حفظ محیط‌زیست، اساس توسعه پایدار شهرها

توسعه پایدار (Sustainable Development) فرایندی است که اساس بهبود وضعیت و از بین برنده کاستی‌های اجتماعی و فرهنگی جوامع است. این نوع توسعه به منزله نیروی محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی کشورها است.

به گزارش ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد توسعه پایدار را پیشرفت کیفیت زندگی انسان‌ها با توجه به حفظ ظرفیت‌های سیستم تأمین کننده حیات کره زمین، یعنی برآوردن نیازهای نسل کنونی بدون صدمه زدن به منافع کره زمین و بدون اینکه جلوی تأمین نیازهای نسل آینده گرفته شود، تعریف می‌کند؛ این توسعه دارای محورهای مختلفی است که پایداری زیست محیطی، مهم‌ترین محور آن را شامل می‌شود. برای حفظ محیط زیست عوامل تأثیرگذار در آن مانند پایداری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز که نقش راهبردی دارند باید مورد توجه قرار گیرد.

در این مقاله از دیدگاه‌های مختلف از جمله ترسیم الگوی توسعه پایدار شهری در زمینه‌های مختلف، به بررسی حفظ محیط زیست به عنوان یک فاکتور مهم در توسعه پایدار پرداخته می‌شود.

رشد جمعیت سبب افزایش آلودگی‌های محیط زیستی می‌شود

اکثر شهرها و کلانشهرها در دهه اخیر با مسائل و معضلات متعددی افزایش آلودگی‌های زیست محیطی و تخریب منابع طبیعی شهر و پیرامون آن مواجه شده‌اند؛ همچنین محدود بودن ظرفیت شهر در برابر رشد دائمی جمعیت از دیگر مشکلات شهرها است که ابعادی نگران کننده یافته است. معضل بیکاری و لزوم توزیع امکانات شهر، گسترش آزاردهنده ناهنجاری‌های اجتماعی و بسیاری از مسائل خرد و کلان و آشکار و نهان دیگر که جامعه را تهدید می‌کند را نیز باید به موارد قبلی اضافه کرد. این معضلات جدی، همگی عوامل ناپایداری هستند و امروز دستیابی به الگوی توسعه شهری پایدار به مثابه تقدم نخستین پیش روی مدیریت شهری در شهرها و کلانشهرها قرار دارد.

اگرچه تعریف واحدی برای توسعه پایدار وجود ندارد، اما تمام این تعریف‌ها در یک وجه اصلی و اساسی مشترک هستند که همانا پایداری ظرفیت‌های حیاتی انسان در کره زمین است؛ به عبارت دیگر توسعه پایدار در جستجوی یافتن راه‌هایی است که انسان بدون تخریب ظرفیت‌های فضای زیستی خود نیازهای فعلی خود را برآورده می‌کند. در مجموع توسعه پایدار مفهومی است که وجه پایداری شرایطی از توسعه را وصف می‌کند که در آن مطلوبیت و امکانات موجود توسعه رشد و توسعه برای نسل‌های آینده نیز کاهش نیابد.

پایداری در معنای وسیع خود به توانایی جامعه، اکوسیستم یا هر سیستم جاری برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود اطلاق می‌شود بدون اینکه اجباراً در نتیجه تحلیل رفتن منابعی که سیستم بدن وابسته است یا با بار بیش از حد روی آنها، ضعیف شود. توسعه پایدار، شکلی از تغییرات مثبت است که ساماندهی زیست محیطی یا سیاسی را که جامعه به آن وابسته است، از میان نبرد. در واقع توسعه پایدار که به دلیل جامعیت مباحث و اقبال گسترده در آخرین سال‌های قرن بیستم به بالنده ترین مناظره جهانی تبدیل شده، بر مبنای بسیاری از تحلیل‌ها و نظریه‌ها، چالش محوری قرن بیستم و یکم خواهد بود.

