عراقی ها با نفوذ خارجی مخالفند، اما صدر انگشت روی ایران گذاشته است

در روزهای گذشته در منطقه غرب آسیا شاهد دو انتخابات مهم بودیم، انتخاباتی که در لبنان موجب پیروزی حزب الله و نیروهای مقاومت شد، اما در عراق نتیجه انتخابات با آنچه تصور می شد، اندکی متفاوت بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در این انتخابات، طیف منتسب به مقتدی صدر توانست بر بقیه جریانهای سیاسی عراق پیشی بگیرد و با توجه به مواضع سالهای اخیر وی و به ویژه مناسباتش با عربستان و امارات، این انتخاب تردیدهای جدی نسبت به سیاست جدید عراق در منطقه ایجاد کرده است. در همین رابطه خبرنگار ایمنا گفت وگویی با مرتضی موسوی خلخالی، دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل خاورمیانه و جهان عرب انجام داده است که در ادامه می خوانید:

نتیجه انتخابات عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟

تاریخ عراق نشان می دهد در این کشور هیچگاه بین اهل سنت، شیعیان، مسیحیان و اکراد اختلافی نبوده است، تا اینکه با روی کار آمدن برخی حکومتها،اختلافات شروع شد. در انتخاباتی که اخیراً در عراق برگزار شده، بر خلاف انتظار همه، مقتدی صدر توانسته است اکثریت آرا را کسب کند، هادی عامری و حیدرعبادی در جایگاه های بعدی و گروه علاوی هم آخرین است.

اگر بپرسید، آقای مقتدی صدر چرا بیشتر از همه رأی آورده است؟ باید گفت؛ نخست، بدانید که آقای مقتدی صدر از خاندان بزرگی در خاورمیانه است، در سه کشور مهم منطقه لبنان،عراق و ایران نسب و نیاکان دارد. حتی در زمان قاجاریه، نیاکان وی در عراق به مقامات مهم رسیدند. بنابراین او از یک خاندان مهم است که در عراق شخصیت و جایگاه مهمی داشته اند، مثلا «محمد صدر»، پدر همین آقای مقتدی صدر،  در زمان صدام شهید شد و فرزندش در حال حاضر سن و سال زیادی ندارد.

نظر شما در رابطه با پیشتازی مقتدی صدر در این انتخابات چیست؟

مقتدی صدر اصولاً خیلی دوست ندارد یک پست و مقام رسمی در دستگاه سیاسی عراق داشته باشد. این سیاست تقریباً از طرف آیت الله سیستانی بوده، که همه روحانیون شیعه عراق را از دور راهنمایی و ارشاد می کنند. ایشان از روحانییون عراقی خواسته است که در سیاست دخالتی نکنند و آقای مقتدی صدر هم این توصیه را پذیرفته است.

البته مقتدی صدر، در دوران های مختلف، سیاست گوناگونی داشته، به این ترتیب که در ابتدا روابط خوبی با ایران داشت، اما به مرور زمان روابط وی با جمهوری اسلامی سرد شد. بعد از آن، متأسفانه سفری  به عربستان سعودی داشت، در طی این سفر با محمد بن سلمان ملاقات و خودش اعلام کرد که من از او کمک مالی گرفتم و ماشین های ضد گلوله ای نیز دریافت کردم. تقریباً در روحانیت شیعه کم دیدیم کسانی باشند که رسماً اعلام کنند ما از حکومت عربستان سعودی که وهابی است و دشمن شیعه به شمار می رود، کمک مالی گرفته ایم.

به نظر شما نتیجه انتخابات عراق چه تاثیری بر روابط آتی این کشور با ایران خواهد داشت؟

در انتخابات عراق دخالت آمریکا و عربستان سعودی مشهود است و متأسفانه طرفداران مقتدی صدر علیه ایران شعار می دهند ومی گویند، نیروهای ایران نباید در عراق باشند.  سیاست جمهوری اسلامی، از بدو پیروزی انقلاب این بوده است که حامی ملتهای مظلوم و تحت ستم باشد، بر اساس این رویکرد، ایران حامی اول فلسطینی ها و مردم لبنان و عراق بوده است و در ۴ سال گذشته، بهترین جوان های این کشور نیز برای مقابله با تروریسم و تهدیدات منطقه ای، در عراق شهید شده اند.

حال گروهی که اکثریت آرا کسب کرده است، می گوید ما می خواهیم نفوذ خارجی را قطع کنیم، البته ادعای مقابله با نفوذ خارجی به ظاهر است، اما  قصد اصلی آنها ایران است. در حال  حاضر این گروه می گوید با آنهایی که نسبت به نفوذ خارجی حساس هستند، ائتلاف می کند؛ اما نامی از این گروه‌ها نمی برند.  

