به گزارش ایمنا، سخنگوی شورای نگهبان از ملاقاتهایی گفت که با چهرههای سیاسی منتقد در حال انجام است. شخصیتهای اصلاحطلبی که عمده انتقاداتشان به شورای نگهبان و به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازمیگردد و شاکی اصلی نظارت استصوابی حاصل از تفسیر قانون اساسی هستند، در نشستهایی که کدخدایی میزبان آن است شرکت میکنند. این روایتی است که عباسعلی کدخدایی در نشست خبری دیروز خود در جمع خبرنگاران به آن اشاره کرد.
روزنامه ایران صفحه نخست امروز خود را به نشست خبری روز گذشته سخنگوی شورای نگهبان اختصاص داد و در تیتر یک خود نوشت: «گفت وگوی شورای نگهبان با اصلاحطلبان» عباسعلی کدخدایی در پاسخ به این سؤال خبرنگار «ایران» که آیا همان گونه که با پگاه آهنگرانی برای ساخت مستند در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ همکاری میکنید، با منتقدان شورای نگهبان از جمله اصلاحطلبان هم دیدار خواهید داشت؟ گفت: «ما با خیلی از افراد گفتوگو داریم که لازم نیست رسانهای شود. خیلی از دوستان تشریف میآورند و ما توضیحاتی را میدهیم و سؤالی و ابهامی هم که دارند پاسخ میدهیم. ملاقاتها هم در حال انجام است اما بحث ما رسانهای نیست. آن گفتوگو هم، برنامه مستندی بود که رسانهای شد. بقیه دیدارها در قالب گفتوگو و بحث در مورد ابهاماتی که وجود دارد، انجام میشود.» او البته نامی از چهرههای شرکت کننده در این جلسات نبرد و گفت: «لازم هم نیست که اسامی آنان را ذکر کنم» و ادامه داد: «آنان اگر بخواهند حرفهای ما را بپذیرند، رفع ابهام میشود.»
کدخدایی همچنین در مورد حضور پگاه آهنگرانی و دعوت از او به عنوان ناظر مردمی شورای نگهبان هم گفت: ظاهراً ایشان همراه یکی دیگر از همکاران در حال تهیه مستندی است و مصاحبههایی را با افراد مختلف انجام داده است. با بنده هم قرار شد این گفتوگو انجام شود که قبول کردم. آن پیشنهاد هم در پایان مصاحبه با توجه به سؤالاتی بود که مطرح کرد. ما اعلام کردیم که چون شورای نگهبان وظایف خود را طبق قانون انجام میدهد، نگرانی از هیچگونه مسائلی ندارد و هرکسی میتواند بیاید و ناظر باشد و پیشنهاد کردیم که به صورت سمبلیک خود ایشان هم به عنوان ناظر حضور داشته باشد.»
روزنامه همدلی صفحه نخست امروز خود را به گفت و گو با محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با ذکر این نکته که «متاسفانه بعضی از روحانیون به قدری حکومت حکومت میکنند که شاید حتی سران نظام هم از نوع تعریف و تمجیدهایشان راضی نباشند.» اختصاص داد و در تیتر عکس یک خود نوشت:« کسی که چشمش معطوف به قدرت است، نمیبیند»
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران «آخوند حکومتی» بودن را مایه افتخار میداند، چه نظری دارید؟ افزود: اینکه یک آخوند وابسته به حکومت باشد یا خودش را به نوعی وامدار حکومت بداند، با هیچ دلیل و توجیهی نمیتواند اتفاقی مثبت و تاثیرگذار باشد. مگر اینکه فعالیتهایش در راستای منافع ملی، احیای ارزشهای دینی، احقاق حق و کاهش دغدغههای مردم باشد. والا صرف اینکه یک آخوندی به حاکمیت نزدیک باشد، هیچ ارزشی نمیتواند داشته باشد. در روایات هم به کرات توصیه شده است که به ارباب و سلاطین نزدیک نشوید. در واقع نزدیکی به حکومت، افراد را به سوی تملق و همچنین چشمپوشی روی ایرادها سوق میدهد. خب! چه کسی است که از چنین حالتی آنهم از کسی که ملبس به لباس روحانیت است، راضی باشد و این موضوع را موجب هتک حرکت روحانیت نمیداند؟ افتخار روحانیت شیعه، همیشه به استقلال و اقتدارش بوده است که معلوم است، حکومتی بودن، استقلال رای را میگیرد. یک روحانی برای اینکه بتواند صحبتها و دغدغههایش را آزادانه طرح کند، نباید قرابتی با حاکمیت و حاکمان داشته باشد.