توسعه پایدار، زمینه‌ساز رشد همه‌جانبه شهرها

توسعه پایدار عرصه نوینی است که همزمان سیاست، فرهنگ، اقتصاد، تجارت و محیط زیست را مورد توجه قرار می‌دهد. در زمینه این مدل توسعه، متون و مستنداتی مثل بیانیه ریو در مورد محیط زیست وجود دارد. مفهوم مورد نظر برنامه محیط زیست سازمان ملل از توسعه پایدار، عناصر را شامل می‌شود.

کمک به افراد فقیر، چرا که آنان هیچ راهی جز تخریب محیط خود ندارند، ایده توسعه بر خود متکی، در چارچوب محدودیت‌های طبیعی، ایده توسعه مقرون به صرفه با استفاده از شاخص‌های اقتصادی غیر سنتی، موضوعات مهم کنترل سلامتی، تکنولوژی مناسب خودکفایی غذایی، آب سالم و سرپناه برای همه.

پایداری در محورهای متعددی قابل بررسی است که پایداری زیست محیطی مهم‌ترین این محورهاست، اما در ترسیم الگوی توسعه پایدار شهر، محورهای دیگری چون پایداری کالبدی، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی و فرهنگی نیز نقش راهبردی دارند.

پایداری شهرها و کلانشهرها در هر یک از این محورها، مستلزم تجهیز منابع و سازوکارهای مدیریتی متفاوت با امروز است. آینده شهرها و کلانشهرها در گروه کشف استعدادها و استفاده از توانمندی‌های شهر، توسعه انسانی و فعال سازی نیروی انسان جوان آن، بهره گیری از منابع مالی بالقوه ناشناخته و در نهایت ایفای نقش کلانشهرها در عرصه جهانی و گشایش به سوی دنیای خارج به ویژه حوزه‌های همجوار است.

در طول ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته، بحث توسعه در کشور ما مطرح بوده است، اما به نظر می‌رسد که توسعه در کشور ما بدون توجه به محیط زیست پیاده شده است. بخش صنعت یکی از جایگاه‌های اصلی است که در روند توسعه مشکلاتی را ایجاد می‌کند. بر این اساس نگاه به محیط زیست و صنعت می‌تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد.

حال این سوال پیش می‌آید که چرا باید به توسعه پایدار توجه کرد؟ چه لزومی دارد که به توسعه پایدار پرداخته شود؟ و چه مولفه‌هایی در این راه مطرح هستند؟ و بعد به تحلیل شرایطی در کشور بپردازیم و در آخر وضعیت منطقه را مورد بررسی قرار دهیم. در این راستا برای توسعه پایدار باید نگاهی به کشورهای در حال توسعه و نیم نگاهی هم به کشورهای توسعه یافته داشته باشیم تا شاید با استفاده از روش‌ها و تجربیات آنها بتوانیم چالش‌ها را مناسب‌تر مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

در رابطه با توسعه یک گستره وجود دارد که در یک طرف آن می‌گویند همه چیز عالی است و وفور نعمت وجود دارد و اگر جمعیت زیاد شود اشکالی ندارد. در نگاه مقابل طبیعت گراها هستند که می‌گویند اصلاً هیچ اتفاقی نباید بیفتد و همه چیز به صورت طبیعی باید وجود داشته و همه کارها به صورت طبیعی پیش برود و در این راستا هر چه دست به ترکیب بزنیم آن را خراب‌تر کرده‌ایم، اما اگر ما بخواهیم یک نگاه منطقی و واقع بینانه به مبحث توسعه پایدار داشته باشیم در ابتدا باید بدانیم که توسعه حق مسلم و طبیعی همه جوامع بشری است. این مسیری که ما توسعه را حق جوامع بشری می‌دانیم باید رفاه که یکی از مسائل مهم در ایجاد توسعه است، ایجاد شود، اما چه توسعه‌ای و چه رفاهی؟ توسعه باید توسعه‌ای باشد که مؤلفه‌های آن مسیر رسیدن به توسعه را به شکلی هدایت کند که منجر به توسعه پایدار شود و بقا و دوام را با خود به ارمغان بیاورد.

