به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم "حماسه کولی" به کارگردانی برایان سینگر در سال ۲۰۱۸ روی پرده سینماها رفت. این فیلم، داستان زندگی فردی مرکوری (فرخ بولسارا)، خوانندهی معروف سبک راکاند رول و یکی از موسسان گروه موسیقی مشهور «کوئین» را روایت میکند. «حماسه کولی» به مثابه دیگر فیلمهای مشابه، یک فیلم موزیکال با پروداکشن گسترده است که بخشهایی از زندگی مرکوری و دیگر اعضای گروه کوئین را به تصویر کشیده است.
فیلم "حماسه کولی" هر چند به شخصیت مورد علاقه دنیای موسیقی پرداخته است اما از مدیوم سینما خارج شده و چیزی شبیه به تور کنسرتهای کویین با چاشنی چند سکانس سانتی مانتال کلیشهای جهت برانگیختن احساسات سطحی مخاطب است. فیلم آنقدر از سینما دور است که تنها لذت ناشی از اثر، در اجرای موسیقیهای کویین و بالا و پایین پریدنهای رمی مالک خلاصه میشود.
در اصل آنچه که برایان سینگر و تیم نویسندگی او دل به آن بستهاند، همان سواستفاده های مرسوم زندگینامهای در قالب سینما است. به این شکل که اگر شما بخواهید زندگینامه نیچه را بسازید، از نقل قولها و جملات قصارش "صرفاً" سواستفاده کنید یا اگر بخواهید بیوگرافی سزان را بسازید، تنها دل به جذابیتهای بصری آثار او ببندید و عملاً مقوله "فیلم" و "سینما" را در اختیار و خدمت موضوعتان در بیاورید. این اتفاق حالا برای برایان سینگر و حماسه کولیاش افتاده. هیچ کس در مورد بُعد سینمایی فیلم صحبت نمیکند، اصلاً هیچ کس در مورد "فیلم" صحبت نمیکند. عمده اظهار نظرها و تخلیه احساسات مربوط به کویین و فردی مرکوری است.
البته که روند فیلم و اتفاقات پیرامون کاراکترها واقعی است اما این حجم از محافظه کاری و این حجم از تقلید از الگوهای پیشین نامناسب است. همان قصه همیشگی که پسربچهای در خانوادهای که هیچ درکی از وی ندارند علاقمند به موسیقی میشود و تیم خود را تشکیل میدهد و بعد از انبوه موفقیتها، ناگهان رفقا به مشکل میخورند و تیم از هم میپاشد و بعد شخصیت اصلی احساس تنهایی میکند و به گروه برمی گردد و درخشش نهایی گروه با اجرای روی صحنه و بعد تمام ... میتوان همین سرگذشت کلیشهای مرکوری را به چند نویسنده خلاقتر سپرد و فیلمی ارزشمندتر ساخت تا نه به ماهیت سینما توهین کرد و نه به نوستالژیهایی که با کویین داشتهایم. فیلمی در حد "فریدا" ی جولی تیمر یا انیمیشن Loving Vincent که وجه تمایزشان با "حماسه کولی" همان علت موفقیتشان است.
نظر شما