مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خط و نشان قاطع ایران در مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان» به بررسی دستاوردهایی رزمایش خیبر پرداخت و نوشت: برگزاری رزمایش نیروی زمینی ارتش در منطقه شمال غرب کشور و در مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان با نام فاتحان خیبر، خط و نشان قاطعی برای آنهایی است که سودای تغییر در مرزهای کشورهای منطقه را برای مقاصد و اهداف خود در سر میپرورانند.
طی روزهای گذشته جمهوری اسلامی ایران با محوریت نیروی زمینی ارتش رزمایشی را در شمال غرب کشور به مرحله اجرا گذاشت که محل برگزاری آن در مرزهای کشورمان با جمهوری آذربایجان و ارمنستان و همچنین زمان برگزاری آن به دلیل شرایط خاص حاکم بر این منطقه مورد توجه جدی افکار عمومی قرار گرفته است؛ این رزمایش «فاتحان خیبر» نام داشت.
ماجرا از طرح یک ادعا از سوی جمهوری آذربایجان درباره منطقهای آغاز میشود که «زنگزو» نام دارد؛ این منطقه که جزئی از سرزمین ارمنستان محسوب میشود، در حقیقت بین خاک جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان که بخشی از جمهوری آذربایجان است واقع شده و جمهوری آذربایجان در نظر دارد با تصرف این منطقه، پیوستگی میان خود و نخجوان ایجاد کند تا خط تدارکات آنها از ترکیه پیوسته باشد، به همین دلیل است که الهام علیاف رئیس جمهوری آذربایجان درباره این موضوع در ابتدای سال جاری گفته بود: «ما دالان زنگزور را اجرا خواهیم کرد، ارمنستان بخواهد یا نخواهد. اگر بخواهد، آسانتر حل خواهد شد و اگر نخواهد با زور حل خواهیم کرد».
تصویر فوق نشان میدهد که در صورت اجرای طرح مورد نظر جمهوری آذربایجان، در حقیقت مرز ایران و ارمنستان نیز که کریدوری حساس برای تجارت و ترانزیت از ایران به قفقاز محسوب میشود از بین خواهد رفت؛ موضوعی که میتوان از آن به عنوان خط قرمز اصلی ایران و دلیل اصلی تحرکات نظامی کشورمان در مرزهای شمالغرب یاد کرد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آرای نمایندگان «شفاف» نمیشود» به بررسی جزئیات طرح شفافیت آرا نمایندگان پرداخت و نوشت: برای نخستینبار بحث شفافیت آرا از سوی نمایندگان در مجلس دهم مطرح شد. آذر ۹۶ محمدجواد فتحی، نماینده تهران در مجلس دهم، این طرح را ارائه و تأکید داشت که هر نماینده باید مسئولیت رأی خود را برعهده بگیرد. این طرح اما تا یک سال بعد توجه اصولگرایان را هم بهخود جلب کرد.
آنها در آستانه بررسی لوایح مرتبط با FATF خواستار شفافیت رأی شدند و حتی طرحی هم در این زمینه ارائه کردند همین شرایط باعث شد تا طرح شفافیت با ۱۶۰ امضا در صحن علنی تنها ۵۹ موافق داشته باشد. این اتفاق منجر به انتقادهای گسترده به مجلس دهم شد و درنهایت نیز طرح شفافیت با وجود داشتن پشتوانه کارشناسی تصویب نشد؛ البته مجلس دهم در واکنش به انتقادها، طرحی با موضوع شفافیت همه نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر تدوین کرد که شامل شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام میشد اما در سکوت خبری از دستور کار مجلس خارج شد. نمایندگان مجلس یازدهم در حالی که با شعار «شفافیت آرای نمایندگان» به پارلمان رسیدند و با نطقهای آتشین، خود را مدافع اصلی شفافیت تلقی کردند، اما پس از کش و قوسهای فراوان با طرح اصلاح موادی از قانون آئیننامه داخلی مجلس تحت عنوان «شفافیت آرای نمایندگان» در نشست علنی روز چهارشنبه ۱۵ بهمن مخالفت کردند که با واکنش کاربران فضای مجازی روبهرو شد.