توسعه پایدار دارای تعاریف متعددی در جوامع مختلف است، از تعریف‌های بسیار پیچیده گرفته تا تعریف‌های بسیار ساده، بنابراین ارزش توسعه پایدار به این است که هرکس در حیطه دانش خودش از آن بهره‌ای ببرد، اما یک تعریف بسیار ساده از توسعه پایدار وجود دارد که عبارت است از: آینده را در امروز دیدن بر این اساس آنچه که اهمیت دار این است که در همین تعبیر بسیار ساده ما باید به تعبیری به عدالت بین نسلی هم بپردازیم. بر این اساس دفاع از حق و یا عدالت بحثی است که در فرهنگ ما نهادینه شده است. باید بررسی شود که کشور ما با این پیشینه تاریخی، فرهنگی و تعهدات دینی و مذهبی در چه جایگاهی قرار دارد. فرهنگ کشور ما به گونه‌ای است که به توسعه پایدار توجه ویژه ای دارد. مؤلفه‌های متعددی در زمینه توسعه پایدار وجود دارد که می‌توان آنها را به سه دسته اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تقسیم کرد. تاریخ ایران باستان و فرهنگ ما نشان از آن دارد که به طبیعت و محیط زیست توجه بسیار زیادی داریم.

پایداری شهری در آئینه تاریخ

به عنوان نمونه اگر به معبد آناهیتا برویم شاهد خواهیم بود که با آب چه برخوردی می‌کنند و به عناصر اصلی حیات چه احترامی می‌گذارند. هنگامی که وارد بحث اسلام می‌شویم جایگاه احترام به محیط زیست روشن می‌شود که یک نگاه عرفانی نسبت به این موضوع وجود دارد. در این زمینه رسول گرامی اسلام فرموده اند: هر آنچه که وجود دارد ممکن‌الوجود است و وجودش را از واجب‌الوجود که خدا هست عاریت گرفته، بنابراین هر موجودی نشانی از وجود دارد و چون نشان از وجود دارد هر موجودی نشانی از خدا دارد.

براساس این تعریف با هر موجودی که ما مواجه می‌شویم باید به آن احترام گذاشته و حرمت آن را نگاه داریم چون نشان از خدایی دارد که معبود ماست. اما از جهت مدیریت چه؟ از جهت مدیریت رسول گرامی اسلام از مدیریت جنگ بحث می‌کنند و می‌فرمایند در جنگ شرایطی است که همه مسائل به کنار می‌رود و در این راستا فقط باید به مقوله اصلی جنگ پرداخت در غیر جنگ قتل، آتش زدن و تخریب امکان ندارد اما در جنگ همه این مسائل آزاد و با فرد متخاصم برخورد می‌شود.

ما در فرهنگ ایرانی و اسلامی یک چنین نگاه دقیقی را به مسائل محیط زیست داریم و به عنوان یکی از معدود کشورهایی به شمار می‌رویم که در قانون اساسی خود تعریف توسعه پایدار را داریم بر این اساس اصل ۵۰ قانون اساسی یک تعریف جامعی از توسعه پایدار دارد که به صراحت می‌گوید هر آنچه که در مسیر توسعه منجر به تخریب یا آلودگی غیرقابل جبران در محیط زیست شود ممنوع است.

به عنوان یک پیش فرض در مبحث توسعه پایدار اگر بخواهیم برای آن ضمانت اجرایی در نظر بگیریم باید دو نکته را در نظر داشته باشیم. اول اینکه چه چیزی می‌تواند به بحث آمایش سرزمین توسعه پایدار ضمانت اجرایی ببخشد؟ یعنی اگر ما در ابتدا یک تعریف مشخصی از سرزمین نداشته باشیم و ندانیم در این مجموعه‌ای که به عنوان جهان هستی در آن زندگی می‌کنیم در چه جایی چه کاری را باید انجام دهیم طبیعتاً در راه توسعه و پایداری آن هم نمی‌توانیم گام برداریم. اگر به طور کلی بحث آمایش سرزمین را در راستای توسعه پررنگ ببینیم و برنامه ریزی کنیم می‌توانیم نقش توسعه و در نگاهی کلی‌تر، نقش توسعه پایدار را تأثیر گذار ببینیم و هرچه را در جای خودش قرار دهیم آنچه که بیش از هر موردی جلب توجه می‌کند این است که ما باید نسبت به هر مسئله‌ای یک برنامه داشته باشیم.

