمها نبود و طرفین رویکرد دیگری اتخاذ کردند تکلیف چه خواهد شد و تیم مذاکره کننده کشورمان اساساً چه تدبیر جایگزینی خواهد اندیشید. آنچه مسلم است و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران بر آن تاکید دارند شرایط اقتصادی کشور ایجاب میکند که مذاکرات به نحوی پیش برود که در نهایت منجر به توافق و برداشته شدن تحریمهای ایران باشد چراکه اگر به هر دلیلی چنین امری محقق نشود تبعات سنگینتری برای کشور خواهد داشت و شرایط اقتصادی به مراتب سختتر و پیچیدهتری را پیش رو خواهیم داشت. لذا به نظر میرسد که باید با هنر دیپلماسی در مذاکرات پیش رو به سمت و سوی توافقی خوب و منطقی برویم.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دلار ۴۲۰۰ تومانی استخوانی درگلوی دولت» به بررسی طرح حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی پرداخت و نوشت: برخی تصمیمات سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی، چنیناند که اثرات کوتاهمدت آنها به ظاهر مفید است یا حداقل اینکه زیانهای مشهودی ندارند در نتیجه این تصمیمات برای سیاستگذار خوشایند تلقی میشوند، ولی مشکل این سیاستها آنجا است که عوارض آن به مرور مشهود و زیاد و زیادتر میشود و هر چه جلوتر میرویم هزینه تغییر این سیاست بیشتر و بیشتر میشود، مثل دردی است که ناشی از عفونت است ولی با مُسکن درد را تحمل میکنیم، بدون اینکه مشکل عفونت را حل کنیم، لذا با خوردن چند قرص مُسکن خیال خود را راحت میکنیم.
کمکم که درد بیشتر میشود، مجبوریم دوز اثربخشی قرص آرامبخش را بیشتر کنیم و در تمام مدت غافل از عفونت عامل بیماری هستیم که در حال پیشروی است، به جایی میرسد که دیگر هیچ داروی مُسکنی برای تحملپذیر کردن درد کارایی ندارد و عفونت نیز همه بدن را گرفته و شاید مجبور به جراحی و درمان اساسی شویم البته اگر نمیریم. شکاف میان قیمت ارز رسمی و بازار آزاد از این نوع است. ابتدا که ۱۰ تا ۲۰ درصد تفاوت به وجود میآید از ترس اندکی تورم، زیر بار تکنرخی شدن نمیرویم، در نتیجه دو نرخی آغاز میشود. شکاف میان این دو نرخ به همان دلایلی که نرخ بازار آزاد بیشتر شد، همچنان زیاد و زیادتر میشود. هر چه شکاف عمیقتر میشود عوارض برداشتن این شکاف قیمتی نیز بیشتر میشود درنتیجه جرأت و شهامت بیشتری برای تصمیمگیری در این مورد لازم است و کار خیلی سختتر میشود.
