به گزارش خبرنگار ایمنا، مردی که همسر دوم خود را در جریان یک مشاجره به قتل رسانده و جسدش را در باغچه دفن کرده بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. این متهم چهار سال قبل همسر دوم خود را به قتل رسانده و جسدش را در خانه همسر اولش دفن کرده بود اما راز این قتل را مدتها پنهان کرده بود. براساس محتویات پرونده چهار سال قبل پسری جوان به مأموران پلیس خبر داد مادرش به نام فرشته گم شده است. این پسر جوان گفت: مادرم با شوهرش زندگی میکرد و من هم به خانه آنها رفتوآمد داشتم. شوهر مادرم به من گفت او گم شده است و ما دیگر از او خبری نداریم.
تحقیقات براساس گفتههای مرد شاکی آغاز شد. پلیس شوهر فرشته را مورد بازجویی قرار داد اما این مرد مدعی شد از همسرش خبر ندارد. او بارها مورد بازجویی قرار گرفت و هر بار ادعای جدیدی را مطرح کرد و انگشت اتهام را به سمت پسر همسرش نشانه رفت و گفت: این پسر با مادرش درگیری داشت، بههمینخاطر هم نقشه کشیده و مادرش را سر به نیست کرده است.
از طرفی پسر جوان اتهام قتل مادرش را رد و با مدارک و شواهد ثابت کرد که زمان گمشدن مادرش در دانشگاه حضور داشته است. بررسیهای پلیس نیز این ادعا را تأیید کرد. با توجه به تناقضگوییهای شوهر مقتول که خسرو نام دارد، مأموران به او مشکوک شده و وی را بازداشت کردند. بازجوییهای فنی راز این قتل را فاش کرد و مأموران متوجه شدند خسرو همسرش را کشته و جسدش را دفن کرده است.
متهم ۶۵ ساله به مأموران گفت: سالها قبل با زیبا، همسر اولم، ازدواج کردم ما بچهدار نمیشدیم و این موضوع محل اختلاف من و همسرم بود، کمکم رابطه ما سرد شده و مانند سابق نبود. در آن زمان با فرشته آشنا شدم و او را به عقد خودم درآوردم. خانه را به همسر اولم داده بودم، بههمینخاطر خانهای نداشتم. آپارتمانی را اجاره و زندگیام را با فرشته آغاز کردم. فرشته یک فرزند داشت. من قبول کردم از بچهاش مراقبت کنم. پسر فرشته بزرگ شد و به دانشگاه رفت. ما باید شهریه دانشگاه پسر فرشته را میدادیم. من اعتراضی نسبت به این موضوع نداشتم و شهریه دانشگاه را هم پرداخت کردم.
متهم ادامه داد: روز حادثه به همسرم گفتم کاش بهجای اینکه پول را برای شهریه دانشگاه پسرت میدادیم، آن را روی پول پیش خانه میگذاشتیم و کرایه کمتری میدادیم. وقتی این حرف را زدم، یک ضربه از پشت به سرم برخورد کرد. وقتی برگشتم متوجه شدم این ضربه را همسرم با مشت زده است. من هم او را هل دادم تا ضربه دیگری به من نزند. وقتی روی زمین افتاد و بیهوش شد، من ترسیدم و شالی دور گردنش پیچیده و خفهاش کردم. سپس جسد را به خانه همسر اولم برده و در حیاط خانه دفن کردم.
بعد از اعترافات این مرد مأموران به خانه زیبا رفته و باغچه خانه را حفر کردند و جسد را بیرون آوردند. جسد فرشته برای مشخص شدن علت فوت به پزشکی قانونی منتقل و بعد از بررسی دقیق پرونده مشخص شد علت فوت فشار بر عناصر حیاتی گردن و همچنین ضربه به سر است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و خسرو پای میز محاکمه رفت. بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیایدم درخواست قصاص کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: اتهام را قبول ندارم، من زنم را نکشتم و اعترافات سابقم درست نیست. من فقط فرشته را هل دادم تا دیگر من را کتک نزند. اعترافات من درست نیست و نظریه پزشکی قانونی را هم قبول ندارم. بعد از گفتههای متهم و دفاعیات وکیل مدافع او هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
خفگی مرگبار ۳ کارگر شرکت فولاد در ابهر
عصر دیروز با مرکز فوریتهای پزشکی ابهر تماس و اعلام حادثه در شرکت فولاد ناب آرش در یکی از شهرکهای صنعتی ابهر گزارش شد و بلافاصله سه دستگاه آمبولانس فوریتهای پزشکی قروه، ابهر و پایگاه اورژانس ریلی به محل حادثه اعزام شدند. در این حادثه هفت نفر حادثه دیده داشت، سه نفر از کارگران شرکت فولاد ناب آرش طبق گفته شاهدین با استنشاق گاز نیتروژن در محل حادثه فوت کردند.
