به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، به سبب اهمیت سی و سه پل، این بنای تاریخی با شکوه که پیشانی نصف جهان است، تصمیماتی که برای این پل گرفته می شود برای تک تک مردم اصفهان، ایران و جهان اهمیت دارد. ماجرا این است که دخترکی دو سال و نیمه ۱۶ مهر ماه از روی پل سقوط کرده و در بیمارستان جان سپرده است، حادثه ای غم انگیز که باعث شده مسئولان در اسرع وقت برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقی به چاره اندیشی بپردازند و عجالتا با هم اندیشی های انجام شده نرده ای را روی یکی از دهانه های سی و سه پل نصب کنند.
البته که اجرای این طرح موافقان و مخالفانی دارد و میراث فرهنگی اعلام کرده که با نصب این نرده قصد دارد با به شور گذاشتن راهکارهایی که میتوانند مانع از بروز مجدد چنین اتفاقی شوند و با بررسی جوانب کار و نظرات مخالفان و موافقان به نتیجهای نهایی در این زمینه برسد.
در همین راستا شاهین سپنتا، فعال میراث فرهنگی در گفتگویی که با ایسنا با عنوان «نردۀ چوبی مانع مرگ گردشگران یا عامل مرگ سی و سه پل» انجام داده، ضمن موافقت با اجرای این طرح گفته است: در حالت کلی باید آثار تاریخی ایمن باشند، نگهبان داشته باشند یا موانعی برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی مقابل این نوع آثار تاریخی ایجاد شود. با بروز این اتفاق پیشنهادهایی مانند کشیدن گارد شیشهای ضخیم مشابه موارد استفاده شده در داخل فضاهای موزهای، مطرح شده اما با توجه به اینکه شیشه سنخیت زیادی با بافت تاریخی ندارد، یا امکان دارد برخی افراد شرور اقدام به شکستن آنها کنند و از سوی دیگر منظر پل مخدوش میشود، قرار است به صورت آزمایشی روی چند دهانهی پل، نرده چوبی نصب شود تا در صورت مناسب بودن برای دیگر دهانههای پل نیز این اقدام انجام شود.
وی با اعلام اینکه تنها راه باقی مانده در صورت نصب نکردن نرده روی این پل، ممانعت از ورود مردم است اعلام کرده: اگر نخواهند این کار را انجام دهند، باید به مردم گفت در حالت کلی کسی نباید از سی و سه پل رد شود، یا در کنار هر دهنه پل یک نگهبان بایستد.
احترام به جان آدمیان، البته که احترامی است بایسته و ضروری و سرعت عمل مسئولان برای جلوگیری از بروز مجدد چنین حادثه ای جای تحسین دارد و امید که در همۀ جاده ها و بناها و کارخانه ها و... نیز چنین اهمیتی برای جان انسان ها در نظر گرفته شود اما چرا باید به این معادله قانع بود که یا مرگ سی و سه پل و یا مرگ شهروندان؟ طبیعی است که ما سی و سه پل و هر بنای تاریخی دیگری را برای شهروندان می خواهیم و ارزش و اهمیت این بناها به وجود ماست وگرنه در جهانی که ما نباشیم گو هیچ چیز دیگری نباشد اما در سه روز گذشته نیز یک بانوی ۳۰ ساله از کوه صفه به پایین سقوط کرده و در دم جان سپرده، مسئله این است که ما از امروز باید شاهد نرده کشیدن دور کوه صفه باشیم یا حواسمان را بیشتر جمع کنیم؟
نکتۀ قابل توجه اینجاست که طرح نصب نردۀ چوبی در مقایسۀ بین نصب نردۀ فلزی یا شیشه ای پیروز شده و البته که پیروزی شایسته ای است، اما آیا نمی شود راه دیگری را تصور کرد که ختم به شیشه، فلز یا چوب نباشد؟
در گفتگوی ذکر شده، شاهین سپنتا به راه دوم و سومی هم اشاره می کند که آن بستن پل روی مردم است یا قرار دادن سی و سه نگهبان برای سی و سه دهنۀ پل که البته امری است محال و از همین جهت رد می شود و گزینۀ بستن پل روی مردم قوت می گیرد اما این راه حل هم چنان محال به نظر می رسیده که مسئولان در قدم اول به همان نصب نرده رضایت داده اند و حتی به طور آزمایشی این ممانعت موقتی را سنجش نکرده اند. به راستی اما راهی نیست که نه مردم بمیرند و نه سی و سه پل بمیرد؟
البته که هست و حتما همۀ ما خاطره های مسافران بی سلیقه ای را که تاریخ ورود و خروجشان را به سی و سه پل، بر این بنای تاریخی حکاکی و نقاشی کرده اند دیده ایم. می شود به ضمیمۀ این اتفاق ناگواری که برای آن دخترک افتاده و همین وندالیسم افسار گسیخته، به حضور دو نگهبان دائمی برای مواظبت از این بنا و ممانعت از ورود خردسالان به پل رضایت بدهیم و به بلوغ دیگر شهروندان و مسافران در تشخیص خطر زا بودن لبه های پل اعتماد کنیم و با این روش هم از سی و سه پل در برابر مردم حمایت کرده باشیم و هم از مردم در برابر سی و سه پل. اگر در انبوه هزینه های ماهانه و سالانه تامین هزینۀ این نگهبان ها فشاری بر سازمانی وارد می کند نیز می توان برای پل ورودی در نظر گرفت و این هزینه را هم چون دیگر چیزها بر دوش مردم انداخت. /
نظر شما