علیرضا محرابی در مورد دلایل و پیامدهای حادثه ۱۱سپتامبر، ۱۸ سال بعد از وقوع آن به خبرنگار ایمنا گفت: آمریکایی ها بعد از سال ۲۰۰۰ برای این که بتوانند در معادلات منطقه ای و بین المللی بالاخص موضوعات مربوط به جهان اسلام و برخورد با گروههای تروریستی و گروههای که در دوره اتحاد جماهیر شوروی خود در شکل دادن به آنها نقش اساسی داشتند، مداخله کنند، به دنبال چنین واقعه وحادثه بزرگی بودند تا بتوانند باتمسک به آن، مقابله و برخورد نظامی را توجیه کنند.
وی افزود: یک نگرش به حادثه یازده سپتامبر این است که آمریکا می خواست برای برخورد با گروه های تروریستی مجوز داشته باشد، البته درآن زمان تلاش جدی تیم سیاسیون آمریکایی که «نئو محافظه کاران» بودند، این بود که این نظریه را به نقد بکشند و مدعی بودند که عملا چنین رویکردی ماهیت بیرونی ندارد.
رواج اسلام هراسی نشانه ای از پروسه ای بودن ۱۱ سپتامبر
این تحلیلگر بین المللی افزود: اما در مجموع، آمریکاییها به این حادثه دو نگاه دارند؛ یک نگاه پروسه ای و دیگری نگاه پروژهای. نومحافظهکاران آمریکایی مثل رامسفیلد، بوش پدر و پسر، دیک چینی و کالین پاول عملا و آشکارا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دنبال قدرت و برتری آمریکا در نظام بین الملل بودند. بوش پدر در یک سخنرانی؛ نظم نوین جهانی را مطرح کرد و این رویکرد نومحافظهکاران بود.
محرابی خاطر نشان کرد: آنها معتقد بودند که از ۱۱ سپتامبر می توان به عنوان یک پروسه نام برد و توانستند از این حادثه بتی بسازند تا در نظام بین المللی بدون رقیب باشند. در واقع، بعد از اینکه شوروی دچار فروپاشی شد، آمریکاییها تقریبا برخود لازم دانستند که در مراکز نفتی دنیا مثل خلیج فارس، عراق، سوریه، لیبی و یا جاهای دیگر حضور داشته باشند، بنابراین بحث «دولت های سرکش، اسلام فوبیا و تروریسم» را مطرح کردند، همه اینها برای آمریکا لازم بود تا به مردمش القا کند که باید ترسید.
وی افزود: پس به ناچار اسلام هراسی، تروریسم و دولتهای سرکش همه محصول همین تفکر است و ۱۱ سپتامبر توانست همه این موارد را برای آنها تامین کند؛ این نگاه به ۱۱ سپتامبر نگاه پروسهای و فرایندی بود.
۱۱ سپتامبر پروژه ای برای رهبری جهان و رونق اقتصادی
این تحلیگر روابط بین الملل تاکید کرد: در حالی که ۱۱ سپتامبر یک پروژه بود؛ به این معنا که آمریکاییها خود این موضوع را درست کرده و به آن شکل دادند و این نکته اساسی است که نشان می دهد آمریکا برای پروژه سازی های خود می تواند کارهای زیادی انجام دهد.
وی درپاسخ به این سوال که آیا ۱۱ سپتامبر را خود آمریکاییها به وجود آوردهاند، گفت: به نظر می رسد میتوان به این حادثه یک نگاه پروژه ای داشت؛ چرا که این دیدگاه به ذهن متبادر می شود که آمریکایی ها بعد از دهه ۹۰ به چنین مستمسکی احتیاج داشتند تا پروژه سازی کرده و در نظام بین الملل و معادلات بین المللی پلیس و یا مدیر جهانی باشند.
محرابی تأکید کرد: مقامات آمریکا برای اینکه بتوانند متحدانی را به سوی خود جلب کنند، بدون هیچ محدودیتی در نظام بین الملل ایفای نقش و افکار مردم آمریکا را نیز با خود همراه کنند به چنین چیزی احتیاج داشتند. از این طریق آنها توانستند صنایع نظامی و صنعتی خود را تقویت کرده و یک جریان رو به رشد برای بودجه سازی داشته باشد، بنابراین به چنین رویکردی احتیاج داشتند.
این تحلیلگر روابط بین الملل گفت: در حال حاضر کشورهای مختلف حضور نظامی خود در سایر مناطق دنیا را با وجود گروه های تروریستی، تکفیری و داعش توجیه می کنند، آمریکا هم چنین ادعایی دارد و دلیل حضور خود در منطقه خاورمیانه را رفع خطر القاعده می داند.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: در عالم سیاست چیزی به نام «سیاست خنثی» وجود ندارد؛ در واقع در عرصه روابط بین الملل اقتصاد سیاسی موجب حرکت است، اما متاسفانه به این مسأله توجه کافی نمی شود، در حالی که تمام حرکت دولتها در نظام بین الملل بر این اساس صورت می گیرد که نوعی توجیه اقتصادی برای کشورشان داشته باشد، در غیر این صورت عملیاتی و قابل تحقق نیست. رویکرد غربیها و آمریکا کاملا منطبق بر اقتصاد سیاسی است و برای اینکه به این هدف برسند هر توجیه فرهنگی و اجتماعی را می پذیرند.
محرابی افزود: دولت آمریکا برای تاثیرگذاری در نظام بین الملل هر اقدامی انجام می دهد و برایش اهمیتی ندارد که ساختمانی خراب شود و تعدادی هم بمیرند، البته باید این نکته را هم گفت که آمریکاییها از همان تل خاک و ساختمانهای حادثه دیده در ۱۱ سپتامبر هم نهایت استفاده را بردند و برای مظلوم نمایی از آن استفاده می کنند.
نظر شما