روزنامه مردم سالاری صفحه نخست امروز خود را به واکنش بازار به تنشهای سیاسی اختصاص داد . در تیتر یک خود نوشت:«واکسینه شدن بازار ارز و طلا نسبت به تنشهای سیاسی» روزنامه مردم سالاری در ادامه توضیح داد :علت واکسینه شدن بازارها نسبت به تنشها و اخبار سیاسی منفی این است که جنگ روانی دولت ترامپ تا حد زیادی، تأثیرگذاری خود را از دست داده است و سرمایهگذاران این بازارها، دیگر تصمیمات خود را بر اساس اظهارات مقامات آمریکایی نمیگیرند. در واقع، برآورد سرمایهگذاران این است که تنشها در حد فعلی مهار میشود و این تنشها به تقابل نظامی بین آمریکا و ایران منجر نمیشود. عنصر دیگر تحریمهای آمریکاست؛ عده زیادی از سرمایهگذاران بازارهای مختلف بر این عقیدهاند که کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ باعث شده تا ظرفیت تأثیرگذاری تحریمهای آمریکا بر بازارها، تقریباً به انتها برسد؛ در واقع، چیز زیادی برای تحریم شدن باقی نمانده و این سه بازار، اثرات تحریمهای کامل را پیش از این ارزشگذاری کردهاند. بهعنوان مثال، قیمت ارز نسبت به اواخر سال ۹۶، تقریباً سه برابر شده و عده زیادی از سرمایهگذاران بر این عقیدهاند که با شرایط فعلی، دیگر جایی برای جهش قیمت ارز وجود ندارد.
تنها دو سناریو میتواند در ماههای آتی، واکسینه شدن بازارها به تنشها و اخبار سیاسی منفی را از بین ببرد. اولین سناریو این است که سطح تنشها در منطقه خارومیانه به نحو بیسابقهای افزایش یابد و دولت ترامپ، در ادامه سیاستهای خصمانه خود، گزینه فشار نظامی را نیز به فشار اقتصادی و روانی، اضافه کند. این سناریو به توجه به شرایط موجود و قدرت بازدارنده ایران محتمل نیست، اما اگر به هر دلیلی روی دهد، محاسبات سرمایهگذاران در بازارهای مختلف را تغییر میدهد و بار دیگر التهابات را به بازارها بازمیگرداند.سناریوی دوم این است که در اثر تحریمها و عدم همکاری صادرکنندگان، جریان ورود ارز به کشور، به درستی روی ندهد؛ در این صورت نیز، به دلیل تشدید تنگنای ارزی و کمبود ارز مورد نیاز برای واردات، بازارها به تدریج ملتهب خواهند شد. رئیس کل بانک مرکزی تأکید کرده که در این مورد نگرانی وجود ندارد و جریان ورود ارز به کشور، وضعیت مساعدی را تجربه میکند. اگر بانک مرکزی بتواند جریان ورود ارز به کشور را بهخوبی مدیریت کند، سناریوی دوم نیز روی نخواهد داد و دوران واکسیناسیون بازارها نسبت به جنگ روانی دولت آمریکا، همچنان ادامه خواهد داشت.