گویا ماجرا از این قرار بوده که یک نفر از کارگران دچار حادثه گاز گرفتگی میشود و دو نفر دیگر هم برای کمک به وی میروند که متأسفانه دچار مسمومیت شدید گازگرفتگی نیتروژن شده و در دم جان خود را از دست میدهند. همچنین چهار نفر دیگر هم مسموم میشوند که سه نفر آنها از بیمارستان مرخص و یک نفر در بیمارستان الغدیر ابهر تحت مراقبتهای درمانی است. علت دقیق حادثه و فوت کارگران توسط مراجع قانونی در دست بررسی است.
مرگ زن جوان در مهمانی شبانه
مدتی قبل گزارش مرگ اسرارآمیز زنی جوان به قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد. این زن توسط شوهرش به بیمارستانی در تهران انتقال یافته اما با وجود تلاش پزشکان به کام مرگ رفته بود. شوهرش اظهار کرده که آنها در یک مهمانی بودند و پس از خروج از آنجا حال همسرش بد شده و درنهایت به کام مرگ رفته است. از سوی دیگر پزشکیقانونی با انجام بررسیها اعلام کرد که علت مرگ این زن، مسمومیت ناشی از مصرف الکل صنعتی بوده است. در این شرایط بازپرس جنایی دستور تحقیقات بیشتر در اینباره را صادر کرد.
نخستین فردی که پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت همسر متوفی بود. وی اظهار کرد: شب حادثه من و همسرم مهمان خانه یکی از دوستانمان بودیم. آن شب دوستمان مشروبات الکلی تهیه کرده بود که همه ما مصرف کردیم اما ناگهان حال همسرم بد شد و من فوراً او را به بیمارستان رساندم. وقتی به من اعلام شد که همسرم فوت شده، شوکه شدم. باورم نمیشد که او جانش را از دست داده است.
دومین شخصی که بازپرس جنایی دستور احضار او را صادر کرد میزبان بود. او گفت: متوفی و شوهرش از دوستان قدیمی ما بودند. شب حادثه آنها را به خانهمان دعوت کردیم و شوهرش همراه خودش مشروبات الکلی آورده بود. او از همه ما خواست مشروبات الکلی مصرف کنیم اما ناگهان حال همسرش بد شد و آنها مهمانی را ترک کردند.
بازپرس جنایی در ادامه دستور تحقیق از فروشنده مشروبات الکلی را صادر کرد. او گفت که شب حادثه شوهر متوفی با او تماس گرفته و مشروبات الکی سفارش داده است. او هم سفارش وی را تهیه کرده اما مشروبات الکلی که او تهیه کرده بود مشکلی نداشته و الکل صنعتی نبوده است. با اظهارات این افراد، بازپرس جنایی دستور تحقیقات بیشتر در این پرونده را صادر کرده تا مشخص شود که آیا مرگ زن جوان عمدی بوده یا اینکه او بهدلیل سهلانگاری در مصرف بیش از حد مشروبات الکلی جان باخته است.
آخرین جزئیات برخورد ۳۰ خودرو در تصادف زنجیرهای
رضا گودرزی رئیس پلیس راه استان البرز اظهار کرد: این تصادف زنجیرهای ساعت ۴:۴۵ صبح امروز چهارشنبه و در محدوده پل هشتگرد رخ داد و ناشی از تخطی از سرعت مطمئنه و لغزندگی جاده بوده است و در این تصادف دو نفر مجروح شدند.
مجتبی خالدی سخنگوی سازمان اورژانس کشور درباره تصادف زنجیرهای در اتوبان کرج - قزوین نیز گفت: به دنبال این تصادف تا این لحظه ۲۳ مصدوم با پنج دستگاه آمبولانس و یک دستگاه اتوبوس آمبولانس به مرکز درمانی انتقال یافتند. از این ۲۳ نفر مصدوم یک نفر در بیمارستان جان باخت و حال یک مصدوم وخیم گزارش شده است.
