به گزارش خبرنگار ایمنا، سید علی اصغر میرباقری فرد، مسئول کرسی مولوی پژوهی صبح امروز _دوشنبه ۲۵ آذر ماه_ در دومین نشست کرسی مولوی پژوهی متمرکز بر فعالیت ادبیات کودک و نوجوان با عنوان شیوههای اقتباس از داستانهای مثنوی در ادبیات کودک و نوجوان اظهار کرد: این نشست تبیین راههایی است مربوط به اینکه ما چگونه میتوانیم یکی از سرمایههای ادبی، علمی و فرهنگی خود را برای طیف مهم و اثر گذار کودک و نوجوان ترویج کنیم.
وی افزود: مثنوی یک مجموعه کم نظیر است، صاحب این اثر و شرایطی که در آن این اثر پدید آمده است همه حکایت از این دارند که یک میراث بزرگ فرهنگی و فکری برای عالم بشریت شکل گرفته است.
مسئول کرسی مولوی پژوهی با بیان اینکه صاحب این اثر مولانا جلال الدین بلخی شخصیتی دارای ابعاد مختلف بوده و با نبوغی که در وجود او قرار داشته فردی کم نظیر در فرهنگ ما بوده است، ادامه داد: مولانا در شرایط اجتماعی و فرهنگی آن روزگار و با بهره گیری از استاتید و همچنین تأثیر پذیری از شخصیت خاص شمس تبریزی مشربی عرفانی را پایه گذاری کرد و این مشرب را در قالب خاص و در جلسات مختلف در اختیار شاگردان و مریدان خود قرار داد.
میرباقری فرد اضافه کرد: مثنوی از این نظر کم نظیر است که مریدان نقش مستقیم در آفرینش این اثر داشتهاند و کمتر اثری را در زبان فارسی و حتی عربی میتوان یافت که تا این حد مخاطب در شکل گیری آن نقش داشته است.
وی ادامه داد: بی تردید میتوان گفت که نقش مخاطبان در پدیدآمدن مثنوی اگر بیش از مولانا نبوده باشد کمتر از آن نیست و همین بس که این اثر با اصرار مریدان و شاگردان سروده شد بنابراین در جای جای مثنوی نقش مخاطب را به صورت برجسته میتوان دید.
بردن مثنوی به میان جامعه مناسب با نیاز و علاقه مخاطبان
مسئول کرسی مولوی پژوهی با اشاره به اینکه مثنوی با مخاطبان ارتباط و پیوند عمیقی برقرار کرده است، تصریح کرد: این که مثنوی فصل بندی نشده به این دلیل است که مولوی آن را در جمع مخاطبانی سروده که نیازهای خود را مطرح میکردهاند و زمانی که مولانا به نیاز آنها پاسخ میگفته است کاملاً در نظر داشته که تاچه میزان آنها نیاز دارند و مطلب را میفهمند در نتیجه اطناب و ایجاز در مثنوی متناسب با احوال مخاطب است.
میرباقری فرد با بیان اینکه شیوه سرودن و ساختار مثنوی کم مانند است، ادامه داد: میتوان گفت که مثنوی کتاب زندگی است چراکه در پیوند مستقیم با مخاطبان به وجود آمده است و همه مخاطبان در هر طیفی و با هر سطحی از دریافت میتوانند از مثنوی بهره مند شوند.
وی افزود: اینکه آیا این مثنوی را به همین شکل میتوان در اختیار همه مخاطبان در سطح جامعه قرار داد؟ پرسش مهمی است که باید به آن توجه نشان داد و بی تردید مثنوی را باید متناسب با نیاز وسطح مخاطبان در اختیار آنها قرار داد و اگر چنین کاری انجام نگیرد مثنوی برای طیف مخاطب خیلی سودمند نخواهد بود.
