خبرگزاری ایمنا، گروه سیاسی- محمد غلامی*. ناکارآمدی داعش در برآورده کردن آمال و آرزوهای نیروهای فرامنطقهای در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و شکستهای پی در پی، تجربه شکل گیری و اداره این گروهک تروریستی افکار را به دوران پسا داعش متوجه میسازد.
تحولات دهه آخر قرن بیستم و حمله شوروی به افغانستان فرصتی برای تشکیل نیروهای جهادی ایجاد کرد و «سازمان القاعده» بوجود آمد. در آن زمان کشورهای آمریکا، پاکستان و عربستان سعودی با حمایت مالی، نظامی و تدارکاتی از القاعده موجب تسریع فعالیت این گروه شدند. به دنبال آن ورود افرادی مانند: ایمنالظواهری مصری، عبدالله العزام اردنی-فلسطینی و اسامه بن لادن سعودی موجب سازماندهی و تشکیلاتی شدن القاعده گردید. پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان و روی کار آمدن طالبان در افغانستان، طالبان از القاعده حمایت کرد و دامنه فعالیت این گروه به بسیاری از کشورها کشیده شد.
در سال 2003 با حمله آمریکا به عراق فرصتی مناسب برای حضور گروه های مسلح و تروریستی در کشور عراق به وجود آمد که در این زمینه شاخههای متعددی از القاعده شکل گرفت که مهمترین آن «جماعت انصار الاسلام» بود و افرادی مانند ابومصعب الزرقاوی در آن عضو بودند. زرقاوی با جدایی از انصارالاسلام و تشکیل «جماعت التوحید و الجهاد» و با بیعت با بن لادن در 2004 القاعده در عراق را با نام «القاعده الجهاد فی بلاد الرافدین» پایه گذاری کرد. با هلاکت زرقاوی در سال 2006 ابوحمزه مهاجر رهبر این گروه شد و پس از آن ابوعمر البغدادی «دولت اسلامی در عراق» را شکل داد که این دو تن در حمله مشترک نیروهای عراقی و آمریکایی از بین رفتند و ابوبکر البغدادی رهبری این گروه را به عهده گرفت تا اینکه بحران به سوریه هم کشیده شد و فرصت نوینی برای گروههای تکفیری بوجود آمد که به موفقیتهایی در سوریه و عراق هم دست یابند. در نهایت در آوریل 2013 دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش(The Islamic state of Iraq and al-sham (ISIS) به شکل کنونی تشکیل شد.
این گروه تروریستی تا امروز با حمایت مالی و تدارکاتی کشورهای غربی، آمریکا و برخی شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس مانند عربستان و امارات و بحرین جنایت های بی شماری را در عراق و سوریه وسایر کشورها رقم زده است تا در لیست مخوف ترین و ثروتمندترین گروه های تروریستی در خاورمیانه قرار گیرد و در راستای منافع حامیانش قدم بردارد.
شکست های اخیر داعش تا بن دندان مسلح در کشورهای عراق و سوریه که ناشی از اتحاد و بسیج مردمی و ارتش این دو کشور و حمایت های ج.ا.ا و متحدانش میباشد، قطعاً نگاه بوجود آورندگان داعش و حامیان آن را به دوران پسا داعش (که زمان آن هم نزدیک است) معطوف می کند. قدرت هایی که با راهانداختن جنگهای مذهبی در منطقه غرب آسیا به فکر تاخت و تاز در این منطقه و کسب منفعت بودند، هم اکنون بایستی به این فکر باشند که آیا نابودی داعش به منزله اتمام تروریسم در این منطقه هست یا اینکه باید به فکر شکل دیگری از تروریسم با نامی دیگر باشند؟
با این فرض که نابودی داعش و اخراج آنها از این منطقه با پایان تروریسم همزمان نباشد این نگرانی برای کشورهای بوجود آورنده آن و اروپائیان وجود دارد که آتش تروریسم دامان آنها را فرا گیرد. (همچنان که این امر در اقصی نقاط اروپا و آمریکا رخ داده است) و از طرفی اگر فرض کنیم نابودی داعش به معنی پایان تروریسم است، آمریکا و دیگر حامیان داعش شکستی را تجربه می کنند که این شکست ضمن افزودن به اقتدار کشورهای منطقهی غرب آسیا و افزایش امنیت در این منطقه، جایگاه ج.ا.ا را نیز به عنوان قدرت منطقهای مستحکمتر خواهد کرد که بسیاری از اهداف و منافع حامیان گروههای تروریستی را تحت شعاع خود قرارداده و روبروی آن می ایستد.
بدین ترتیب تجربه تاریخی منطقه غرب آسیا و نیز دشمنی آمریکا با ایران و هراس این کشور از قدرت گرفتن جمهوری اسلامی ایران سبب تقویت این ایده می شود که دوران پسا داعش با پایان تروریسم همراه نخواهد بود. به نظر می رسد تا زمانی که کشورهای قدرتمند و مایل به اعمال سلطه، به گروههای افراط گرا به عنوان دستاویز و وسیله ای برای دستیابی به منافع خود می نگرند، تروریسم و افراط گرایی از عرصه بین المللی رخت بر نخواهد بست و تنها مکان تشکیل و شیوه عملکرد گروههای تروریستی است که تغییر می کند. در رابطه با دوران پسا داعش نیز می توان پیش بینی کرد که گروه های جدید در مناطقی غیر از غرب آسیا و شمال آفریقا شروع به فعالیت می کنند چرا که این مناطق از جنگهای اخیر تجربیات زیادی کسب کردهاند و به نوعی خودباوری برای مبارزه با تروریسم دست یافته اند.
- دانشجوی دکتری روابط بین الملل
نظر شما