پس از اعمال فشار بر نمایندگان برای موافقت با طرح، مجدداً طرح شفافیت آرا به کمیسیون آئین نامه داخلی مجلس ارجاع داده شد تا نظرات مخالفان این طرح به صورت دقیقتر بررسی شود. پس از گذشت دو سال از آغاز مجلس یازدهم در حالی که نمایندگان سعی داشتند تصمیمگیری در خصوص طرح صیانت به بهانه استناد به اصل ۸۵ قانون اساسی را به دور از رسانهها و در کمیسیون بررسی و تصویب کنند، مجدداً موضوع شفافیت آرای نمایندگان مطرح شد.
سوم مرداد مالک شریعتی نیاسر نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در صفحه شخصی خود در توئیتر، نوشت: «خلاصه پیگیریها درباره طرح شفافیت: روزهای اول، در مشورت با دکتر امیرآبادی (مسلط به آئین نامه)، پیشنویس طرح را نوشتم. با سه همکارم (نجابت، متفکرآزاد و ایزدخواه) تا ساعت یک بامداد متن را نهایی کردیم. در جلسه بعد صحن علنی، امضای ۱۷۶ نماینده را اخذ و طرح را تقدیم هیأت رئیسه کردیم. چون هنوز طرحی در دستور نبود، برای بررسی دقیق، طرح به صورت عادی ثبت، به سرعت اعلام وصول و به کمیسیون آئین نامه ارجاع شد. بهعنوان نماینده طراحان، تقریباً در همه جلسات کمیسیون و نیز مرکز پژوهشها شرکت کردم. گزارش بسیار خوب کمیسیون، فردای روز پر التهاب رد کلیات بودجه ۱۴۰۰ به صحن علنی آمد. در رأیگیری کلیات طرح، تنها سه رأی کمتر از دوسوم حدنصاب لازم را کسب کرد. بلافاصله درخواست بیش از ۱۰۰ نماینده برای بازگشت به دستور، ارائه و تصویب شد. طبق تبصره یک ماده صد، رأیگیری شد تا در اولویت صحن قرار گرفته، به صورت دو شوری بررسی شود. با بیش از ۷۰ درصد تصویب شد و به کمیسیون بازگشت. اول طرح شفافیت در دستور کمیسیون قرار گرفت، اما طرح دوفوریتی آقای صباغیان (الزام دولت به پاسخگویی تذکر نمایندگان) طبق آئین نامه اولویت یافت و الان به صحن رسید. شفافیت دوباره در دستور کار این هفته کمیسیون آئین نامه قرار گرفته است. امیدوارم نهایی شده، پیش از رأی اعتماد، تصویب شود.»
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تأخیر در مذاکرات به زیان ما است» با انتشار گفتوگویی از جاوید قرباناوغلی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بینالمللی به بررسی راهبرد دولت سیزدهم برای اداره برجام پرداخت که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
در شرایطی دولت سیزدهم کار خود را آغاز کرد که شش دور از مذاکرات وین سپری شد و انتظار میرفت دور جدید خیلی زود آغاز شود. این اتفاق نیفتاد و حالا گروهی تأخیر را به نفع ایران میدانند و گروهی آن را برخلاف منافع ایران. ارزیابی شما در این باره چیست؟
با تغییر دولت، پرونده هستهای ایران با سه چالش جدی روبرو است. اول، مشخص نبودن رویکرد دولت جدید در مذاکرات وین. دوم، مشکل طرف ایرانی مذاکره کننده و سوم تغییر ادبیات آژانس بین المللی انرژی هستهای در قبال ایران. در رابطه با چالش نخست اینکه چرا مذاکرات از سر گرفته نمیشود، به نظرم فقدان راهبرد مذاکره از طرف ایران است. آقای رئیسی و وزیر خارجه او با یک پارادوکس روبرو هستند. از یک سو ازسرگیری مذاکره، حصول توافق و برون رفت از شرایط تحریم برای دولت آقای رئیسی که وعده بهبود معیشت مردم را داده ضروری است. از سوی دیگر، اما مذاکرات با موانعی روبرو است؛ فشار مخالفان برجام و مشخصاً پایداریها، شروطی نظیر لغو همه تحریمها و راستیآزمایی گذاشته شده و مصوبه سال گذشته مجلس شورای اسلامی