مسئول کرسی مولوی پژوهی با بیان اینکه کرسی مولوی پژوهی از زمان شکل گیری دو کار اساسی را محور فعالیت خود قرار داد، گفت: یکی از آنها ارتقا بنیادهای دانش در حوزه مولوی پژوهی بود اینکه تلاش کنیم در حوزه مبانی نظری تحقیقات و پژوهشهای مربوط به مولوی را پیش ببریم. رویکرد دیگر کرسی، رویکرد کاربردی و ترویجی است به این معنا که ببینیم چگونه میتوان مثنوی را مناسب با نیاز و علاقه مخاطبان به میان جامعه برد.
وی با بیان اینکه یکی از تاثیرگذار ترین طیف مخاطب، کودک و نوجوان است، افزود: در سایر کشورها برای اینکه کودک و نوجوان از ابتدا چگونه با الگوهای فرهنگی آشنا شوند و تفکر خلاق چگونه در آنها شکل گیرد، کارهای حیرت آوری صورت میگیرد.
میتوان بسیار ساده کودک را با اهداف علمی و فرهنگی آشنا کرد
مسئول کرسی مولوی پژوهی اضافه کرد: در آمریکا سازمانی به نام (NSF) یا بنیاد حمایت از علم وجود دارد که سالانه چند صد میلیون دلار برای پژوهشهایی که بسترهای آشنایی با تفکر خلاق و شاخصهای فرهنگی را برای کودک فراهم میکنند، هزینه میکند.
میرباقری فرد تصریح کرد: ما در کشور کارهای بسیاری در حوزه کودک و نوجوان پیش رو داریم و خوشبختانه کارهای خوبی از جمله فبک شکل گرفته، زیرساختهایی فراهم شده و گروههای تخصصی فعال شدند.
وی افزود: در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به رغم اینکه ظرفیتهای بسیار بزرگ و کم نظیری در کشور داریم، اما نتوانستیم بستری فراهم کنیم تا طیف کودک و نوجوان بتوانند از آن بهره مند شوند؛ بسیار ساده و کم هزینه میشود کودک را با اهداف علمی و فرهنگی آشنا کرد و باید توجه داشت که این اهداف را در این طیف سریعتر محقق میشوند.
مسئول کرسی مولوی پژوهی ادامه داد: از طرفی اگر شخصیت فرهنگی، علمی، ادبی و فکری کودک و نوجوان توانست متناسب با هنجارهای فکری و فرهنگی جامعه شکل گیرد این جامعه در آینده از نوعی ضمانت فرهنگی، علمی، ادبی و فکری برخوردار خواهد بود.
میرباقری فرد با بیان اینکه به همین سبب ضرورت دارد که در برنامههای فرهنگی و علمی خود موضوع کودک و نوجوان را مدنظر قرار دهیم، اضافه کرد: در حوزه زبان و ادبیات فارسی با اینکه از بسیاری از کشورهای دیگر عقب هستیم اما خوشبختانه در سالهای اخیر کارهای خوبی در حوزه آموزش عالی از جمله ایجاد گرایش ادبیات کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد و در حوزه نهادها و سازمانهای فعال در این خصوص از جمله کانون پرورش فکری کودک و نوجوان صورت گرفت اما کافی نبودند.
وی ادامه داد: بر این اساس است که در خصوص رویکرد دوم کرسی مولوی پژوهی مناسب و مهم دیدیم، روی بحث کودک و نوجوان تمرکز پیدا کنیم.
در حوزه کودک و نوجوان نیز همه چیز از مخاطب شروع میشود
در ادامه این برنامه مریم جلالی مسئول کارگروه ادبیات کودک و نوجوان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی و کرسی مولوی پژوهی اظهار کرد: یکی از سوالاتی که در خصوص اقتباس همیشه مطرح است این است که چه لزومی دارد که یک متن ادبی شاهکار را تبدیل به کاری در خور مخاطب کنیم؟
وی با بیان اینکه مطالعه و شناخت میتواند دنیای انسان را تغییر دهد، ادامه داد: نمونههای جهانی اقتباس نیز نشان دهنده این هستند که ما صرفاً این کار را برای افرادی انجام میدهیم که بزرگسالان آینده هستند و ممکن این نگاه که کودکان را برای پیشرفت درآینده آماده کنیم خودخواهانه به نظر برسد اما واقعیت این است که ما ناگزیر از آن هستیم.