رئیس مرکز مدیریت فوریتهای پزشکی استان البرز هم در این رابطه اعلام کرد: حادثه تصادف زنجیرهای در آزادراه کرج - قزوین یک کشته و ۲۲ مصدوم شامل ۱۱ مرد و ۱۱ زن داشت.
مهرداد بابایی گفت: این حادثه صبح امروز در آزاد راه کرج - قزوین و در محدوده جایگاه سوخت المهدی به مرکز فوریتهای پزشکی استان البرز گزارش شد.
وی اظهار کرد: در این حادثه ۳۰ دستگاه خودرو شامل ۲۵ دستگاه خودرو سواری، چهار دستگاه کامیون و یک دستگاه وانت در اتوبان کرج - قزوین با یکدیگر برخورد کردند. بلافاصله پنج دستگاه آمبولانس، یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و یک فروند بالگرد اورژانس استان البرز به محل اعزام شدند.
وی ادامه داد: چهار نفر از مصدومان در محل حادثه توسط تکنسینهای اورژانس درمان سرپایی شدند. همچنین ۱۱ مصدوم به بیمارستان شهید مدنی کرج، هفت مصدوم به بیمارستان امام جعفرصادق (ع) شهرستان ساوجبلاغ و یک مصدوم نیز توسط بالگرد به بیمارستان تأمین اجتماعی البرز منتقل شد.
رئیس مرکز مدیریت فوریتهای پزشکی البرز گفت: متوفی این حادثه یک پسر حدود ۱۹ ساله بود که علیرغم تلاشهای انجام شده، به علت شدت جراحات واردشده در بیمارستان جان باخت. علت وقوع حادثه توسط پلیس راه البرز در دست بررسی است.
عامل آتش زدن برادر در خیابان سهروردی محاکمه شد
مردی که متهم است برادرش را در پی یک اختلاف مالی در مغازهاش واقع در خیابان سهروردی تهران آتش زده و به قتل رسانده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. متهم یک بار پیش از این محاکمه و به زندان محکوم شده بود؛ اما با اعتراض یکی از ورثه و همچنین دادستان حکم صادره نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، اولیایدم یک بار دیگر اعلام کردند شکایتی ندارند و گذشت میکنند.
براساس محتویات پرونده فروردین سال ۹۹، مأموران پلیس تهران از حادثه آتشسوزی در یک مغازه میوهفروشی باخبر و راهی محل شدند. بعد از حضور مأموران در محل و مهار آتش دو برادر به نامهای یاشار و آرش که در آن حادثه دچار سوختگی شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند؛ اما یاشار ۴۰ ساله ساعتی بعد به خاطر شدت سوختگی فوت کرد. با فوت مرد جوان تحقیقات در این زمینه آغاز شد و در روند تحقیقات همسر یاشار مدعی شد شوهرش در آخرین لحظات عمرش، برادرش را عامل این حادثه معرفی کرده است.
این زن گفت: «شاهدان حادثه گفتهاند آرش دو بار روی شوهرم بنزین ریخته و او را آتش زده است. او از قبل شوهرم را تهدید به مرگ کرده بود. یاشار به قتل رسیده است و بههمینخاطر از برادر شوهرم شکایت دارم». با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و متهم پای میز محاکمه رفت.
در جلسه اول رسیدگی اولیایدم در جایگاه حاضر شده و گذشت کردند. متهم بعد از آخرین دفاع به سه سال حبس محکوم شد؛ اما این حکم با اعتراض دادستان و همسر مقتول به دیوان عالی کشور فرستاده و با نقض آن پرونده بار دیگر به همان شعبه ارجاع داده شد. بهاینترتیب متهم برای دومین بار در دادگاه حاضر شد.