از ابتدای انقلاب تاکنون به جز چند سال در دوره اصلاحات همواره ارز دو، سه یا حتی چهار نرخی بوده است. عوارض این سیاست فراتر از تصور است. اتلاف منابع، افزایش مصرف ارز، افزایش نابرابری و رانت، شیوع گسترده فساد، اتلاف وسیع توان و انرژی مدیریت کشور در اجرای نظام چند نرخی و درنهایت نیز بیبهره بودن مردم به ویژه تهیدستان از آثار این تصمیم چند نرخی که ظاهراً برای آنان اتخاذ شده بود. با آمدن دولت آقای روحانی در سال ۱۳۹۲، ما با سه نرخ ارز مواجه بودیم، در مدت کوتاهی یکی از آنها حذف شد و هیچ اثری هم در زمینه قیمت کالاهای اساسی از جمله مرغ نگذاشت و قیمت آن همچنان کیلویی حدود ۶ هزار تومان باقی ماند. معلوم شد که مابهالتفاوت قیمت آن ارز به جیب کسانی غیر از مصرفکننده میرفته است.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «زایندهرود من کو؟» به بررسی اعتراضات کشاورزان در حاشیه سفر وزیر نیرو به اصفهان پرداخت و نوشت: خیمهای بزرگ افراشته در کنار پل خواجو و بادی که گرد از زمین بلند میکند با جمعیتی از کشاورزانی که میگویند آب بر آنها بسته شده و دور خیمه حلقه زدهاند و نیروهای انتظامی که گرد کشاورزان حلقه زدهاند؛ ترکیبی بدیع که به نظر میرسد برای روایتی مدرن از وقایع دینی طراحی شده تا آنطور که خود کشاورزان معترض میگویند، مظلومیتشان را به تصویر بکشد. اینجا عصر جمعه ۲۱ آبان اصفهان است و این اولینبار نیست که کشاورزان اصفهان خیابان را راه نهایی و تنها جای باقیمانده برای اعلام حضورشان انتخاب کردهاند؛ کسی که نخستین اعتراضات خیابانی کشاورزان اصفهان را به یاد داشته باشد، امروز باید به میانسالی رسیده باشد. حالا زایندهرود سابق زمین خاکی اعتراضات کشاورزان شده و درست در همین روز هم وزیر نیرو برای رسیدگی به این خواستهها به اصفهان سفر کرده است.
اولین برخورد با یکی از مسئولان تشکیلات شورایی کشاورزان است که در حال صحبت با یکی از مأموران امنیتی است. مأمور امنیتی نگاهی میکند و ضبط صدا را متوجه میشود و لبخندی میزند؛ کارت خبرنگاری را نگاه نمیکند و میگوید من کارت نخواستم و بلافاصله در ادامه سخن تند غیرمحترمانهای میزند. به ظاهر کشاورزان موبایل کسی را که در حال تصویربرداری بوده، گرفتهاند به ظن اینکه هدفی جز خبررسانی دارد. مأمور امنیتی میگوید شخص مذکور اصلاً مأمور نماست، موبایلش را بدهید که پیگیری کنیم.
جواب این است که کسی که موبایل را گرفته کشاورز نما بوده است «این به اون در». کشاورز میگوید اینقدر از این مأمور نماها از طریق این کار سرهنگ و درجهدار شدهاند که ما همه را حفظیم. مأمور امنیتی پیشنهاد میدهد که برویم ببینیم که حقیقتاً بازداشتش کردهاند و ما از خودتان هستیم و جواب میشنود همه همین را گفتید و آمدید میان ما و سرگرد بودید، سرلشکر شدید «خدا را شکر ما خیلیها را به نان و نوا رساندیم» و ادامه میدهد ما هیچ سازمان زیرزمینی و تشکیلاتی نیستیم، چرا باید وضعمان این باشد. خانمی جلو میآید و میگوید زشت نیست اینطوری فیلم ما را میگیرید؟ مأمور میگوید: «به خدا پدرش را درآوردیم بیایید بریم ببینیم دستبندخورده در مقر است».