مسئول کارگروه ادبیات کودک و نوجوان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی با اشاره به اینکه باید سرمایههایی که داریم را حفظ کنیم و این منوط به آمادگی کودکان برای چنین امری است، افزود: کسانی که از مثنوی استفاده میکنند همگی ادیب نیستند و اگر به سوی آن میروند از این جهت است که به خود فایده و منفعت برسانند در نتیجه ملزم به استفاه از یک متن منظوم نیستند.
جلالی اضافه کرد: در حوزه کودک و نوجوان نیز همه چیز از مخاطب شروع میشود؛ مخاطب با سن پایین توان دریافت آنچه در مثنوی آمده است را ندارد حال چگونه میشود وارد اقتباس از مثنوی برای کودک شد؟
وی تصریح کرد: عدهای فکر میکنند چون هدف از نوشتن برای کودکان ساده نویسی است، صرفاً باید ساده نویسی کرد و هیچگاه برای مخاطب کودک علاقه به خواندن آن متن ایجاد نمیشود و آن متن در یک گوشه میمیرد.
اقتباس به ما میگوید هر کاری میخواهید روی متن انجام دهید
مسئول کارگروه ادبیات کودک و نوجوان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی افزود: آنچه در اقتباس از حکایتهای قدیمی باید مد نظر قرار داد این است که این حکایات چند لایه دارند و کودک امروز کودکی است که لایههای مختلف را درک میکند و ممکن است کودک با یک لایه سطحی ارتباط برقرار نکند بنابراین داستانی که خلق میشود شاید ابعاد روانشناسانه، تعاملات اجتماعی و حتی مسائل سیاسی که بنده با آن موافق نیستم را در بر داشته باشد.
جلالی ادامه داد: پس اگر اقتباس را صرفاً یک بازنویسی ساده از داستانهای مثنوی در نظر بگیریم حتی با در نظر گرفتن معیارهایی چون تخیل، شخصیت محدودو.. باشد باز در ارتباط با مخاطب دچار مشکل خواهیم بود و شاید کودکان آن را ترجیح ندهند.
وی اضافه کرد: همین امر ضرورت اقتباس و پرداختن به تکنیکهای اقتباس را روشن میسازد و اگر کاری به درستی صورت گیرد حتماً مخاطبین خود را خواهد یافت.
مسئول کارگروه ادبیات کودک و نوجوان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی در خصوص تکنیکهای اقتباس تصریح کرد: اگر داستانی دور از دغدغههای نسلی باشد آن نسل نمیتواند با آن رابطه برقرار کند همچنین باید توجه داشت که کودک امروز شخصیت محور است؛ کودکان شخصیتهایی که قانون برای آنها مهم نیست برای مثال تام و جری، همچنین شخصیتهایی تخیلی، سریع و اعجاب انگیز، مرموز، بزرگ اما مهربان ودارای عضو نجات بخش را بسیار دوست دارند.
جلالی ادامه داد: میخواهم بگویم که در مثنوی نیز چنین توانی را داریم، در واقع با اینکه داستانهای آن موضوع محورند اما میتوانیم روی شخصیتهای آن تمرکز کنیم ومثنوی برای تمام معیارهایی که مخاطب از طریق آن میتواند با متن ارتباط برقرار کند داستان و شخصیت دارد.
وی افزود: حال این مسئله مطرح میشود که آیا اجازه داریم داستانهای نامناسب را تغییر دهیم؟ اقتباس به ما میگوید هر کاری میخواهید روی متن انجام دهید و تنها شرط ان این است که به ضرر کودکان نباشد؛ همچنین نباید کار اقتباس کننده را دست کم گرفت کار او کمتر از کار نویسنده نیست.
مسئول کارگروه ادبیات کودک و نوجوان انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی تصریح کرد: زیباترین قسمت این کار این است که در ذهن کودک باقی میماند که اصل این اثر مربوط به چه کسی است و بدون شک کودک روزی باز میگردد و اصل اثر را مطالعه خواهد کرد.
نظر شما