به گزارش ایمنا، حکایت تلخ پرونده «جنایت تگزاسی مرد نقابدار» شب دوازدهم آذر سال ۹۸ هنگامی آغاز شد که جوان ۲۳ سالهای به نام «مصطفی-خ» خودروی پژو پارس برادرش را به بهانه شرکت در مجلس عروسی یکی از دوستانش به امانت گرفت تا به شهرستان سبزوار برود! اما او مدتی بود که نقشه وحشتناکی را در سر میپروراند و اکنون به دنبال فراهم کردن مقدمات این دسیسه شوم بود!
مصطفی اسلحه وینچستری را هم که از گالیکش خریده بود درون خودرو گذاشت و از یکی از روستاهای گرمه به طرف مشهد حرکت کرد. حدود ساعت یک بعدازظهر بود که به مشهد رسید و به خیابان فکوری رفت تا راههای فرار و چگونگی اجرای نقشه قتل مردی بی گناه را مرور کند. او پس از آن که نقشه هولناک جنایت را یک بار دیگر از نظر گذراند، اوایل شب دوباره به محل بازگشت و درون خودرو به کمین «مرتضی-ش» نشست.
در این هنگام مرتضی بدون توجه به اطرافش با کلید در حیاط منزلش را باز کرد و به درون خانه رفت. مصطفی که تازه متوجه ماجرا شده بود به ناچار گوشی تلفن را برداشت و از ناموفق ماندن نقشه اش به فردی در آن سوی خط خبر داد اما چند دقیقه بعد دوباره «مرتضی» از خانه بیرون آمد و با خرید شیر، نان و سیب زمینی از آن سوی خیابان، به طرف منزلش حرکت کرد ولی این بار مصطفی فرصت را از دست نداد، او که صورت خود را پوشانده بود از خودرو بیرون پرید و در حالی که سلاح وینچستری را در دست میفشرد به طرف منزل مرتضی دوید او پای خود را لای در گذاشت که بسته نشود و بلافاصله فریاد زد، «وایستا»، «وایستا» به محض این که مرتضی به سمت صدا برگشت ناگهان گلولههای سربی بر سر و سینه اش نشست و «مصطفی» که به هدف خود رسیده بود، پا به فرار گذاشت و سوار بر خودرو به طرف روستای محل زندگی خود گریخت.
با فرار جوان نقابدار که جنایتی را به شیوه تگزاسی مرتکب شده بود، ولولهای در خیابان شهید فکوری به راه افتاد و رهگذران و اهالی محل به سمت محل وقوع این حادثه وحشتناک هجوم آوردند اما دیگر دیر شده و جوان ۲۵ ساله جان خود را از دست داده بود. دقایقی بعد خبر این جنایت هولناک در بی سیمهای پلیس پیچید و قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان حادثه) عازم محل جنایت شد.
بررسیهای میدانی قاضی وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد حاکی از آن بود که مهاجم نقابدار با تغییر پلاک خودرو، مقدمات این قتل تگزاسی را فراهم کرده است اما بررسی زوایای دیگر این جنایت با بازجوییهای تخصصی از همسر مقتول که هنگام وقوع حادثه به همراه مهمانانش (بستگان مقتول) در خارج از منزل به سر میبرد، این پرونده جنایی را وارد مرحله جدیدی کرد.
به همین دلیل تحقیقات غیرمحسوس با صدور دستورات قضائی به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی سکینه (همسر مقتول) گره خورد. این گونه بود که سرنخهایی از یک ارتباط شیطانی به دست آمد اما این ماجرا به صورت پنهانی و مخفیانه مورد کنکاشهای پلیسی قرار گرفت تا این که کارآگاهان با استفاده از شگردهای فنی و تخصصی و همچنین بازبینی دوربینهای ترافیک شهری، موفق به شناسایی پلاک مخدوش خودرو شدند و ادامه تحقیقات را به یکی از روستاهای شهرستان گرمه در خراسان شمالی کشاندند جایی که همسر مقتول نیز بعد از ماجرای قتل، لوازم منزلش را جمع کرده و از آن روستا به خانه پدرش رفته بود.
این گزارش حاکی است، بررسیهای موشکافانه نشان داد که برادر مالک پژو پارس، چند سال قبل خواستگار سکینه (همسر مقتول) بود اما در نهایت سکینه با پسر عمه خود ازدواج کرد.
با افشای این ماجرا و تحقیقات غیرمحسوس گذشته، بی درنگ کارآگاهان به کارگاه بلوکهزنی رفتند و حلقههای قانون را بر دستان مصطفی (متهم ۲۳ ساله) گره زدند. از سوی دیگر گروه دیگری از کارآگاهان عازم منزل پدر سکینه شدند و او را نیز در میان بهت و حیرت خانوادهاش دستگیر کردند، با انتقال متهمان به مشهد، راز این جنایت تگزاسی فاش شد و آنها اعتراف کردند که برای ازدواج با یکدیگر تصمیم به قتل مرتضی گرفتهاند تا بتوانند به راحتی با هم ازدواج کنند!
پس از تکمیل پرونده و بازسازی صحنه جرم، این پرونده حساس به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و در حالی که دو تن از قضات با تجربه جلسات محاکمه را به عهده داشتند، دو متهم پای میز عدالت نشستند و به سوالات تخصصی قضات زبده شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پاسخ دادند. مصطفی که دیگر همه راههای گریز را بسته میدید و میدانست چارهای جز بیان حقیقت ماجرا ندارد، در ادامه اعترافاتش گفت: از حدود هفت سال قبل زمانی که سکینه دختری نوجوان بود به او علاقه مند شدم و با هم ارتباط داشتیم اما پدر و مادرش به خواستگاری پسرعمه او پاسخ مثبت دادند و آنها با هم ازدواج کردند این در حالی بود که سکینه به من علاقه مند بود و پسرعمهاش را دوست نداشت.