میپرسم قصدش چه بوده؟ مأمور امنیتی میگوید حتماً با رسانههای خارجی همکاری میکند، خود این بچهها گرفتندش. چند سوال میکنم که جواب نمیدهند و بحث به جایی میرسد که مأمور امنیتی میخواهد محل را ترک کنم. کشاورز نخست که ظاهراً نمایندگی هم دارد، میگوید از سال ۷۸ دنبال حقابه هستیم. ۱۵ سال است مستمرا پیگیریم. در توضیح تشکیلاتشان میگوید یک شورا داریم که رسمی است بقیه کارها خودجوش است. آمار کشاورزی شرق اصفهان را میپرسم، میگوید ۳۵ هزار پروانه رسمی داریم که عمده آنها بیکارند و حدود ۱۰ درصد فعالاند. پس چه کار میکنند؟ میآیند شهر مسافرکشی و از این قبیل کارها. کشاورز پیشین از مأمور جدا شده میآید طرف ما و با لبخندی ظفرمندانه میگوید: «خداوکیلی حال کردی؟»
میگوید برخورد نیروی انتظامی عالی عالی عالی اما بقیه یک کارهایی میکنند که قشنگ نیست. ما میفهمیم. مأمور هم دوباره اضافه میشود و دوباره گوشی موبایل بازداشتشده را طلب میکند که جواب منفی میگیرد و میگوید یکی از رفقای شما میگفت ما کشاورزها کاه و یونجهمان زیاد شده است. مأمور لبخندی میزند و میرود.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مائوی قرن ۲۱» به بررسی تصویب قطعنامه شیء جین پینگ توسط حزب کمونیست پرداخت و نوشت: را تصویب کرد کمیته مرکزی حزب کمونیست چین قطعنامه مهمی را که از سوی شیء جین پینگ، رئیس جمهور این کشور درباره تاریخ چین ارائه شده است، تصویب کرد. این قطعنامه با عنوان «دستاوردها و تجربه تاریخی حزب کمونیست در مبارزه صد ساله» سومین قطعنامه از این دست است که در تاریخ صد ساله این حزب تصویب میشود. دو مصوبه مهم قبلی در دوران رهبری مائو تسه تونگ در سال ۱۹۴۵ و سپس در دوران رهبری دنگ شیائو پینگ در سال ۱۹۸۱ تصویب شد.
به گزارش خبرگزاری رسمی شین هوآ، در متن این مصوبه طولانی «ضمن تاکید بر روایت صحیح از تاریخ حزب کمونیست، فرازهای مهم تاریخ ملت چین طی چند هزار سال گذشته تشریح شده است.» این مصوبه از تمامی اعضای حزب، ارتش خلق و ملت چین از تمامی اقلیتهای قومی میخواهد که حول کمیته مرکزی حزب کمونیست به رهبری شیء جین پینگ متحد شوند و دوران نوین سوسیالیسم با ویژگیهای چینی را به بهترین نحو تحقق بخشند. خبرگزاری فرانسه، تصویب این قطعنامه را اقدام مهمی در تثبیت قدرت شیء جین پینگ و زمینه چینی برای انتخاب او برای سومین دوره رهبری حزب کمونیست در بیستمین کنگره این حزب میداند که سال آینده برگزار خواهد شد.
در سال ۲۰۱۸، چین محدودیت دو دورهای برای ریاست جمهوری را لغو کرد و عملاً به «شیء» اجازه داد تا مادامالعمر در قدرت بماند. طبق این سند، رئیس جمهور «شیء» جایگاهی برابر با مائو تسه تونگ، بنیان گذار چین کمونیست خواهد داشت. توصیف رئیس جمهور چین نیز در این مصوبه حیرتانگیز است. در بخشی از سند کمیته مرکزی حزب کمونیست آمده است که سوسیالیسم در چین از سال ۲۰۱۲ «وارد دوره جدیدی شد.» حال آنکه شیء جین پینگ در سال ۲۰۱۲ به دبیرکلی حزب کمونیست رسید و از او اغلب به عنوان پرقدرتترین رهبر چین پس از مائو تسهتونگ، بنیان گذار حکومت کمونیستی چین یاد میشود. در بخش دیگری از تفکر شیء جین پینگ به عنوان «جوهر فرهنگ و روح چینی» ستایش شده است. در ادامه نیز آمده است که حضور شیء جین پینگ در حزب «برای روند پوستاندازی بزرگ ملت چین اهمیتی تعیینکننده دارد.» با این توصیفات رهبر آینده حزب کمونیست نیز مشخص است. شیء جین پینگ با دایره قدرتی ماورایی.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پهپادهای مورد استفاده برای ترور نخستوزیر عراق فرانسوی بودند و از پایگاه آمریکا بلند شدند» به بررسی اهداف ترور نخست وزیر عراق پرداخت و نوشت: پس از تلاش نافرجام عدهای افراد ناشناس برای ترور نخستوزیر عراق، یک شبکه عراقی اعلام کرد پهپادهای استفاده شده در این حمله ساخت فرانسه هستند که از یک پایگاه آمریکایی بلند شده بودند.