که تبدیل به قانون شد، عملاً مذاکرات را با بن بست روبرو کرده است. قانون مجلس که به طور کاملاً روشنی با هدف فشار به دولت روحانی و بستن دست مذاکره کنندگان عجولانه به تصویب رسید، الان دست دولت رئیسی را هم بسته و صدای امیرعبداللهیان را هم در آورده است. از سوی دیگر در واقع ما شعری گفتهایم که در قافیه آن ماندهایم. در رابطه با چالش دوم، با رفتن عراقچی تیم مذاکره کننده آینده (البته اگر مذاکرهای وجود داشته باشد) با خلأیی جدی روبرو است. از نظر فنی حذف عراقچی از مذاکرات یعنی پاک کردن «حافظه مذاکراتی» و از نظر روشی هم با این اتفاق مذاکره کننده قابلی که از عهده این نبرد دیپلماتیک برآید، وجود نخواهد داشت. شما را ارجاع میدهم به تعریض کنایهدار آقای ولایتی به سعید جلیلی در مناظرههای انتخاباتی ۱۳۹۲. البته اگر عراقچی هم میماند، چون فرمان راهبرد مذاکره دست فرد دیگری است همان اتفاق دولت نهم و دهم تکرار میشد. دیپلمات لایق و مذاکره کننده توانمندی مانند عراقچی در آن دوره «میرزا بنویس» تیم سعید جلیلی و باقری شده بود که فاجعه گرفتار کردن ایران در چنبره شش قطعنامه شورای امنیت و تحریمهای فلج کننده و انزوای مطلق ایران دستاورد آن تیم بود. در رابطه با چالش سوم، از ادبیات آژانس و مدیرکل آن آقای گروسی ارجاع پرونده به شورای امنیت استشمام میشود، مگر اینکه ایران بتواند تصمیمی جدی اتخاذ کند. در این موضوع هم متأسفانه توپ در زمین ایران افتاده است. با این وضعیت عنصر «زمان» و تأخیر در مذاکرات به زیان ماست. الا اینکه هدف از تأخیر «کاهش زمان گریز هستهای» و افزایش میزان اورانیم غنی شده برای بالا بردن قدرت چانهزنی و تحت فشار قرار دادن آمریکا و سه کشور اروپایی باشد. البته در این عرصه غربیها علاوه بر فاکتور تحریم، برگهای دیگری برای افزایش فشار به ایران دارند.
وزیر خارجه ایران در نیویورک حاضر نشد با وزرای ۱+۴ دور یک میز بنشیند و درباره برجام گفتوگو کند. آیا این اقدام باعث نشد که توپ در زمین ایران بیفتد؟
با خروج ترامپ از برجام، توپ در زمین آمریکا افتاد. متحدان اروپایی واشنگتن نیز زبان به انتقاد گشودند. هژمونی آمریکا باعث شد اروپا بهرغم اراده سیاسی، در همکاری اقتصادی با ایران دست بسته بماند. گامهای پنجگانه هستهای، تحولات موشکی و بحرانهای منطقهای و تغییر رئیسجمهور در آمریکا عواملی بودند که به اتحاد و همسویی مجدد آمریکا و اروپا انجامید. به شخصه امید داشتم که با آمدن آقای رئیسی، ایران به سرعت به مذاکرات بازگردد چون این کار مجدداً اختلاف در جبهه غرب را افزایش میداد. اما نه تنها فعلاً این اتفاق نیفتاده بلکه همان طور که در سوال گفتید، وزیر خارجه در حاشیه مجمع عمومی که فرصت خوبی بود، از ملاقات با وزرای خارجه ۱+۴ طفره رفت، هر چند ملاقاتهای دوجانبه با آنها برگزار شد. فکر میکنم دلیل اصلی امتناع امیرعبداللهیان برای ملاقات با ۱+۴، همان فقدان «راهبرد مذاکره» در دولت رئیسی است. مواضع دولت سیزدهم و علیالخصوص وزیر خارجه نمایانگر نوعی سردرگمی است، مگر اینکه همان طور که قبلاً گفتم، راهبرد تأخیر با هدف افزایش قدرت چانه زنی از طریق دستاوردها در عرصه فنی هستهای را در دستور کار داشته باشند. در جریان گامهای پنجگانه در مصاحبهای گفتم «ایران باید تصویر روشنی از گامها داشته باشد. چه آنکه در غیر این صورت، در مظان اتهام قرار گرفته و بار دیگر اروپا و آمریکا را به هم نزدیکتر خواهد کرد.