در یک جامعه هم توسعه ضرورت دارد و هم رفاه اجتماعی بنابراین زمانی که بحث جهان صنعتی و توسعه صنعتی ایجاد شد همه به دنبال حرکت در راستای توسعه آن بوده اند اما متأسفانه این توسعه دقیقاً با یک روند بی برنامه و با تخریب منابع شروع شده و ادامه یافته است. در مقابل، گروهی که می‌گفتند باید بر سر راه توسعه قد علم کرد گروهی دیگر نیز وجود داشتند که خواستار جلوگیری از بهره وری بی رویه منابع بودند و می‌گفتند افرادی به بهره برداری بی رویه و استفاده‌های بی برنامه از منابع شروع کردند و این روند به تخریب بیش از حد جهان هستی منجر شد و تبعات آن را امروزه به شکل کاملاً گسترده مشاهده می‌کنیم. در این مورد می‌توان بحث تخریب لایه ازن و یا به گرمای شدید که امروزه در تمام دنیا حاکم است اشاره کرد که این موارد یکی از استفاده‌های بی رویه از تخریب منابع به شمار می‌رود؛ بنابراین ما باید به عنوان یک پیش زمینه، بحث آمایش سرزمین را جدی گرفته تا با یک نگاه زیربنایی بتوانیم در بخش توسعه پایدار برنامه‌های مدون خودمان را تدوین و به اجرا بگذاریم
در اینجا این سوال مطرح است که چه الگویی را به خصوص در زمینه‌های اجتماعی باید مبنای کارمان قرار دهیم تا بتوانیم توسعه را پایدار کنیم؟ خداوند می‌فرماید: (کلوا و اشربوا و لا تسرفوا) هرچند که معنای ضمنی این آیه خطاب به دو موضوع خوردن و آشامیدن است ولی معانی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شگرفی را در بر می‌گیرد بر اساس این آیه تعریف جامعی از توسعه پایدار در اسلام داریم که معنای آینده را در امروز دیدن از آن استنباط می‌شود. اگر بخواهیم این آیه را در زمینه توسعه پایدار در نظر بگیریم مصداق جمله از همه چیز در حد نیازتان استفاده کنید است. اگر به این آیه توجه ویژه شود و در همه ابعاد جامعه بسط و توسعه پیدا کند نباید نگران آینده باشیم.

همانگونه که گفته شده توسعه پایدار دارای سه مؤلفه اقتصاد، اجتماع و محیط زیست است. ضمن آنکه باید مؤلفه اخلاق را نیز به این موارد اضافه کرد که این سه مؤلفه را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. بر این اساس، اگر مؤلفه‌های اخلاقی را در زمینه بحث‌های توسعه در دستور کار خود قرار دهیم طبیعتاً همه چیز را می‌تواند تضمین کند. برای اینکه به توسعه پایدار برسیم پایدار باشد.
توسعه پایدار واژه‌ای است که ریشه در علم اکولوژیک دارد و کاملاً بر مبنای اصول علمی استوار است، یعنی همان طور که در مسائل ترمودینامیک با یک سری قوانین پایدار ارتباط پیدا می‌کنیم، توسعه پایدار هم همین گونه است و قوانین خاص خودش را دارد.

اگر امروزه با مشکلاتی در سطح جامعه خود از بعد زیست محیطی رو به رو هستیم باید بدانیم که این مشکلات مختص کشور ما نیست و تقریباً در سراسر جهان به شکلی نامتجانس تصمیم گیرندگان ما تا چه حد با این سازگاری دارد و تا چه حد ما به الزامات آن در عمل اعتقاد داریم.