او بعد از اعلام رسمیت جلسه در آخرین دفاعش گفت: «چند سال مغازه میوهفروشی پدرم در اختیار یاشار بود و هر چقدر که دلش میخواست به پدرم پول میداد، بعد از آن من ۵۰۰ میلیون تومان رهن و هر ماه ۱۸ میلیون تومان کرایه به پدرم پرداخت میکردم. یاشار دستبردار نبود و میخواست هر طور شده من را از مغازه بیرون کند. مدتی قبل از حادثه برادرم گفت میخواهد برای کار به مغازه بیاید و روز حادثه وقتی به مغازه رفتم، او را دیدم. همیشه ماشینم را جلوی مغازه پارک میکردم تا بارگیری راحت باشد. کرکره را کمی پایین دادم و به او گفتم اینجا چه کار میکنی؟ گفت آمدهام کاسبی کنم. گفتم من نمیگذارم اینجا کاسبی کنی؛ چون مغازه را از بابا و مامان اجاره کردهام و مثل یک غریبه با من قرارداد بستهاند. پس نمیگذارم اینجا کاسبی کنی؛ مگر اینکه از روی نعش من رد شوی.
یاشار هم گفت از روی نعش تو هم رد میشوم و دبه بنزین را برداشت کمی روی خودش ریخت. گفت بیرون میروی یا نه، من هم جواب دادم نمیروم. ناگهان بنزین از دبهای که دست یاشار بود در درگیری و کشمکش روی او ریخته شد و آتش گرفت. من تنها تقصیر خودم را در آن ماجرا این میدانم که آن روز مغازه را ترک نکردم. از سویی شاهدان اعلام کردند دو برادر را در کشمکش دیدهاند.
یکی از شاهدان که کارگر مغازه بود، گفت: من سالهاست که در آن مغازه کار میکنم. یاشار صبح زود به مغازه آمده بود و وقتی آرش هم آمد، آنها با هم درگیر شدند. مغازه آتش گرفت و من خودم را به پشت نیسان رساندم که به پدرشان زنگ بزنم. او درباره اینکه چطور دوربین مداربسته مغازه تخریب شد، گفت: من در آن زمان پشت وانت بودم و اصلاً داخل مغازه نبودم. در مغازه هم آتش زبانه کشیده بود و اصلاً نمیشد وارد شد. تخریب دوربین احتمالاً به خاطر آتشسوزی بوده است. بعد از پایان دفاعیات متهم و شاهدان پرونده هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره جنبه عمومی جرم متهم وارد شور شدند.
اجیر کردن ۳ آدمکش برای قتل نامادری
شهریور سال گذشته مرد جوانی نزد مأموران پلیس شهرستان داراب رفت و خبر از ناپدید شدن پدر و نامادریاش داد. او گفت: پدر و نامادریام در روستایی حوالی داراب زندگی میکنند و پدرم وضع مالی خوبی دارد. آنها روز گذشته برای انجام کاری به شهر رفته بودند و آخرین بار که با پدرم تماس گرفتم، در راه بازگشت به روستا بودند اما پس از آن ناپدید شدند. وقتی چند ساعت گذشت و از پدرم خبری نشد، خودم را به خانه آنها رساندم اما در آنجا هم نبودند و معلوم نیست چه اتفاقی برایشان رخ داده است.
با اظهارات مرد جوان نام مرد ۶۹ ساله و همسر ۵۹ سالهاش در فهرست افراد گمشده قرار گرفت و تحقیقات برای پیدا کردن ردی از آنها آغاز شد اما ماهها جستوجوی گسترده پلیس برای یافتن ردی از آنها به نتیجهای نرسید. یکسال از این ماجرا گذشته و تحقیقات برای یافتن سرنوشت زوج گمشده ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس آگاهی به اطلاعات مهمی در این پرونده دست یافتند. بررسیها نشان میداد که مرد جوانی به نام امیر از سرنوشت زوج گمشده خبر دارد و حتی در بین دوستانش بیان کرده که آنها به قتل رسیدهاند.
کارآگاهان برای پی بردن به حقیقت، جستوجو برای دستگیری امیر را آغاز کردند. آنها با شناسایی محل زندگی این مرد، او را دستگیر کردند اما مرد جوان پس از انتقال به اداره آگاهی مدعی شد که هیچ اطلاعی از سرنوشت زوج گمشده ندارد و اصلاً آنها را نمیشناسد.