طرف غربی مدام تاکید میکند که مذاکرات وین همیشگی نیست و ایران تا همیشه نمیتواند صبر کند. در صورتی که ایران مذاکرات را به زودی آغاز نکند، چه سناریوهایی در پیش است؟
بعید میدانم دولت بایدن میز مذاکره را ترک کند و سناریوی ترامپ را دنبال کند. از سرگیری مذاکره با ایران و احیای برجام از وعدههای اصلی بایدن بود. حتی موضع اسرائیل هم مثل دوره نتانیاهو نیست. آمریکا نمیخواهد ایران را به سمت تکرار سناریوی کره شمالی سوق دهد. لذا در تلاش است از طریق افزایش فشار ایران را به میز مذاکره برگرداند. فشار به چین برای کاهش خرید نفت، افزایش تحریمها و رایزنی با روسیه از اهرمهای فشار به ایران است. مضافاً اینکه وضعیت اقتصادی کشور خود به خود اهرم فشاری جدی به دولت رئیسی و کشور است.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کرسنت به روایت اسناد» به بررسی اسناد قرارداد کرسنت پرداخت و نوشت: ماجرای پرونده کرسنت در ایران اگر عجیب نباشد، هیچ پرونده دیگری را نمیشود به صفت عجیب موصوف کرد. اینکه درباره یک پرونده نفتی به نسبت کوچک این حجم از خبر به وجود آمده، فینفسه عجیب است. هنوز هم معلوم نیست که در این پرونده چه کسی چه نقشی داشت؛ چون حداقل درباره یک شخص خاص جای شاکی و متهم کلاً عوض شد و این اتفاقی هرروزه نیست. جزئیات ماجرا آنقدر ذکر شده که به آن نخواهیم پرداخت. صرفاً به ذکر چند بند قابل توجه از اسناد ویکیلیکس خواهیم پرداخت که پیشازاین نگارنده بخشی از آن را منتشر کرده بود و حالا با ادعای کنونی مبنیبر جریمه سنگین شرکت ملی نفت ایران با اضافاتی در اختیار خواننده قرار میگیرد.
کرسنتپترولیوم قدیمیترین شرکت خصوصی انرژی کل خاورمیانه است و در سال ۱۹۷۱ تأسیس شده است. مدیرعامل آن «حمید جعفر» زاده عراق است و طبق نوشته یکی از اسناد محرمانه سفارت آمریکا پیوندهای زیادی با این کشور دارد؛ ازجمله با ایاد علاوی، سیاستمدار عراقی. این شرکت واقع در شارجه امارات در سال ۲۰۰۱ قراردادی را بهشکل محرمانه با ایران برای دریافت ۲۵ ساله گاز از میدان مشترک سلمان منعقد کرد. این روابط با همکاری شیخنشین شارجه انجام میشد که شرایط خاصی در امارات دارد. ابوظبی پایتخت رسمی شیخنشین امارات است؛ اما نظر به قوانین شبهفدرال امارات هر شیخنشین برای خود دارای حدی از استقلال عمل است. درباره شارجه در سال ۲۰۰۵ در سندی محرمانه که از سفارتخانه ایالاتمتحده به وزارت خارجه ارسال شده، در پایان یکی از اسناد فراوان درباره کرسنت آمده حاکم ابوظبی به نماینده آمریکا میگوید: «روابط شیخنشین ابوظبی هم با ایران و هم با شارجه روابطی «پیچیده» و «حساس» است: روابطی که باید با دقت مدیریت شود (تذکر: شیخنشین شارجه مدعی حاکمیت بر یکی از جزایر سهگانه ابوموسی است. حاکم شارجه عقاید محافظهکارانه اسلامی و پیوندهای نزدیک با عربستان سعودی دارد).