در برخی از موارد ما با اموری رو به رو می‌شویم که هیچ فعالیت توسعه‌ای بودن امکان سنجی و مکان یابی نباید صورت گیرد و این شاید بیشتر در چارچوب همان سند طرح می‌گنجد و در اجرا می‌بینیم که فعالیت‌ها در قالب برنامه و با نگاه به آن حرکت نمی‌کند. درست زمانی ما با این مسائل برخورد می‌کنیم که بخش اعظمی از فعالیت‌های پروژه‌ها حداقل در تخفیف، تخصیص و یا اعتبار به پایان رسیده و بعد محیط درگیر با این مسائل خواهد شد. که به دنبال آن تنش‌های خاص خودش را هم برای سازمان به همراه دارد و هم تنش‌هایی را میان مردم و سازمان و همچنین دولت و سازمان ایجاد خواهد کرد.

به نظر می‌رسد این ناهماهنگی بیشتر ناشی از همین عدم هماهنگی در تعاریف و پروژه‌ها و طرح هاست که باید تعاریف دقیق‌تری در آنها محیط زیست به کنار گذاشته می‌شود. اگر بتوانیم بحث بهره وری خردمندانه از سرزمین را جایگزین کنیم همه جا در رسانه‌ها و بحث‌های توسعه‌ای، جایگاه توسعه در دل بهره وری خردمندانه می‌آید در تعریف بحث آمایش سرزمین، صنعت و کشاورزی هرکدام جای خودشان را دارند و در این میان بحث اقتصاد اجتماعی هم باز می‌شود که دقیقاً جایگاه هر کدام از این بهره برداری‌ها در سرزمین مشخص می‌شود.

در این برهه از زمان باید جهانی فکر و محلی عمل کرد این جمله شعار خوبی است ولی اصل قضیه بر می‌گردد به اینکه ما این را در میان مردم بیاوریم و در این راستا زمانی در توسعه پایدار موفق می‌شویم که مردم در آن دخیل شوند در این راستا، بهترین راه حل دخیل کردن NGO و تشکل‌ها و در عین حال بودن موضوع توسعه پایدار در روزنامه هاست تا به این صورت مردم در بحث توسعه پایدار وارد شوند. از لحاظ دید کلی، آگاهی رسانی و آموزش جامعه بزرگ‌ترین اشکال ماست، مردم راجع به مسائل زیست محیطی حساس نیستند اگر حساسیت ایجاد شود آن وقت ما به همه مسائلی که اشاره شد خواهیم رسید.
از جمله امکاناتی که می‌توان در بهره وری و ایجاد و توسعه پایدار محیط زیست استفاده نمود استفاده از گیاهان است در سال‌های اخیر از گیاهان پر انرژی مانند محصولات زراعی، نخل و جلبک که معمولاً دارای پتانسیل تولید سوخت زیستی هستند برای تولید اتانول و سوخت‌های زیستی استفاده می‌شود. دامنه این محصولات از محصولات سنتی نظیر ذرت، جو، سویا و محصولات ویژه نواحی استوایی و نیمه استوایی، نیشکر، جاتروفا، قهوه و حتی برخی از گیاهان نامتعارف نظیر جلبک متغیر است و مناطق مختلف جهان دارای منابع انرژی ارگانیک تجدید پذیر متفاوتی هستند.

سرپرست باغ ملی گیاه شناسی ایالات متحده معتقد است که ریشه یا ساقه می‌توانند به عنوان سلولز برای مقواهای کاغذی و یا اتانول استفاده شود. بازده این محصولات بسیار زیاد است. تولید سوخت دیزل مصنوعی بسیار پاک ساخته شده از منابع زیست توده نظیر چوب و یا نوعی علف و نهایتاً تولید الکتریسیته از مزایای این طرح است.

دانشمندان معتقدند که باقی مانده محصولات بسیار معمولی که ما نمی‌توانیم هزینه زیادی برای جا به جایی آنها در مسیرهای طولانی بپردازیم و انتقال آنها مقرون به صرفه نیست. می‌تواند به جای سوزاندن در همان محل برای تولید انرژی مورد نیاز خود و یا دیگر سوخت‌ها مورد استفاده قرار گیرند. هدف از چنین برنامه‌هایی کاهش هزینه واحدهای انرژی و ایجاد فرصتی برای مستقل کردن مزارع از نظر انرژی و نهایتاً گام برداشتن در جهت داشتن محیط زیستی پایدار و پویا خواهد بود.

کد خبر 435773

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.