به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا؛ در بیست و هشتمین روز از آبان ماه ۱۳۳۹ در شهر نجف آباد اصفهان متولد شد؛ پدرش قربانعلی صداقتی نجفآبادی، او را ستاینده نامید؛ احمد؛ اوایل جوانیاش بود که به جنگ دشمن رفت؛ دفاع از اسلام و میهن از جوانیاش مهمتر بود؛ تا اندازهای که در سیزدهم آذرماه سال ۱۳۵۹ وصیتنامهای نوشت و دل از این دنیا کند؛ مدتی نگذشته بود که او را معاون گردان میخواندند؛ جان بر کف شده بود و برای دفاع به منطقه شرهانی رفته بود؛ یازدههم آذرماه ۱۳۶۱؛ بیش از یک روز از عملیات محرم نگذشته بود که رخت خود را از این خاک برکشید و با افلاکیان همنشین شد؛ او که اکنون پس از سی سال، میان دیگر ستارگان آسمانی در گلستان شهدای اصفهان میدرخشد با وصیتنامهای با خاکیان سخن میگوید.
«بسم الله القاصم الجبارین
در این نیمه شب که با هزاران شوق و اشتیاق برای رسیدن به وصال معشوق در کنار یک چراغ نفتی در آسایشگاه عمومی نظامی قلم به دست گرفته ام تا به عنوان وصیتنامه پیامی را که از قلبم برمیخیزد، به تمامی مستضعفین به خصوص طلایه داران صبح آزادی، ملت مسلمان رزمنده ایران، برادران جان بر کف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همه نیروهای انقلابی که به آزادی، شرف و حیثیت انسان فکر میکنند، برای رسیدن به آن راهی شرافتمندانه انتخاب کردهاند و در آن راه کوشش میکنند که مسلم هیچ راهی شریفتر و مطمئنتر از راه پیامبر خدا محمد رسول الله برای تکامل بشر نیست، ابلاغ میکنم.
خدا را که آفریدگار دو جهان است شاهد میگیرم که در آزادی کامل و با خلوص قلبی تمام به خاطر بیهوده نرفتن، از خواب شیرین خود گرفتهام در حالی که به عزای به شهادت رسیدن دو تن از برادران همرزم خود که به دست جنایتکارترین نامردان صورت گرفته و فردا مجلس ختم آنان است، تصمیم برای نوشتن این پیام گرفتم؛ شاید قدمی کوچک در راه رسیدن به وصال معشوق بزرگ مهربان و پر محبت باشد اگر او بپذیرد.
هم اکنون بیستمین پاییز زندگی خود را پشت سر گذاشتهام در حالی که هرگز بهاری ندیدم؛ اما همیشه در پی جستجوی بهار عدالت و انسانیت بودم و برای رسیدن به این هدف تحقیق را از زمانی که به قول معروف دست چپ و راست خود را شناختم، شروع کردم و سعی کردم در مقام تحقیق عاری از هر گونه غرض باشم؛ تا اینکه بالاخره به علی(ع)، مرد قسط و عدالت رسیدم، از علی(ع) راه به قرآن پیدا کردم و از قرآن خدا را شناختم؛ تا اینکه مسیر تکامل انسانی را دریافتم و سعادت را در تکامل دیدم.
ای مردم به شما توصیه میکنم در مسیر مذهب تشیع سرخ علوی که همان دین محمد(ص) است قرار گیرید؛ در حفاظت، گسترش و تداوم آن بکوشید؛ برای قرارگرفتن در این مسیر در زمان حاضر باید در خط سیاست حضرت امام خمینی مجاهد اعظم قرار گرفت؛ البته خطی که خود او بیانگر و مفسر آن است و نه خطهایی که گروهی به نام او ساختهاند؛ ای مردم بدانید سعادت در تکامل بشر است و نمونه انسان تکامل را یافته، علی(ع) به شما گوشزد میکند؛ همیشه به طور معمول به دنبال فقر اقتصادی، فقر فرهنگی بوده است؛ اما با از بین بردن فقر اقتصادی، فقر فرهنگی از بین نمیرود.