متهم این پرونده جنایی افزود: ارتباطهای مخفیانه من و سکینه ادامه داشت تا این که او و همسرش دو سال قبل به مشهد مهاجرت کردند و سکینه باردار شد.
با وجود این من نتوانستم او را فراموش کنم و به این ارتباط در حالی ادامه دادم که حتی به فرزند خردسال او نیز وابسته شدم در این میان سکینه به بهانههای مختلف به روستا میآمد و ما یکدیگر را ملاقات میکردیم یا من به مشهد میآمدم و این گونه دیدارهای پنهانی ما در مکانهای مختلف ادامه داشت تا این که از او خواستم از شوهرش طلاق بگیرد چرا که مرتضی (مقتول) به ارتباط پنهانی ما با یکدیگر پی برده بود.
او به پیامهای ما در فضای مجازی و به ویژه تلگرام مشکوک شده بود و به همین دلیل اختلافات خانوادگی داشتند. سکینه هم برای آن که از او طلاق بگیرد با رفتارهایش مرتضی را تحریک میکرد تا این که بالاخره پیشنهاد داد تا شوهرش را به قتل برسانم چرا که او مدعی بود دیگر نمیتواند با مرتضی زندگی کند.
برای قتل او نقشههای متفاوتی را طرح کردیم اما موفق نشدیم تا این که سکینه پیشنهاد قتل مسلحانه او را مطرح کرد و من هم با خرید اسلحه از فضای مجازی به مشهد آمدم تا او را به قتل برسانم. آن روز سکینه بستگان شوهرش را به بیرون از منزل برد و من که منتظر مرتضی بودم، در یک لحظه غفلت نتوانستم او را بکشم به همین دلیل با سکینه تماس گرفتم و او دوباره شوهرش را به بهانه خرید برای تهیه شام به بیرون از منزل فرستاد که این بار من موفق به شلیک شدم!
زن ۲۰ ساله نیز که مقابل قضات هادی دنیا دیده و محمد شجاع پور فدکی ماجرای هفت سال ارتباط شیطانی را شرح میداد درباره چگونگی این جنایت هولناک گفت: از همان دوران نوجوانی عاشق مصطفی شدم اما به خانوادهام چیزی نگفتم به همین دلیل آنها به خواستگاری پسرعمه ام پاسخ مثبت دادند ولی من ارتباطهای مخفیانهام با مصطفی را قطع نکردم.
حتی زمانی که شوهرم در جریان رابطه غیراخلاقی من قرار گرفت به خاطر آبروی خانوادگی سکوت کرد و چیزی به خانواده ام نگفت. این در حالی بود که من اصرار به طلاق و حضانت پسرم داشتم ولی شوهرم میگفت: «تو را طلاق میدهم اما پسرم را به تو نمیدهم!» من هم که عاشق پسرم بودم و نمیتوانستم بدون او از شوهرم جدا شوم، نقشه قتل مرتضی را با مصطفی در میان گذاشتم. بعد از قتل هم مصطفی به من پیام داد که «او را زدم تکان نخورد!» و من فهمیدم که همسرم را کشته است!
در حالی که متهمان در میان رگبار سوالات فنی و ریزبینانه قضات دادگاه، همه جزئیات این جنایت هولناک را بیان کردند جلسات محاکمه به پایان رسید و دو قاضی با تجربه دادگاه، پس از شنیدن اظهارات و اعترافات متهمان و وکلای مدافع، در نهایت به مشورت پرداختند و رأی خود را بر اساس موازین شرعی و قانونی صادر کردند.
بر اساس رأی صادرشده از شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که به امضای قضات (محمد شجاع پورفدکی و هادی دنیادیده) رسیده است، مصطفی (متهم ردیف اول) به اتهام قتل عمدی مرد مسلمان به قصاص از طریق طناب دار و به دلیل نگهداری سلاح غیرمجاز به تحمل یک سال زندان و ضبط سلاح به نفع وزارت دفاع و همچنین برقراری رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.
همچنین بنابر رأی دادگاه سکینه (متهم ردیف دوم) نیز به دلیل معاونت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان و به اتهام رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد اما متهمان به رأی صادرشده از سوی قضات زبده دادگاه کیفری یک اعتراض کردند و این پرونده برای رسیدگی دقیقتر زیر ذره بین قضات دیوان عالی کشور قرار گرفت.
در همین حال قضات شعبه بیستم دیوان عالی نیز پس از بررسی موشکافانه پرونده «جنایت تگزاسی مرد نقابدار» و توجه کامل به همه ابعاد این قتل هولناک، در نهایت رأی صادرشده از سوی دادگاه کیفری یک را مطابق با موازین شرعی و قانونی تشخیص دادند و مهر تأیید بر آن زدند. بدین ترتیب در حالی پرونده مذکور به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، ارسال شد که به زودی فرجام هفت سال ارتباط شیطانی در پای چوبه دار رقم میخورد! تا شاید این حکم قاطع، درس عبرتی برای کسانی باشد که هنوز در افکار خود به دنبال طرح نقشههای شوم شیطانی هستند.
منبع: رکنا
نظر شما