مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سیاستزدگی و هجمه به مرجعیت» به بررسی واکنشها به حملات به آیت الله صافی گلپایگانی پرداخت و نوشت: ماجرا از این قرار بود که آیت الله صافی گلپایگانی در دیدار محمدباقر قالیباف با او گفته بود: «باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. امروز یکی از راههای اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد. گرانی برای مردم طاقتفرسا شده و تحمل آن برای مردم عزیزمان بسیار سخت و مشکل شده است.»
این سخنان مخصوصاً آن قسمت که از تعامل با دنیا سخن گفته شده بود، برای مخالفان مذاکرات بسیار سخت آمده بود. حتی برخی رسانههای اصولگرا با اینکه گزارش دیدار رئیس مجلس با مراجع تقلید را منتشر کرده، خبر دیدار آیت الله صافی گلپایگانی را سانسور کرد و هیچ اشارهای به آن نداشت، اما سایت رجانیوز سانسور را کنار گذاشت و نقد تندی علیه آیت الله صافی گلپایگانی نوشت.
به نظر میرسد این طیف از اصولگرایان هر جا مخالفتی با تفکرات سیاسی خود ببینند بدون در نظر گرفتن جایگاه افراد هجمه و انتقاد را در دستور کار خود قرار میدهند.
جامعه روحانیت مبارز با صدور اطلاعیهای نسبت به واکنشها و هجمهها علیه مواضع آیتالله صافی گلپایگانی واکنش نشان داد و از این مرجع تقلید دفاع کرد. پیشتر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز بیانیهای در این رابطه صادر کرده بود. با این واکنشها امروز سایت رجانیوز اعلام کرد به بحث درباره سخنان آیتالله صافی دراینباره پایین میدهد.
سیام مهرماه آیتالله صافی گلپایگانی در جریان دیدارش با رئیس مجلس شورای اسلامی توصیههایی درباره وضعیت معیشتی در جامعه و نیز روابط خارجی مطرح کرد و درباره روابط خارجی توصیه کرده بود که «باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. امروز یکی از راههای اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد.»
این اظهارات آیتالله صافی با واکنشهای تند و در مواردی توهینآمیز تندروها روبهرو شد. سایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری پیشگام انتقاد از آیتالله صافی بود. این سایت تحلیل آیتالله صافی را سراپا غلط دانسته بود.
این سایت نوشته بود: «هشتسال خسارت محض» و «هشتسال عبرت». کافی نیست؟! میخواهید به عنوان مرجع تقلید، دوباره مردم را سرگردان «مذاکره» و «برجام» و «غرب» و «تعلیق» و «شرطیشدن اقتصاد» و … کنید؟!
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «صیانت یعنی همه شکل شما بشوند؛ چرا واقعاً؟» به بررسی طرح صیانت از فضای مجازی پرداخت و نوشت: این روزها، صحبت از صیانت، بخوانید محدودسازی اینترنت در ایران بیش از هر زمان دیگری داغ است و حتی زمانیکه حملات سایبری از آنسوی مرزها، به شبکه داخلی ایران نیز صورت میگیرد، برخی مشکلات زمین و زمان را بهگردن اینترنت و فضای مجازی میاندازند!. در حقیقت مخالفان و موافقان «طرح صیانت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» دو گروه مختلف را شامل میشوند و گروه سومی در این رابطه وجود ندارد.
گروه موافق این طرح بیشتر از اقشاری هستند که در سالهای گذشته منتقد اصلی ترویج شبکههای اجتماعی در ایران بودهاند و آن را بدون در نظر گرفتن امرار معاش میلیونها نفر، وسیلهای برای ترویج فرهنگ غرب، بیبندوباری و آبی که به آسیاب رسانههای معاند ریخته میشود، میدانند. این اقشار که در دولت یازدهم و دوازدهم نیز صاحب منصب بودند، حتی در مقطعی با فشار به آذری جهرمی، وزیر ارتباطات وقت دولت دوازدهم، او را مجبور به کاهش پهنای باند اینترنت کردند، اما موافقان این طرح، بیشتر از اقشار مردمی هستند که یا بهجز اینترنت، وسیله دیگری ندارند یا از طریق بستر آن امرار معاش میکنند.