متأسفانه با همه کمکهایی که تا به امروز از طرف ایران به عراق  شده و همچنان هم ادامه دارد، کسی که اکثریت آرا را درمیان نامزدهای انتخابات دارد، مقتدی صدر است که سیاست وی گرایش به کشورهای عربی است.در انتخابات اخیر عراق نیمی از جمعیت در رأی گیری شرکت نکرده‌اند، و در شرایطی که شیعیان این کشور جمعیت ۷۰ درصدی دارند و دارای اکثریت هستند، این مسئله بر نتیجه انتخابات مؤثر بود. صدر در این مدت ارتباطات خود با رهبران سنی را تقویت کرد و توانست در انتخابات بیش از سایر ائتلافها آرای آرای مردم را به خود اختصاص دهد.

در شرایط فعلی، آنچه ما در عراق شاهد هستیم، این است که متأسفانه با همه کمکهایی که تا به امروز از طرف ایران به آنها  شده و همچنان هم ادامه دارد، کسی که اکثریت آرا را درمیان نامزدهای انتخابات دارد، مقتدی صدر است که سیاست وی گرایش به کشورهای عربی است.برای عرب ها قومیت مسئله بسیار مهمی است، آنها به قوم گرایی خیلی تکیه می کنند و لذا طبیعی است شیعیان عراق به سراغ کسی رفته اند که خواهان فعالیت نیروهای خارجی در عراق نباشد و حتی گرایش به شیعیان ایران هم نداشته باشد. آنها خواهان این هستند که عراقتوسط نیروهای داخلی اداره شود و نفوذ خارجی وجود نداشته باشد.

با این حال، مقتدی صدر بیشتر انگشت بر روی ایران گذاشته است در صورتی که ایران همیشه به عراق در تمام زمینه های نظامی، اقتصادی، مالیکمک کرده است. عتبات مقدسه با کمک های ایران آباد شده است. اکنون  ممکن است در صحنه سیاسی عراق تشکیل کابینه و انتخاب نخست وزیر با مشکل همراه باشد. امیدواریم که این ها به سمت آرامش برود،  به هر حال، عراق بعد از پیروزی بر داعش شرایط بسیار بهتری خواهد داشت.

آینده روابط بین ایران و عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟

ما باید دقت کنیم این همه بی حساب و کتاب به کشوری که این چنین با ما رفتار می کند کمک نکنیم. در بین کشورهای عربی و شیعیان که در تمام دنیا با ما ارتباط دارند ملتی که حساسیت های قومی ندارد، لبنان است. آن ها نه تنها، هیچوقت در اداره سیاست های خود، ایران را کنار نمی گذارند بلکه می گویند؛ "ایران حامی ما بوده است".

آن چه ما در این شرایط از عراق انتظار داریم، نخست، داشتن آرامش است و سپس عدم تبعیض در نفوذ خارجی. اگه بنا بر اینست که بگویند نفوذ ایران  نباشد، پس آمریکا هم نباید باشد، نه اینکه عربستان سعودی باشد، آمریکا باشد کشورهای عربی دیگر باشند و ایرانی که بسیار خدمت کرده است، جایی در عراق نداشته باشد. این در حالی است  به نظر من  خود شیعیان عراق و دیگر اقوام عراقی می دانند، بهترین همسایه ای که عراق داشته و در طول تاریخ به این کشور کمک کرده، منهای  ۸ سال جنگ تحمیلی، ایران بوده است.

در لبنان همانگونه که پیش بینی می کردیم، حزب الله و شیعیان پیروز شدند و سعد حریری که هوادار عربستان سعودی بود شکست خورد و جایگاه اقلیت را به دست آورد، در عراق پیش بینی ما  شبیه لبنان بود، که نشد. یعنی ما با همه گروه های عراقی روابط خوبی داریم، منتها مقتدی صدر سیاست مشخصی ندارد. از روزی که صدام حسین سقوط کرد تقریباً فراز و نشیب در روابط با ایران بسیار است. سفر مقتدی صدر به عربستان سعودی و اردن و روابط دوستانه با پادشاهان این منطقه، امری است که همه می دانند و با آن آشنا هستند.

باید دقت کنیم بی حساب و کتاب به عراقی که این چنین با ما رفتار می کند کمک نکنیم. 

من باورم بر این است که تحولات عراق و لبنان در جهت منافع ایران است. یعنی با توجه به اینکه ما در سوریه و عراق داعش را تقریباً نابود کردیم، نباید نگران باشیم، منتهی در حال حاضر، با توجه به اینکه روابط ما با آمریکا خوب نیست، آمریکا تلاش بسیاری در منطقه می کند که کشورهای عربی را از دوستی با ایران برحذر بدارد و اجازه ندهد که این روابط صمیمانه بشود.

نیروهای آمریکایی هم در عراق مسلط هستند و بنا هم نیست که از عراق بیرون بروند، ولی من بر این باورم که بعد از نابودی داعش آمریکایی ها در این منطقه بیکار نمی نشینند و اروپایی ها هم نمی گذارند ایران به عنوان کشور قدرتمند اول در این منطقه مطرح شود. آمریکایی ها با همه بدی هایی که به عرب ها و فلسطینی می کنند، می بینید که نفوذشان در شورای خلیج فارس و عراق و لبنان نفوذ کمی نیست، این در حالی است که آمریکا اولین کشوری است که سفارت خود را به بیت المقدس انتقال داده و باعث ایجاد  بحران در  سرزمینهای اشغالی و شهادت صدها فلسطینی شد.