کوشش کنید فرزندان این مرز و بوم را همچون زینب(س)، امام حسین(ع) و علی اکبر(ع) او بسازید و این مسئولیت بر عهده پدران و مادران این جامعه و سهم بزرگی نیز بر عهده معلمان و رهبران جامعه است که جهت تعیین میکنند؛ مملکت ما مملکتی انقلابی است و با سیاستهای گام به گام موفق نمیشود؛ سعی نکنید افکار سازشکارانه را جانشین افکار انقلابی کنید؛ بلکه افکار انقلابی را تصحیح و تشدید کنید و این با عملکرد مسئولان مقننه و اجرایی مملکت است که تعیین کننده است و سرمشق میکند این کشور را برای انقلابیون دنیا؛ و بیانگر قدرت سازندگی مکتب میشود و خوشنود کننده انقلابیون مملکت؛ مسئولان مقننه و اجرایی سعی نکنند که ارگانهای انقلابی را در ارگانهای شاهنشاهی که هنوز بافت خود را از دست ندادهاند هضم کنند؛ بلکه نهادهای انقلابی را تصحیح و تقویت و ارگانهای شاهنشاهی را هضم در این ارگانها کنند؛ تا از هدر رفتن نیرو جلوگیری شود؛ کارها به صورت انقلابی انجام گیرد و جوابگوی نیازهای انقلاب گردد.
من امیدوارم مسئولان مملکت آنگونه تصمیم بگیرند که در این انقلاب همانطور که خواست علی(ع) است، جامعه غربال شود و مستضعفان رو بیایند و مستکبران به زیر کشیده شوند؛ این مردم مستضعف بودند که انقلاب کردند و مسئولان فعلی را به قدرت رساندند تا برخی از آنها بر سر مسائلی با هم جدل کنند و قلب ملت ما، امت ما، مستضعفان جهان، امام امت ما انقلابیون جهان را بیازارند؛ من به آنها گوشزد میکنم که این مردم مستضعف و زحمت کش هستند که شما را در جایی که هستید نگه داشتهاند در حالی که روز به روز بر استضعاف آنها افزوده میشود و همچنین بر استکبار مستکبران.
بیدار باشید ببینید چه کسانی جنگ را یاری میکنند و در مصائب این مملکت پیشرو بودهاند؛ به آنها رسیدگی کنید برای اینها مشکل است که مستکبران را در استکبار خود ببینند در حالی که انقلاب برای آنها و توسط آنها بوده است؛ این اهانت است به اینها؛ و شما ای مسئولان نگذارید این چنین بشود؛ برای رفع مشکل آنها از خود آنها قرار دهید نه از مستکبران چراکه مستکبران نه از درد آنها با خبرند و نه این مردم مایلاند گره کارشان به دست آنها باز شود؛ مشکلات مردم را انقلابی رفع کنید قلم و کاغذ کاری از پیش نمیبرد.
اما ای مردم و باز ای مسئولان انقلاب و انقلابی، به این موضوع توجه کنید؛ به خانواده شهدا و به برگزاری مراسم شهید شکوه و عظمت بدهید؛ این موضوع را به خدا سوگند، به خاطر شهید نمیگویم چراکه برای شهید کمترین اثری ندارد و حساب او جدا از دنیاست و حساب آخرت است؛ این برای تشویق دیگران است؛ چراکه هر یادی از شهید یک پیرو شهید میسازد؛ همانطور که ما این مطلب را در مجالس یاد بود امام حسین(ع) دیدیم؛ این مرام امام علی(ع) بود که به خانواده شهدا رسیدگی میکرد شما به واسطه خون شهید زنده هستید و زندگی میکنید؛ پس باید پیام او را برسانید و از بازماندگان او به چشم بستگان خود بنگرید؛ پس تأکید بر رساندن پیام شهید میکنم؛ این موضوع را نیز اشاره کنم که خصلت انقلاب ما، جهانی بودن آن است و انقلاب باید صادر شود تا رشد کند و محصور کردن انقلاب خیانت به آن است.
من در پایان این آیه از قرآن و این حدیث حضرت علی(ع) را به شما یادآوری میکنم؛ قال علی(ع) «کونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا؛ دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید»؛ «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ؛ با کفار شدید و سخت و با هم مهربان و رحیم باشید (فتح/۲۹)»؛ سرنگون باد طاغوتهای زمانه و مستکبران جهان؛ پیروز باد انقلاب اسلامی؛ برقرار باد حکومت اسلامی در جهان و جوشان باد خون شهیدان والسلام. ۱۳ /آذر/ ۱۳۵۹.»
نظر شما