در این بین نظر موافقان این طرح نیز قابل توجه است و زمانیکه کمپین مخالفت با این طرح مجلس یازدهم بهراه افتاد و بیش از یک میلیون نفر آن را امضا کردند، حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، بدون در نظر گرفتن پشتوانه رأی مردمی که او را به بهارستان فرستاده، میگوید: «کمپین مهم نیست، مجلس راه خودش را در این رابطه میرود!» او حتی در روز ۲۱ مهرماه نیز در صحبتهای قابل تأمل، نیز گفت: «در خصوص بحث طرح صیانت از کاربران فضای مجازی در یک روز ۲۰ هزار فحش به من داده شد و در یک روز ۱۲۰ هزار پیج علیه ما راه انداختند، اگر ۱۰۰ میلیارد پیج هم ساخته شد ما کار خودمان را خواهیم داد، چراکه ما به راه خودمان یقین داریم، پای اعتقادات بایستیم کار فناورانه ما از همه کشورهای جهان بهتر خواهد بود.»
این صحبتهای نماینده تهران در شرایطی است که شاید وی بهخاطر ندارد در جریان اتفاقات آبان ۹۸، که با قطعی اینترنت سراسر، دولت قصد داشت فضای داخلی اینترنت ملی را محک بزند! در طول حدود هشت روز (از ۲۵ آبان تا ۳ آذر ۹۸) وزارت ارتباطات برآورد کرد اپراتورها و شرکتهای اینترنتی تا آن روز ۱,۰۸۰ میلیارد تومان از قطعی اینترنت زیان دیدهاند، اما این آمار هیچگاه دقیقتر نشد و اگر میزان ارائه خدمات و فروش محصولات استارتآپها را که در بستر پلتفرمهای خارجی فعالیت میکردند را حتی تخمین بزنیم، تصور این خسارت بسیار دشوار خواهد بود.
این در حالی است که در آن زمان وبسایتهای داخلی، شبکههای اجتماعی بومی و پلتفرمهایی که در قالب اینترنت ملی (.ir) فعالیتشان بدون اشکال بود، اما این میزان از خسارت آنهم در مدت هشت روز، نشان میدهد که در این ماجرا تا چه اندازه دارای ضعفهای ساختاری هستیم و بیشک اگر این طرح به مرحله اجرا برسد آن زمان باید با سیل میلیونی افراد بیکار و کاهش چشمگیر استفاده از فضای مجازی و نابودی استارتاپها روبهرو شویم. زنگ خطری که از مرداد امسال و در زمان مطرح کردن این طرح توسط مجلس، شنیده شد و از آن زمان تا بهامروز (به باور کارشناسان) تقاضای مهاجرت در ایران حدود ۳۰ درصد افزایش داشته است. مهاجرتی که در آن نمیتوان ردپای صاحبان استارتاپها و مشاغلی که در بستر اینترنت فعالیت دارند را نادیده گرفت.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیام واحد ۱+۳ از رم برای تهران» به بررسی رایزنیهای علی باقری در روسیه پرداخت و نوشت: «ما برای بازگشت به تعهدات برجامی در صورت بازگشت کامل طرف مقابل به اجرای تعهداتش آماده هستیم.» گوینده این جمله میتواند وزیر خارجه هر کدام از کشورهای باقیمانده (ایران، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان) یا حتی خارج شده از توافق هستهای (ایالات متحده آمریکا) باشد. وزارت خارجه دولت سیزدهم به ریاست حسین امیرعبداللهیان سرانجام قطار رایزنیهای سیاسی برای احیای برجام را پس از دو ماه توقف در ایستگاه تهران، به حرکت درآورده اما مساله اینجاست که نخستین عزیمت به ایستگاه بروکسل همه را به این تردید واداشته که شاید تیم جدید به دنبال حرکت این قطار از ریل متفاوتی است.
