به گزارش خبرنگار ایمنا، تودههای مردم با وجود ناآگاه بودن از مفهوم و معنای مشروطه به جشن و شادی پرداختند. آنها به پیروی از پیشوایان سیاسی و مذهبی خود در برابر استبداد صف آرایی کرده و توانستند نظام مشروطه را در ایران برقرار کنند.
هدف مشروطهخواهان، محدود گردن قدرت سنتی شاه و درباریان بود. آنها خواهان حکومتی مبتنی بر قانون بودند که در آن مساوات و عدالت در میان افراد برقرار باشد.
نهضت مشروطه با همراهی و یاری آزادی خواهان اصلاح طلب و مترقی و علما به پیروزی رسید ولی هریک از این گروهها برداشتی خاص از مفهوم مشروطه داشتند. نگرشهای متفاوت میان پیشگامان نهضت و سخنان مختلف آنها، باعث سردرگمی تودههای مردم شده بود.
گروهی معتقد بودند مشروطه یعنی رواج شریعت اسلامی و برای اثبات ادعای خود از روایات قرآنی و احادیث کمک میگرفتند.
گروه دیگر اما آن را به مفهوم اروپاییاش میخواستند. اینها سخنانی در مورد میهن دوستی به میان میآوردند و دگرگونی و تحول جامعه را در ایجاد کارخانههای صنعتی و تولیدی کشور و کشیدن راه آهن و غیره میدانستند.
شیخ فضل الله نوری از روحانیون برجستهای بود که مشروعه را به مشروطه افزود. وی با برقراری حکومت مشروطه مشکلی نداشت اما بحثش پیاده سازی این نوع حکومت در جامعهای اسلامی بود.
شیخ فضل الله این امر را که مجلس بتواند صرفاً به استناد رأی اکثریت، حتی برخلاف قوانین شرعی، قانون وضع نمایند، مردود میدانست و متقابلاً موافقت خود را با تشکیل مجلسی که با رعایت احکام اسلام قانون وضع نماید، اعلام کرد و در یک از سخنرانیهای خود موضع و مقصودش را اینچنین بیان کرد:
"ایها الناس! من به هیچ وجه منکر تشکیل مجلس شورای ملی نیستم. بلکه مدخلیت خود را در تأسیس این اساس، بیش از همه کس میدانم. صریحاً میگویم، همه بشنوید و به غایبین هم برسانید که من آن مجلس شورای ملی را میخواهم که عموم مسلمانان آن را میخواهند. به این معنی که البته عموم مسلمانان، مجلسی میخواهند که اساسش بر اسلامیت باشد و بر خلاف قرآن و بر خلاف شریعت محمدی و برخلاف مذهب مقدس جعفری قانون نگذارند. من چنین مجلسی میخواهم."
چنین بود که در ۳ تیرماه ۱۲۸۶، برای اعتراض به حرم حضرت عبدالعظیم مهاجرت کرد و با سخنرانیها و انتشار لوایح، در صدد برملا ساختن مقاصد برخی مشروطه خواهانی که مشروطه بدون تعهد به اسلام را دنبال میکردند برآمد.
در این هجرت، حدود ۵۰۰ نفر شیخ فضل الله نوری را همراهی و یاری کردند. در همین دوران بود که وی تئوری مشروطه مشروعه را تبیین کرد. از ین پس اختلافات میان برخی مشروطه خواهان و شیخ فضل الله و طرفدارانش جدی تر شد.
شیخ فضل الله در دوران استبداد صغیر، همچنان به مخالفت خود با این نوع مشروطه ادامه تا اینکه طرح ترور وی ریخته شد.
در ۹ دیماه ۱۲۸۷، توسط کریم دواتگر به وی سوءقصد شد و گلولهای به پای شیخ اثابت کرد. ضارب نیز هنگام دستگیری یک گلوله به گلوی خود شلیک کرد و مجروح شد، اما پس از مدتی که در زندان به سر برد، شاکیاش وی را بخشید.
پس آنکه جنگ بین مشروطه خواهان و مستبدین، با فتح تهران توسط قوای بختیاری و مجاهدان بیگانه پایان یافت. محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احد میرزا بر تخت سلطنت نشست. به شیخ فضل الله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت روس پناهنده شود.
خانه شیخ فضلالله نوری در روز هشتم مردادماه توسط عدهای از مشروطه خواهان مورد حمله قرار گرفت و وی را سه روز در کاخ گلستان به صورت بازداشت نگه داشتند و سرانجام در روز ۱۱ مردادماه و پس از محاکمهای کوتاه توسط شیخ ابراهیم زنجانی، شیخ فضل الله را برای اجرای حکم اعدام به میدان توپخانه بردند و رئیس نظمیه حکم را به اجرا درآورد و وی را به دار آویخت.
جلال آل احمد در کتاب غرب زدگی مینویسد:
"من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غرب زدگی، پس از ۲۰۰ سال بر بام مملکت ما افراشته شد و اکنون در زیر این پرچم، ما مجبور به قومی از خود بیگانه ایم."
نظر شما