مأموران مطمئن بودند که امیر راز مهمی در سینه دارد. به همین دلیل تحقیقات از او را ادامه دادند تا اینکه در نهایت مرد جوان پرده از نقشه قتل این زوج برداشت. او گفت: شهریور سال ۹۹ یکی از دوستانم سراغ من آمد و گفت که از سوی فرزند یک زوج میانسال برای کشتن این زوج اجیر شده است. او مدعی شد که تاکنون دو نفر دیگر را برای انجام این کار پیدا کرده است و خواست که من هم با آنها همکاری کنم اما من با اینکه از نقشه آنها باخبر بودم، نقشی در این ماجرا نداشتم. فقط میدانم که آنها قصد داشتند این زوج را به قتل برسانند اما نمیدانم کی و چگونه این نقشه را اجرا کردند.
با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار پلیس قرار داد، سه قاتل اجیر شده شناسایی و به همراه پسر مقتولان که طراح این نقشه بود، یکی پس از دیگری دستگیر شدند. آنها به اداره آگاهی منتقل شدند و در جریان بازجوییها اسرار قتل زوج میانسال را فاش کردند. در تحقیق از متهمان معلوم شد که یکی از مقتولان (مرد ۶۹ ساله) وضع مالی خوبی داشته و همراه همسرش در روستایی حوالی داراب زندگی میکردند تا اینکه مدتی قبل همسرش فوت شد. پس از آن مرد ۶۹ ساله مدتی تنها زندگی کرد تا اینکه بدون اینکه فرزندانش را در جریان قرار دهد، تصمیم به ازدواج مجدد گرفت.
او با زنی که برای انجام کارهای نظافت به خانهاش میرفت ازدواج کرد و وقتی خبر ازدواج او به گوش پسر بزرگش رسید، باعث عصبانیت او شد. این اما پایان ماجرا نبود، چرا که مدتی بعد مرد ۶۹ ساله تصمیم گرفت سند بخشی از زمینهای کشاورزیاش را به نام همسر دومش بزند. او میخواست مطمئن شود که بعد از مرگش، همسر دومش زندگی خوبی خواهد داشت اما این تصمیم او عصبانیت پسر بزرگش را بیشتر کرد و باعث شد وی نقشه قتل هر پدر و نامادریاش را کشیده و برای انجام این کار آدمکش اجیر کند.
یکی از قاتلان اجیر شده به کارآگاهان گفت: من و پسر مقتول دوست بودیم تا اینکه یک روز او نزد من آمد و تعریف کرد که چه اتفاقی در زندگی پدرش افتاده و خواست که او و همسرش را به قتل برسانم.
وی ادامه داد: پیشنهاد دوستم وسوسهکننده بود و آن را قبول کردم اما به تنهایی نمیتوانستم این جنایت را مرتکب شوم. این بود که نزد سه نفر از دوستانم رفتم و نقشه قتل را با آنها در میان گذاشتم و درنهایت دو نفر از آنها حاضر شدند برای کشتن زوج میانسال با من همدست شوند.
متهم گفت: برای اجرای این نقشه، یک قبضه کلت کمری تهیه کردم. بعد منتظر ماندیم تا اینکه باخبر شدیم زوج میانسال برای انجام کاری به شهر رفتهاند و در مسیر بازگشت به روستا هستند. من و همدستانم در مسیر برگشت آنها کمین کردیم و وقتی ماشینشان نزدیک شد، راه را مسدود و ماشین را متوقف کردیم.
بعد با تهدید اسلحه این زوج را دزدیدیم و راهی روستای نرهشهر شدیم. در آنجا قناتی خشکیده بود که حدود هشت متر عمق داشت. وقتی به آنجا رسیدیم، هر دوی آنها را به ضرب گلوله به قتل رساندیم و اجسادشان را داخل قنات انداختیم و روی آنها خاک ریختیم تا هرگز اجسادشان پیدا نشود. بهگفته سرهنگ کاووس حبیبی، رئیس پلیس آگاهی استان فارس، پس از اعترافات متهمان مأموران همراه تیمهای امدادی راهی قنات مورد نظر شدند و پس از حفر آنجا، توانستند بقایای اجساد زوج گمشده را از داخل قنات بیرون بکشند.
از سوی دیگر در بازرسی مخفیگاه یکی از متهمان، یک قبضه اسلحه کمری که در اجرای نقشه قتل از آن استفاده شده بود، کشف شد. سرهنگ حبیبی ادامه داد: در ادامه برای هر چهار نفر و فرزند مقتول قرار قانونی صادر شد و پرونده آنها برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شد.
نظر شما