هر چند که ایران میگوید آنچه در بروکسل و مسکو ظرف چند روز اخیر انجام شده صرفاً رایزنیهای دوجانبه با اعضای برجام و گامی مقدماتی برای از سرگیری مذاکرات در وین است اما سابقه رئیس جدید تیم مذاکرهکننده در انتقادهای تند از برجام و مخالفت با صفر تا صد این توافق در گذشته بسیاری از تحلیلگران، کارشناسان و خبرنگاران را نسبت به اراده سیاسی علی باقری برای به سرانجام رساندن مذاکرات احیای برجام بدبین کرده به گونهای که حتی خبرنگار رسانه روسی «اسپوتنیک» نیز در گفتوگو با معاون سیاسی وزیر خارجه ایران در مسکو چند بار از او سوال میکند که آیا برجام را توافقی خوب میداند یا نه؟ پرسشی که معاون حسین امیرعبداللهیان از پاسخ مستقیم به آن طفره رفته و به تکرار این جمله که ایران تنها عضو برجام است که به تعهداتش پاسخ داده، بسنده میکند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اصولگرایان مدافع حضور در لیست سیاه» به بررسی مواضع اصولگرایان در قبال FATF پرداخت و نوشت: مصباحیمقدم گفته ماندن در لیست سیاه FATF تأثیری بر دادوستد نداشته است اصولگرایان مدافع حضور در لیست سیاه شرق: ادامه حضور ایران در لیست سیاه FATF که با واکنشهای منفی رسانهها و افکار عمومی در داخل کشور همراه شده است، از دید منتقدان پیوستن ایران به گروه اقدام ویژه مالی اهمیتی ندارد؛ زیرا معتقدند مراودات تجاری و مالی ایران بهخوبی برقرار است. اما سوال مهم این است که آیا واقعاً تبادلات مالی و تجاری بدون مشکل و مانعی در حال انجام است و اگر اینگونه است، چگونه حتی در تهیه نهادههای دامی با چنین مشکلی مواجه شدیم که قیمت مرغ و تخممرغ سر به آسمان گذاشت و خبری از حل مشکلات نبود و نیست؟
مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره FATF گفته است: اخیراً این سازمان باز هم نام ایران را در ادامه تصمیمات خود آورده و ایران را بهعنوان یک دولت غیر همکار معرفی کرده است و عدهای در مطبوعات و رسانهها سروصدا به راه انداختهاند، ولی اتفاق تازهای رخ نداده است و دولتها و شرکتهایی که با ما کار میکردند، باز هم کار خواهند کرد؛ چون احتیاطات خود را دارند و میدانند که کشور ما پولشویی و تأمین مالی تروریست ندارد و امنیت در کشور ما برقرار است و وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بر اوضاع امنیتی مسلط هستند. مصباحیمقدم ادامه داد: ایران با وجود لیست سیاه هم با کشورها دادوستد میکند و روابط مالی دارد و چیزی نسبت به وضعیت گذشته ما فرق نمیکند. بله تحریمهای آمریکا که مستقل از FATF کار میکنند، وجود دارند، ولی آنها هم تقریباً از کارایی و خاصیت افتادهاند.