تحولات عراق و لبنان در جهت منافع ایران است. یعنی با توجه به اینکه ما در سوریه و عراق داعش را تقریباً نابود کردیم، نباید نگران باشیم، منتهی در حال حاضر، با توجه به اینکه روابط ما با آمریکا خوب نیست، آمریکا تلاش می کند که کشورهای عربی را از دوستی با ایران برحذر بدارد.بر عکس ایران در طول تاریخ به جز ۸ سال جنگ، همیشه روابط خوبی با عراق  داشته ست. عراق در سال ۱۹۲۲ میلادی مستقل شد، ما همیشه شاخص ترین، بهترین و دانشمندترین سفرا را به عراق روانه کردیم و بسیاری از آنها، حتی وزیرخارجه شدند ویا مقام های دیگری پیدا کردند. ایران با عراق ۳۴ عهدنامه دارد که مهمترین عهدنامه در سال ۱۹۷۵ امضاء شد، در آنجا خطوط مرزی، آبی و زمینی همه مشخص شدند و در میان اروند رود خط تالوب بین ما و آن ها بعنوان مرز، برقرار است.

در حال حاضر ما از نظر مرزی مشکلی با عراق نداریم. عهدنامه ۱۹۷۵ که صدام حسین آن را پاره کرد و جنگ شروع کرد، ولی مسئله مهمی که در روابط با عراق وجود دارد و نباید نسبت به آن بی تفاوت باشیم، همین خسارت های جنگ تحمیلی است. بسیاری از منابع کشور ، شهرستان ها و روستاهای ما در اثر حملات غیرانسانی عراقی ها ویران شد و تأسیسات جنگی ایران منهدم شد، بنابراین  در شرایطی که عراق رسماً از طرف سازمان ملل محکوم به تجاوز شد، طبیعی است که ایران باید خسارت این جنگ را بگیرد. عراقی ها نسبت به پرداخت خسارت از خیلی حساس هستند، اصلاً دوست ندارند مطرح شود و آنچنان که می بینید در حدود ۱۴ سال است که صدام حسین سقوط کرده و ما خیلی دنبال گرفتن خسارت از عراق نیستیم.

ایران باید از مسائلی که باعث حساسیت مردم عراق می شود بر حذر باشد؛ یعنی به تبلیغاتی دست نزند که عراقی ها را حساس می کند و این تصور برای آنها ایجاد شود که ایرانی ها می‌خواهند آقابالاسر عراقی ها باشند. در حال حاضر بین ما و عراق مشکل خاصی وجود ندار، اما  اگر در آینده عربستان سعودی نفوذ بی حد و حصری در این کشور پیدا کند، این به نفع ما نیست. مسئله کردها هم بحمدلله درعراق حل شده است. مسئله جدایی کردستان دیگر در عراق مطرح نیست. زمانی که مسئله جدایی مطرح شد، اولین کشورها ایران و ترکیه بودند که مخالفت کردند و دولت عراق هم مخالفت کرد. حال باید ببینیم که نخست وزیر عراق در آینده چه کسی خواهد شد، کابینه را چه کسانی تشکیل می دهند و چگونه درباره روابط با ایران تصمیم می گیرند.  من فکرمیکنم که آن ها هیچوقت ایران را کنار نمی گذارند و همیشه از ایران به عنوان یک دوست و همسایه خوب یاد خواهند کرد.  بعد از سقوط صدام یک دوران طلایی بین ایران و عراق شروع شده و امیدواریم این روابط به خوبی ادامه پیدا بکند.

توصیه شما به دولت و گروههای سیاسی برای بهبود و تنظیم روابط با دولت آینده عراق چیست؟

ایران باید از مسائلی که باعث حساسیت مردم عراق می شود بر حذر باشد؛ یعنی به تبلیغاتی دست نزندکه عراقی‌ها را حساس می کند و این تصور برای آنها ایجاد شود که ایرانی ها می‌خواهند آقا بالا سر عراقی ها باشند؛ چرا که مردم عراق این قضیه را  برنمی تابند و در خصوص هویت عربی خود بسیار حساس هستند. عراقی ها در تاریخ اعراب، همیشه نسبت به ایرانی ها حساسیت دارند و حتی در شیعیان عراق نیز این حساسیت وجود دارد. یعنی از قدیم نیز در مورد انتخاب مراجع شیعه سعی می‌کردند از مراجع غیر عراقی انتخاب نکنند. در این مورد سه عالم بزرگ مثل آقای شاهرودی، آقای حکیم، آقای شیرازی و آقای خویی در عراق بودند، ولی شیعیان عراق از آقای حکیم تقلید می کردند، چرا که ایشان عراقی بودند؛  یعنی در مسائل مذهبی عراقی ها  می خواهند پیرو یک مرجع تقلید عرب باشند، آقای سیستانی در عراق یک استثناء است که یک ایرانی است و پیروان بسیاری در عراق دارد.

گفت و گو از پاتریک ساهاکیان، خبرنگار سیاسی ایمنا

کد خبر 344026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.