روزنامه کیهان صفحه نخست امروز خود را به انتشار تحلیل فرید زکریا خبرنگار ایرانی آمریکایی در «فارین افرز» اختصاص داد و در تیتر یک خود نوشت:«ترامپ سقوط آمریکا را سرعت میبخشد» در این تحلیل فارین افرز آمده است: علائمی که در بسیاری از(قدرتهای در حال) افول مشاهده میشود، در مورد آمریکا هم دیده میشود...آمریکا هژمونی خود را به شکل نادرست اعمال و از قدرت خود نیز سوءاستفاده کرده است.
زکریا سپس، به دوره کنونی آمریکا و دولت «دونالد ترامپ»اشاره میکند و مینویسد: در دوره ترامپ، آمریکا منافع خودش را و در واقع، ایمان(به آمریکا) را از دست داده است؛ ایمان و اعتقاد به ایدهها و اهدافی که به حضور بینالمللی آمریکا طی سه چهارم قرن جان میبخشید. منظور این تحلیلگر آمریکایی از جملات فوق، همان رویای آمریکایی است، که اکنون دیگر کسی به آن اعتقادی ندارد.
مقام معظم رهبری نیز اخیرا ظهور ترامپ را یکی از نشانههای افول آمریکا ذکر کرده بودند. ایشان روز ۱۴ خرداد و در اجتماع عظیم مردم در حرم امام خمینی(رض) اظهار داشتهاند: «برخی از صاحبنظران و اندیشمندان آمریکایی، در توصیف اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این کشور، از تعبیر «افول موریانهوار» استفاده کردهاند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به آمارهای رسمی که نشانگر افول اقتصادی آمریکا و کاهش عجیب تأثیرگذاری آمریکا در اقتصاد جهانی است، خاطرنشان کردند: «در عرصه سیاسی نیز اقتدار آمریکا افول کرده که انتخاب فردی با مختصات آقای دونالد ترامپ، واضحترین و بهترین نشانه برای افول سیاست آمریکاست.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود به بررسی منشأ پرسروصداترین تصمیم ارزی پرداخت و در تیتر یک خود نوشت: «ذهنخوانی طراح دلار ۴۲۰۰» روزنامه دنیای اقتصاد در ادامه توضیح داد: بعد از گذشت حدود ۱۴ ماه از معرفی دلار ۴۲۰۰ تومانی، هنور زوایای پنهان آن روشن نشده است؛ سیاستی که ضمن تحمیل میلیاردها دلار هزینه، یکی از متهمان اصلی تشدید التهابات بوده است. اما خاستگاه این سیاست زیانبار کجا بود؟ اگر چه بسیاری پیکان اتهام را به سمت فرد یا افراد نشانه میگیرند، اما خاستگاه اصلی آن ریشه در یک «ذهنیت» دارد؛ ذهنیتی که بدون لحاظ واقعیات موثر، عقیده دارد منابع ارزی قابلیت پوشش تمام مصارف ارزی را دارد. اما این ذهنیت محکوم به غفلت از سه ملاحظه اساسی است: اولین ملاحظه عدم تمییز موجودیها به لحاظ «حسابداری» از «موجودی در دسترس» است. در اقتصاد ایران بهدلیل محدودیتهای تجاری، همواره موجودی ارزی ثبتشده در ترازنامه، دردسترس سیاستگذار نیست. دومین ملاحظه محاسبه درآمدهای نفت بهعنوان منابع ارزی است. عمده کشورهای نفتی، هنگام محاسبه منابع ارزی دردسترس، منابع ارزی حاصل از فروش نفت را خط میزنند. سومین ملاحظه این است که سیاستگذار تقاضای سوداگری و خروج سرمایه را در محاسبات خود لحاظ نکرده بود. اکنون از این تجربه چه درسی را میتوان به آیندگان منتقل کرد؟ اول اینکه تیم کارشناسی دولت با غفلت از ملاحظات مذکور، دچار خطای ذهنی شد و دوم اینکه سیاستگذار نیز در طراحی سیاستها آیندهنگری ندارد.
نظر شما