اما اصل مطلبی که از اسناد ویکیلیکس میتوان دریافت این است که ایالات متحده در جریان معامله ایران و شارجه نبود. کرسنت از ترس کارشکنی ایالات متحده مطلب را پنهان میکرد. ابوظبی هرچند نیمبند از موضوع آگاه بود، اما تا مطرحشدن بحث ازسوی ایالات متحده تجاهل میکرد. اصل قضیه در هشتم آگوست سال ۲۰۰۵ یعنی مردادماه سال ۱۳۸۴ از سفارت آمریکا در امارات با طبقهبندی محرمانه به وزارت خارجه ارسال میشود. تاریخ اعلام این مطلب «افشاگرانه» از سوی محمدرضا رحیمی در ایران چند ماه بعد یعنی بهمنماه سال ۱۳۸۴ انجام میشود که شاید کمی سؤالبرانگیز باشد. در این سند که در ویکیلیکس موجود است، میخوانیم: «خبرنگار «داو جونز»، «سیمون کِر» (هماکنون خبرنگار فایننشالتایمز است) روزهای ۲۳ و ۲۴ جولای ازطریق تلفنی محافظتشده با کاردار اقتصادی سفارت تماس گرفت تا او را در جریان قرارداد شرکت «کرسنت» با ایران برای لولهکشی گاز ایران به امارات متحده بگذارد… مطابق اظهارات «کر» شرکت شارجهای به خاطر نگرانی از مخالفت ایالات متحده برای سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز ایران، درباره این قرارداد سیاست «هیس! کسی نفهمد!» را پیش گرفته است؛ اما «کر» میگوید «اوراقی را مشاهده کرده است» که طرح قرارداد در آن آمده است. «کر» میگوید این قرارداد برای دوبی و شیخنشینهای شمال خالی از منفعت اقتصادی نیست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تکیهکنندگان به بیگانه برای تأمین امنیت بهزودی سیلی میخورند» به بررسی اظهارات روز گذشته مقام معظم رهبری پرداخت و نوشت:
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای فرمانده معظم کلقوا صبح روز گذشته در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام حسین علیهالسلام، این نیروهای پر افتخار را «قلعه مستحکم امنیت ملت سربلند ایران و میهن مقتدر و عزیز» خواندند و افزودند: دخالت بیگانگان در منطقه مایه اختلاف و خسارت است و همه مسائل و حوادث باید بدون دخالت بیگانه و با الگوپذیری کشورهای منطقه از اقتدار و عقلانیت ایران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی حل شود.
رهبر انقلاب اسلامی با ابراز امیدواری برای توفیق دانشآموختگان و ارتقای جوانان نیروهای مسلح در مکتب و دانشگاه حسینی، به ملت ایران بهخاطر داشتن جوانان مؤمن، صالح، شجاع و دارای عزم و بصیرت تبریک گفتند و افزودند: فرماندهان عزیزی که جوانان میهن را اینگونه تربیت میکنند، شایسته افتخار و تقدیرند.
کلمه سپر دفاعی ملت و کشور
فرمانده کل قوا بااشاره به تحقق فرموده امیرمومنان (ع) درباره نیروهای مسلح گفتند: به فضل الهی، نیروهای مسلح ایران امروز به معنای واقعی کلمه سپر دفاعی ملت و کشور در مقابل تهدیدهای سخت دشمنان بیرونی و درونی هستند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای سربازی ملت ایران را موجب سرافرازی و عزت دانستند و بیان داشتند: آمادگی برای دفاع از ملت ایران و هویت اسلامی، ملی و انقلابی کشور افتخار بزرگ نیروهای مسلح است.
ایشان امنیت را زیرساخت اساسی همه فعالیتهای ضروری برای پیشرفت کشور برشمردند و با مهم خواندن تحقق امنیت کشور بدون تکیه بر بیگانگان افزودند: این مسئله البته برای ملت ایران عادی است اما کشورهای مختلف حتی کشورهای اروپایی از این مشکل رنج میبرند.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به بگو مگوهای اخیر اروپا و آمریکااشاره کردند و گفتند: برخی اروپاییها، اقدام آمریکا را خنجر از پشت خواندند و به نوعی گفتند اروپا باید بدون اتکا به ناتو و در واقع به آمریکا، مستقلاً امنیت خود را تأمین کند.
رهبر انقلاب افزودند: وقتی کشورهای اروپایی به علت اتکاء به آمریکا، یعنی کشوری که با اروپا مخالف هم نیست در تحقق امنیت پایدار احساس کمبود میکنند، حساب کشورهای دیگر که نیروهای مسلح خود را تحت کنترل آمریکا و دیگر بیگانگان قرار دادهاند، مشخص است.
فرمانده کل قوا، تأمین امنیت با تکیه بر دیگران را فقط یک توهم خواندند و گفتند: کسانی که به این توهم دچارند سیلی آن را بهزودی خواهند خورد چرا که دخالت مستقیم یا غیرمستقیم بیگانگان در امنیت و جنگ و صلح هر کشوری، فاجعهای مصیبتبار است.
ایشان با تجلیل از اقتدار و سربلندی نیروهای مسلح در آزمایشهای بسیار مهم و دشوار به ویژه جنگ تحمیلی ۸ ساله افزودند: اقتدار نیروهای مسلح به مسائلی نظیر آموزشها، ابتکارات و پیشرفتهای علمی، تجهیزات و انضباط سازمانی وابسته است اما مهمترین عامل اقتدار نیروهای مسلح، روحیه، معنویت و مسائل دینی و اخلاقی است.
