بازآفرینی شهری یعنی نکوبیم اما بسازیم

وزیر سابق راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: تصمیم گرفتم که نکوبم ولی، بسازم. بازآفرینی شهری یعنی همین.

به گزارش خبرنگار ایمنا، عباس آخوندی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: سیاست بکوبیم و بسازیم را نپذیرفتم. به آقای رییس جمهور هم گفتم که این سیاست را قبول ندارم. 

وی با بیان اینکه دولتی که به این کار دست می‌زند، خود را گروگان اقدامِ خود خواهد ساخت و سال‌ها مردم را اسیر این مداخله بی‌مورد خواهد نمود. بنابراین، تصمیم گرفتم که نکوبم ولی، بسازم. بازآفرینی شهری یعنی همین، افزود: این سیاست نه تنها عملی نبود و هیچ‌کمکی به حل مسئله مسکن نمی‌کرد، که حتی اگر با صرف هزاران میلیارد تومان، محله‌ای نیز کوبیده می‌شد به غیر از ساختمان‌های بیهویت و بی‌ارج بجای آن به‌ پا نمی‌گشت. ساختمان‌های بی‌روحی که ارزش زندگی نداشتند.

آخوندی گفت: آموختم که در حوزه مسکن مداخله دولت شرِّ مطلق است. مداخله دولت در هیچ بخشی به این اندازه دارای ناکارآمدی اقتصادی و آثار ضدِّفرهنگی و اجتماعی نیست.

وی اضافه کرد: هرچند، مداخله‌های اولیه ممکن است اندک خرسندی موقتی و رضایتمندی عمومی را موجب شود، لیکن زمانی نمی‌گذرد که به ضد خود تبدیل می‌شود. این آموخته‌ همه‌ مداخله‌های دولت‌ها پس از جنگ جهانی دوم است. آنها بعدها هزینههای زیادی کردند تا آن‌چه ساخته‌بودند را خراب کنند.

آخوندی تصریح کرد: بنابراین، سیاست‌گذار مسکن نباید تسلیم فشارها شود و خود را درگیر ساخت‌وساز کند. سیاست‌گذار باید با مداخله‌های غیرمستقیم خود از طریق نهادهای توسعه‌ای چون بانک توسعه‌ مسکن، فضایی را خلق کند که سازندگان امکان تامین مالی، دسترسی به فناوری و خلق ارزش افزوده از طریق رقابت بیابند و خریدار امکان تنظیم برنامه‌ خانوار، قدرت خرید و تامین  پیدا کند. البته این سیاستی است که پشتیبانی کل دولت و توجه رییس آن را نیاز دارد.

گروهی تصور می‌کنند می‌شود تاریخ را کوبید و از نو ایران را ساخت

وزیر سابق راه و شهرسازی گفت: شهر و خانه جای دل‌های عزیز است. در زمینی که شهروندان از آن بیرون رانده‌ شده‌اند، ساختمان‌های بدقوراه و بی‌روح ولی بزک‌شده چه جای مقام دارد؟، این اشتباه از آن‌جا نشئت می‌گیرد که گروهی تصور می‌کنند می‌شود تاریخ را کوبید و از نو ایران را ساخت.

آخوندی افزود: همان اشتباهی که بسیاری از مارکسیست‌ها، متجددان و اسلامیان وطنی در یک‌ونیم قرن گذشته داشته‌اند.

وی با تاکید بر اینکه ایرانِ نوین هرگز ساخته نخواهد شد، ادامه داد: ایران نام یک حکمت، فرهنگ، تمدن و سرزمین است که مردمانِ آن به آن حس تعلق دارند و نمی‌توانند تاریخ و مکان خود را فراموش کنند، فقط می‌توان آن را بر اساس داشته‌های مادی و معنوی پیشین و امروزین بازآفرینی کرد و رو به آینده داشت.

آخوندی گفت: گزارش به ملتِ عزیز را با بخش مسکن ادامه می‌دهم. تلاش می‌کنم معیارهایی را دستِ‌کم از منظر خودم به‌دست بدهم تا بر اساس آنها امکان سنجش موفقیت و یا شکست سیاست‌های اتخاذی فراهم آید و کمکی به یادگیری جمعی کند.

وی افزود: سیاست‌مدار در آغاز باید یاد بگیرد و بداند که چه‌کارهایی را نباید انجام دهد. دانستن کارهایی که نباید انجام داد از کارهایی که باید انجام داد اگر مهم‌تر نباشد کم‌اهمیت‌تر نیست.

