فیلم‌های روز دوم جشنواره از نگاه کودک خبرنگار ایمنا

فیلم های "جایزه‌ی ویژه"، "یکی بود یکی نبود" و "پرنسس طلسم شده" شب گذشته در روز دوم سی و یکمین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان در سیتی سنتر اکران شدند.

به گزارش ایمنا، سه فیلم "جایزه‌ی ویژه"، "یکی بود یکی نبود" و "پرنسس طلسم شده" شب گذشته _نهم شهریورماه_ در سالن شماره چهار اصفهان سیتی سنتر در موضوع پویانمایی بین الملل و در دو سانس ساعت های ۱۷ و ۲۱:۳۰ اکران شد.

آرتین آزاده‌فر نوجوان ۹ سالۀ خبرنگار ایمناکه این سه فیلم را مشاهده کرده است، درباره فیلم کوتاه "جایزه‌ی ویژه" نوشته است: «عده ای از بچه ها در مسجد محله جمع بودند و کارهای فرهنگی، هنری و ورزشی انجام می دادند. یکی از بچه ها به اسم محسن دوست داشت دوچرخه داشته باشد. به دوچرخه دوستش نگاه می کرد. یکبار به او گفت "دوچرخه ات را به من بده" اما دوستش قبول نمی کرد. یک روز موقع خرید دوچرخه را دزدیدند. پسر بچه فکر کرد محسن دوچرخه را دزدیده است برای همین به او گفت، امام او ندزدیده بود. مسجد جایزه گذاشته بود که کارت امتیاز هر کسی بیشتر باشد دوچرخه به او برسد. یکی از بچه ها کارتها را با پول می خرید ولی گروهی از بچه ها وقتی دیدند که پسری که دوچرخه اش را دزدیده بودند با چه زحمتی این دوچرخه را خریده و پدرش هنوز قسط دوچرخه را می دهد کارتها را به او دادند. بالاخره دوچرخه سهم او شد و بیشتر بچه ها از دوچرخه های شهرداری استفاده کردند.»

آرتین درباره فیلم کوتاه "سر پایینی مجازی" نوشته است: «پسری با خانواده اش به محله ی جدید اومده بودند. پسر دید که یه گروه از بچه ها با دوچرخه هاشون بازی می کنند و از سرازیری پایین می آیند. او نیز دوست داشت همراه بچه ها باشد اما مادرش اجازه نمی داد. یک شب پنهانی و دور از چشم خانواده دوچرخه را برداشت، کمکی های دوچرخه را جدا کرد و به بالاترین سمت کوچه رفت. سوار دوچرخه شد و به پایین آمد اول حس خوبی داشت ولی بعد متوجه شد ترمز دوچرخه کار نمی کند و ماشینی هم از روبرو به اونزدیک می شود نتوانست دوچرخه را کنترل کند و در تپه ی سیمانی واژگون شد. صبح مادرش او را پیدا کرد و خیلی دعوایش کرد. پسرخاله اش هم با تبلت بازی می کرد و به او که زخمی شده بود می خندید.»

وی درباره فیلم کوتاه "تنهایی" نوشته است: «پسر کر و لالی بود که پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و او با پدرش زندگی می کرد. با دیدن معلم جدیدش دوست داشت که او مادرش بشود. فکر کرد که چگونه بتواند معلمش را با پدرش روبرو کند. یکبار با دوستش در موقع بازی دعوا کرد و کتک کاری کردند، اما پدرش به مدرسه نیامد، بار دیگر شیشه‌ی مدرسه را شکست پدرش در راه مدرسه تصادف کرد و نیامد. دفعه‌ی بعدی سرش رو به دیوار زد و سرش شکست. بالاخره پدرش به مدرسه آمد وقتی که داشت با معلمش حرف می زد شیرینی تعارف کردند و گفتند به مناسبت عقد خانم معلم است. پسر نا احت شد و فرار کرد.»

آرتین آزاده‌فر درباره مراسم افتتاحیه سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان نوشته است:

«روز جمعه نهم شهریور در اولین روز از جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان همراه خانواده به مجموعه‌ی سینمایی سیتی سنتر رفتم. در محوطه ی راهرو نمایش عروسکی برگزار شده بود و عده ای از بچه ها همراه با خانواده هایشان مشغول تماشا بودند. انتظامات با روی گشاده مردم را راهنمایی می کردند و در جهت بهتر برگزاری جشنواره کوشا بودند.

در ساعت ۱۶:۳۰ در سالن شماره ۲ سیتی سنتر مجموعه ای از فیلمهای کوتاه با نام تجربه های اصفهان به همت شهرداری اصفهان برگزار شد. ۹ فیلم کوتاه اکران شد که دیدن هر کدام خالی از لطف نبود. در فیلم کوتاه "سرپیچی مجازی" من در نقش صدای ذهنی بازیگر صداپیشگی انجام داده بودم و  این بابت خوشحال بودم. نظم برنامه بسیار خوب بود و مخاطبین با دقت و اشتیاق برنامه را دنبال می کردند. عروسک مل مل و عروسک گردان آن نیز اجرای برنامه داشتند. بیشتر والدین برای بچه ها از شیرینی خاطرات برنامه های مل مل صحبت می کردند و مشتاقانه اجرای زنده را دنبال می کردند.»

آرتین که فیلم کوتاه "خرگوشها خواب می بینند" را نیز در جشنواره دیده است، او درباره این فیلم نوشته است:

«در زمان جنگ در جنوب کشور  در خانه ای دختری با مادرش تک و تنها بود او سه خرگوش داشت. صدای خمپاره و بمب و ... می آمد. یک عراقی به خانه شان آمد متوجه دختر و خرگوشها و بعد متوجه لالایی خواندن مادرش شد. مادرش را کشتند ولی دختر زنده ماند و مراقب خرگوشهایش بود. خرمشهر به دلیل خاکش زیرزمین نداشت که بتوانند پنهان شوند.»

کد خبر 352225

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.