شاید روزی بسیار اثرگذار بودند، ولی کمکم آثار آنها خنثی شده و اثربخشی آن از بین رفته است. آمریکا بر این مطلب اذعان دارد و گاهی صاحبنظران و افرادی از کنگره و حتی رئیسجمهور به این مطلب اشاره دارند. الحمدالله آنطور که گفته میشد، نبود و اقتصاد ایران فلج نشد. این سخنان در حالی بیان شده است که ایران در سال گذشته نزدیک به چهار میلیارد دلار بیش از صادرات غیرنفتی خود کالا وارد کرده است. مطابق تازهترین گزارش بانک مرکزی، تراز تجاری ایران در سال ۹۹ فقط در ماه مهر مثبت و در تمام ماههای دیگر منفی بوده است. صندوق بینالمللی پول در برآوردهای خود از وضعیت تجارت خارجی جمهوری اسلامی در سال گذشته، منفیبودن تراز واردات و صادرات را پیشبینی کرده بود که طبق آمار بانک مرکزی اینگونه هم شده است. دقیقاً در روزهایی که مجمع فرصتی برای بررسی و اعلام نظر در رابطه با دو لایحه سیافتی و پالرمو در نظر نمیگرفت، شرایط تجاری و مالی ایران در سراشیبی قرار داشت و حتی کشورهای دوست مانند همسایگان و حتی روسیه نیز به ایران هشدار میدادند که برای داشتن رابطه مالی و تجاری خروج از لیست سیاه الزامی است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مشکل آنجاست که ایران از تهدیدهای آمریکا نمیترسد» به بررسی گزارش نشریه آمریکایی فارین پالیسی در مورد ایران پرداخت و نوشت: «دنیس رأس» مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا در دوره جورج دبلیو بوش، هماهنگکننده ویژه مسائل خاورمیانه در دوره بیل کلینتون و مشاور سیاست خارجی دولت باراک اوباما، در مقالهای در «فارین پالیسی» تحت عنوان «تهدید جنگ تنها راه رسیدن به صلح با ایران است»، نوشت: رویکرد دولت بایدن در قبال ایران، بر مبنای مهار برنامه هستهای این کشور از راه احیای توافق ۲۰۱۵ و محدود کردن زیرساختهای هستهای این کشور تا سال ۲۰۳۰، پیشبینی شده بود تا گام بعدی، مذاکره در باب توافقی طولانیتر و محکمتر باشد که به تمدید بند غروب آفتاب منجر میشود که مربوط به زمان خاتمه محدودیتها در باب ابعاد و کیفیت برنامه هستهای ایران است؛ حالآنکه مسائل دیگر نظیر برنامه موشکهای بالستیک و همچنین رفتارهای منطقهای این کشور را نیز پوشش میدهد.
اما این رویکرد مستلزم همکاری طرف ایرانی هم بود حالآنکه آنها نشان دادند که شریک اجرای طرحهای دولت واشنگتن نمیشوند اما در مقابل، (بهزعم دنیس رأس) ایرانیها برنامه هستهای خود را تهدیدآمیزتر کردند که از آن جمله میتوان به محدود کردن دسترسی آژانس به سایتهای هستهای، غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد و تولید اورانیوم فلزیاشاره کرد.
رأس در ادامه این مطلب مینویسد؛ رفتار ایران واکنشی بود به خرابکاری اسرائیل در تأسیسات هستهای نطنز و کرج حالآنکه دولت بایدن هم اگرچه توجیه ایران را نپذیرفت اما به تلآویو گفت که از نظر واشنگتن، دو نوع فشار «خوب و بد» وجود دارد که خرابکاری در نطنز و کرج از نوع بد محسوب میشود چراکه ایران از آن بهعنوان فرصتی برای افزایش غنیسازی استفاده کرد و به سمت تولید اورانیوم فلزی پیش رفت.
اما دنیس رأس در ادامه بررسی رفتار ایران و رویکرد دولت بایدن در قبال آن، تأکید میکند که واشنگتن یک نکته حیاتی را نادیده گرفته و آن این است که «طرف ایرانی به اهمیت آنچه که انجام میدهد واقف است اما ترسی از آن ندارد».
رأس مینویسد: آنها میدانند که رفتارشان از جانب آمریکا یا هر یک از طرفین برجام، با هر نوع واکنشی اعم از دیپلماتیک یا غیره مواجه نخواهد شد و «فقدان حس ترس از جانب ایران خطرناک است».
رأس در ادامه تأکید کرد که هدف ایران از تشدید برنامه هستهای، میتواند اعمال فشار برای امتیاز گیری از واشنگتن در مسئله احیای برجام باشد.
دنیس رأس در بخشی از این مقاله به گزافهگوییهای رژیم صهیونیستی درباره آمادگی برای رویارویی نظامی با ایراناشاره میکند و به دولت بایدن پیشنهاد میدهد که اگر میخواهد خطر درگیری نظامی را کاهش و در مقابل، به دیپلماسی فرصت توفیق بدهد؛ باید «ترس ایران از واکنش آمریکا را احیا و فشار را بهگونهای مؤثرتر اعمال کند» که البته این امر میتواند بر صهیونیستها هم تأثیرگذار باشد و احساس نیاز آنها را به اینکه مستقل از آمریکا وارد عمل شوند؛ کاهش دهد.