وزیر اسبق راه و شهرسازی اضافه کرد: در حوزه‌ مسکن، آموختم که شهر و محله سازمان‌های اجتماعی هستند. ساکنان آنها به آنجا حس تعلق دارند. مالکیت در آنها دارای ریشه ژرف است.

آخوندی ادامه داد: بنابراین، به‌سادگی امکان تخریب و پرتاب کردن مردمان به بیرون وجود ندارد. از آن گذشته، این کار بسیار گران، زمان‌بر و بی‌ثمر خواهد بود.

خلق ظرفیت در کلان‌شهرها لزوما از کوبیدن و ساختن حاصل نمی‌شود

وزیر اسبق راه و شهرسازی گفت: آموختم که خلق ظرفیت در کلان‌شهرها لزوما از طریق کوبیدن و ساختن حاصل نمی‌شود. سیاست توسعه شهری مبتنی بر حمل‌ونقل عمومی و عمدتا ریلی که به (Transit Oriented Development, TOD) معروف است، سیاستی برای ایجاد خلق فضاهای جدید در شهرها بدون توسعه سطحی و یا اجتناب از سیاست خودرومحوری است.

وی اضافه کرد: این همان سیاستی است که در وزارت‌خانه با عنوان سیاست شهرسازی ریل‌پایه بنیان‌گذاری شد و اصول آن برای اولین بار در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به‌تصویب رسید. ایستگاه‌های راه‌آهن بسیاری از شهرها همچون تهران، اهواز، قزوین و... به عنوان کانون توسعه‌های شهری منظور شدند و حتی برای تهران تلاش شد تا از تجربه فرانسویان به‌طور مستقیم بهره برده شود تا چرخ چاه را از نو اختراع نکنیم.

آخوندی بیان کرد: آموختم که تقاضا در کلان‌شهرها را ضرورتا در جهان در همان کلان‌شهر پاسخ نمی‌گویند. اول که به توزیع جمعیت در سرزمین می‌اندیشند. از آن که بگذریم، توجه به ظرفیت حومه و ارتقای کیفیت زندگی در آنها، سیاست مورد تاکید و تجربه شده‌ دیگران است.

وی افزود: البته که اولین لازمه‌ی این‌کار، توسعه‌ حمل‌ونقل ریلی حومه‌ای برای ارتقای کیفیت سکونت و ساختِ اجتماعی در حومه است. از این رو، سیاست توسعه ریلی حومه‌ای برای اولین بار در دستورِ کار وزارت‌خانه قرار گرفت و تشکیل شرکتِ راه‌آهن حومه در برنامه‌ ششم پیش‌بینی شد.

آخوندی خاطرنشان کرد: تهران هم‌اکنون با جمعیت ۸.۷ میلیون نفر و با احتساب  حومه ۱۳.۵ میلیون نفر تا این حد مشکل آلودگی هوا، ترافیک و بدمسکنی دارد. حال توجه کنید که اگر قرار باشد به جمعیت این شهر بیش از دو میلیون اضافه شود چه می‌شود؟ سیاست‌گذار باید دوراندیش باشد و افق‌های بلندتر را ببیند. وگرنه فرق بین او و فردی که فقط به خواسته‌ی فوری و شخصی خودش توجه دارد چیست؟

پاسخ به تقاضا در کلان‌شهرها با محدودیت روبه‌رو است

وی ادامه داد: آموختم که پاسخ به تقاضا در کلان‌شهرها با محدودیت روبه‌رو است. دولت اگر بخواهد بدون توجه به ظرفیت اقلیمی شهرها به تقاضا پاسخ دهد آنها همین توان ضعیف زیست‌پذیری و قابلیت حرکت خود را از دست می‌دهند. هم‌چنان‌که تمام کلان‌شهرهای ایران هم‌اکنون گرفتار این مشکل هستند.

آخوندی گفت: از این‌رو، سیاست اصلی در این حوزه باید بر توان‌افزایی و یا کشف ظرفیت‌های پنهان استوار باشد. بی‌گمان، محدودیت‌های زیست‌محیطی چون زمین، آب، هوا و فراتر، محدویت‌های اقلیمی و سایر محدودیت‌های زیستی چون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی و خدماتی باید سرلوحه‌ کارها باشد.

وی افزود: این بدین مفهوم است که بسیاری از کارها را نباید انجام داد. آیا می‌توان بی‌توجه به این محدودیت‌ها ظرفیت سکونت‌پذیری شهر تهران افزایش داد؟ سیاست‌گذار ملی باید در بینِ  دوگانه محبوبیت شخصی و نفع ملی، نفع ملی را برگزیند.

کد خبر 360155

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.