عراق در التهابِ انتخاباتِ پارلمانی بود و مردم معترض به نتایج انتخابات در خیابانها بودند. نیروهای امنیتی مشغول سرکوب معترضان و گروههای مقاومت نیز در دو جبهه فعال بودند. یکی برای گرفتن حق خود در انتخابات که معتقد بودند، نادیده گرفته شده است و یکی در اعتراض به برخورد خشن نیروهای امنیتی با مردم. ناگهان اتفاقی تمام ذهنها را از این وقایع مهم منحرف کرد: «ترور نافرجام نخستوزیر عراق با پهپاد»؛ طوری که تمام آن مسائل دیگر به حاشیه رفت. کار به جایی رسید که برخی نوشتند، این ترور چه بسا نمایشی بوده است، اما پنج شنبهای که گذشت، روایت تازهای از این حادثه منتشر شد.
«کاظم حاج» کارشناس امور امنیتی و سیاسی عراقی، شامگاه پنجشنبه، در گفتوگو با شبکه عراقی «دجله» درباره پهپادهایی که اخیراً خانه «مصطفی کاظمی» نخستوزیر عراق را هدف قراردادند، جزئیاتی ارائه کرد.
بر اساس گزارش پایگاه خبری «نانو نیوز» به نقل از شبکه دجله، این کارشناس عراقی با اشاره به ویژگیهای پهپاد مذکور و قدرت آن در حمل راکت، گفت که این پهپادها ساخت فرانسه هستند. به گزارش فارس، این وبگاه عراقی در گزارشی دیگر، نوشت: «پهپادها از یک پایگاه آمریکایی نزدیک به خانه کاظمی به پرواز درآمده بودند.»
این اظهارات در حالی مطرح میشوند که رسانههای عراقی، بامداد یکشنبه هفته پیش، از شنیده شدن صدای تیراندازی و انفجار در منطقه سبز بغداد و هدف قرار گرفتن منزل مصطفی کاظمی خبر دادند. گفتنی است، از همان روزهای نخست برخی از رهبران گروههای مقاومت چون «قیس خزعلی» و «هادی عامری» از دست داشتن طرف سوم [آمریکایی] در این حمله گفتند. دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز صبح همان روز در توئیتی در واکنش به سوءقصد به جان کاظمی نوشت که سوءقصد به جان نخستوزیر عراق فتنه جدیدی است که رد آن را باید در اتاقهای فکر خارجی جستوجو کرد…
خبر دیگر از عراق آنکه هادی العامری، رئیسائتلاف عراقی الفتح، شامگاه روز چهارشنبه، اعلام کرد که با هیئت اتحادیه میهنی کردستان به ریاست «خالد شوانی» در بغداد دیدار و گفتوگو کرده است. دو طرف هر گونه دستکاری در نتیجه انتخابات عراق کاملاً مردود دانستهاند و رئیس ائتلاف الفتح تأکید کرده است که «تحمیل ارادهها را نخواهد پذیرفت و ممکن است به سمت گزینه تحریم کامل روند سیاسی برود چنانچه به اعتراضات [وارده به انتخابات] به طور جدی و حقیقی رسیدگی نشود.» او در ادامه اظهار داشت: «نماینده سازمان ملل متحد، کمیساریای [عالی انتخابات] را تحت کنترل خود دارد و نقشی منفی ایفا میکند و چنین مداخلاتی خارج از حیطه کاری او هستند.»
نظر شما