از اینجا به بعد، رأس به دولت بایدن توصیه میکند که چگونه میتواند اکنونکه ایران آماده بازگشت به مذاکرات وین است؛ محاسبات آنها را تغییر دهد.
رأس دراینباره مینویسد: واشنگتن باید شماری از اقدامات هماهنگ شده سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی را تدارک ببیند. در بُعد سیاسی و دیپلماتیک، این میتواند شامل تمرکز بر «منزوی کردن» ایران باشد حالآنکه اقدام یکجانبه ترامپ نتیجه معکوس داد و به منزوی شدن آمریکا منجر شده بود.
رأس بهزعم خود برای همراه کردن طرفین برجام با آمریکا هم یک راهکار دارد که بهویژه روی سهیم کردن چین و روسیه روی دغدغههای مشترک با واشنگتن متمرکز است. مثلاً اینکه چین برای رفع نیاز نفتی خود، تأمین ثبات خاورمیانه را ضروری میداند و پیشرفت برنامه هستهای ایران، میتواند این روند را به مخاطره بیندازد!
در مورد روسیه هم، تشدید تنش رژیم صهیونیستی با ایران، به درگیری هرچه بیشتر حزبالله و گروههای شیعی منجر میشود و این موقعیت روسیه را در سوریه، به چالش
میکشد.
بنابراین، به ادعای رأس، آمریکا میتواند روی علاقه مشترک ۱+۵ برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای (در راستای تأمین ثبات منطقه) و باور آنها به لزوم توسل به دیپلماسی، حساب باز کند.
همزمان، رأس مدعی است که برای برقراری توازن، واشنگتن باید بدون آنکه متحدانش را برنجاند، برای ایران روشن کند که اقداماتش تبعات سنگینی خواهد داشت. ازجمله راهکار دیپلماتیک موردنظر رأس میتوان به همکاری آمریکا در رفع نیاز ایران به واکسن کووید ۱۹ و تشویق اروپا به رفع مشکلات خشکسالی در ایراناشاره کرد که ابزاری با کاربری دوگانه است چراکه حتی در صورت مخالفت مقامهای ایرانی، تأثیر خود را از بابت پیشبرد پروژه منزویسازی ایران و افزایش نارضایتیهای داخلی خواهد داشت.
از بُعد اقتصادی، رأس تأکید دارد که آمریکا نباید تحریمها را بردارد اما میتواند بهطور گزینشی، برخی کشورها را از تحریمهای نفتی ایران معاف کند یا حتی دسترسی تهران به بخشی از داراییهای بلوکهشده را به ازای توقف غنیسازی بیشتر از ۳/۶۷ درصدی، امکانپذیر کند.
اما رأس مدعی است که در بُعد نظامی، آمریکا باید سنتکام (فرماندهی تروریستهای آمریکایی در منطقه) را به انجام رزمایشهای مشترک با اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس ترغیب کند. همزمان، محاسبه ایران درباره احتمال اقدام نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل را به هم بریزد که در این مسیر، تجهیز رژیم صهیونیستی به بمبهایی که قادر به نفوذ به تأسیسات زیرزمینی هستند؛ بهزعم او گزینه مناسبی است و به ایران القا میکند که واشنگتن به تلآویو ابزار حمله به تأسیسات فردو را داده است.
به گزارش مهر، رأس در نهایت تأکید دارد که چنانچه واشنگتن میخواهد استفاده از نیروی نظامی علیه برنامه هستهای ایران را به حداقل برساند، ضروری است که دیوار بازدارندگی خود را احیا کند و برای رسیدن به این مقصود، ایرانیها باید به این باور برسند که در صورت ادامه این روند و طفره رفتن از مذاکره، آمریکا و اسرائیل آمادگی تخریب سرمایهگذاریهای کلان آنها در عرصه برنامه هستهای را دارند و قطعاً این نخستین بار نیست که تهدید جدی برای توسل به گزینه نظامی، ابزاری ضروری برای ممانعت از وقوع آن است.
این مقام سابق آمریکایی تصریح کرد: باید با ارعاب، از تهران امتیاز موشکی و منطقهای گرفت.
نظر شما