رهبر انقلاب اسلامی، خروج ارتش مجهز و بدون روحیه اخلاقی و معنوی آمریکا از افغانستان را نمونهای از نتایج اقتدار ظاهری و نه واقعی خواندند و خاطرنشان کردند: آمریکاییها ۲۰ سال قبل برای سرنگونی طالبان به افغانستان لشکرکشی کردند و در ایناشغالگری طولانیمدت، کشتار و جنایت و خسارات فراوانی به بار آوردند اما بعد از این همه هزینه مادی و انسانی، حکومت را به طالبان دادند و خارج شدند که این واقعیت برای همه کشورها درسآموز است.
فرمانده کل قوا، اوضاع ارتش آمریکا هنگام خروج از افغانستان را نشاندهنده ماهیت واقعی این ارتش دانستند و گفتند: آن تصاویر هالیوودی از ارتش آمریکا و کشورهای امثال او، فقط نمایش است چرا که ماهیت واقعی آنها همین است که در افغانستان دیده شد.
رهبر انقلاب، نفرت مردم شرق آسیا از ارتش آمریکا را یادآور شدند و گفتند: آمریکاییها هر جا دخالت کنند، منفور ملتها هستند.
فرمانده کل قوا، حضور نظامی بیگانگان در منطقه را نیز مایه اختلاف و خسارت و ویرانی برشمردند و تأکید کردند: صلاح منطقه در این است که همه کشورها از ارتشی مستقل و متکی به ملت خود و همافزا با ارتشهای همسایگان برخوردار باشند.
رهبر انقلاب گفتند: ارتشهای منطقه میتوانند امنیت منطقه را تأمین کنند و نباید اجازه دهند که ارتشهای بیگانه برای حفظ منافع خود، دخالت یا حضور نظامی داشته باشند.
فرمانده کل قوا افزودند: حوادثی که در شمالغرب ایران، در برخی کشورهای همسایه در جریان است باید با همین منطق پرهیز از دادن مجوز حضور بیگانگان حل شود.
ایشان گفتند: نیروهای مسلح کشور عزیز ما همواره با اقتدار همراه با عقلانیت عمل میکنند و این عقلانیت باید الگویی برای دیگر کشورها و عامل حل مسائل موجود باشد و همه بدانند که اگر کسی برای برادران خود چاه بکَند اول خودش در چاه میافتد.
فرمانده کل قوا در پایان سخنانشان نیروهای مسلح را برای تداوم افتخار خدمت به ملت و کشور، و افزایش روزافزون تواناییهای مادی و معنوی توصیه مؤکد کردند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر محمد باقری رئیسستاد کل نیروهای مسلح با بیان گزارشی از توانمندیها و آمادگیهای رزمی، دفاعی و امنیتی نیروهای مسلح و همچنین خدمات اجتماعی این نیروها به مردم، به شکست آمریکا در افغانستاناشاره کرد و گفت: این شکست خفتبار و تخلیه بخش بزرگی از تجهیزات و پایگاههای آنها در منطقه، و شکست رژیم صهیونیستی در نبرد ۱۲ روزه موسوم به شمشیر قدس، نشانههای تسریع در افول آمریکا است.
در این مراسم که همزمان در دانشگاههای افسری نیروهای مسلح از طریق ارتباط تصویری دریافت میشد، سردار سرتیپ پاسدار غلامی فرمانده دانشگاه امام حسین (ع)، امیر سرتیپ دوم خلبان رودباری فرمانده دانشگاه شهید ستاری و سردار سرتیپ دوم پاسدار بختیاری فرمانده دانشگاه علوم انتظامی امین گزارشی از فعالیتها، اقدامات و برنامههای تحصیلی این دانشگاهها بیان کردند.
قرائت سوگندنامه، اعطای پرچم توسط دانشجویان قدیم به جدید، اجرای سرود مشترک توسط دانشجویان مستقر در میدان از دیگر برنامههای مراسم مشترک دانشآموختگی نیروهای مسلح بود.
همچنین رئیسستاد کل نیروهای مسلح با کسب اجازه از فرمانده کل قوا به تعدادی از برگزیدگان دانشگاههای افسری درجه و سردوشی داد.
نظر شما