اندر حکایت شهریورگان

شهریورگان یا آذرجشن، ازجمله جشن های دوازدگانۀ ایران باستان بوده است و از شمار جشن های آتش بشمار می رود.

به گزارش ایمنا، روز چهارم از هر ماه به نام شهریور است و چهارم ماه شهریور جشن شهریورگان برگزار می‌شده است. شهریور نام یکی از امشاسپندان است، این فرشته مظهر سلطنت آسمانی و قدرت رحمانی و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی است، در جهان مادی نگهبان زر و سیم و فلزات دیگر و دستگیر بینوایان و فرشته رحم و مروت است. پادشاهان دادگر در تحت حمایت این فرشته مقتدر هستند. به دلیل همین صفات پاک است که ایرانیان قدیم این روز را جشن می‌گرفتند و به فقرا احسان و اطعام می‌کردند، چون این جشن به پادشاهان دادگر بستگی دارد که نماینده سلطنت آسمانی هستند. لذا معمولا در این جشن باید به حضور پادشاهان بروند و شادباش بگویند. سپس توپال‌های کهنه را از انبارها بیرون می‌آوردند و نو می‌کردند و پس از آن به شادی و پایکوبی می‌پرداختند.
ابوریحان بیرونی در آثار و الباقیه می‌نویسد: «شهریور ماه روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن می باشد و آن‌را شهریورگان گویند. معنی شهریور دوستی و آرزو است. شهریور فرشته ای است که به‌جواهر هفتگانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم به‌آنها بستگی دارد موکل است». برای جشن شهریورگان از دو گونه دیگر می توان برتری قائل شد. اول اینکه در این ماه محصولات کشت و زرع جمع آوری می شود و چون معمولا برای به‌دست آوردن نتیجه هر کاری جشن و شادی لازم است لذا شهریورگان به مناسبت نتیجه گرفتن از نعمت کشت و کار و به‌دست آوردن محصولات به‌خصوص برای کشاورزان بهترین جشن و شادی است و در واقع جشن سر خرمن است. دوم اینکه در این ماه پاییز کاری شروع می شود و چون معمولا هر کار نیکی را با شادی باید آغاز کرد از این لحاظ جشن شهریورگان را می توان آغاز فصل جدید دیگری از هنگام کشت و زرع دانست و آن‌را مورد احترام قرار داد با دلایلی که ذکر شد جشن شهریورگان به‌خصوص برای کشاورزان از لحاظ جمع آوری محصول و به‌دست آوردن خرمن و همچنین از نقطه نظر شروع به‌کار پاییز بهترین جشن و شادمانی است و به همین جهت است که نسبت به آن احترام زیادی قائل هستند و با شادی فراوان مراسم آن‌را به‌جای می آورند. این جشن آتش‌های خانگی محسوب می‌شد. مردم در خانه‌ها آتش می‌افروختند و ستایش خداوند و شکر نعمت‌های او می‌گزاردند. در خانه‌ها اغلب مهمانی برپا کرده و خوراک‌های متنوع و ویژه تدارک می‌بینند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بام‌ها نیز آتش می‌افروزند اما متأسفانه بقایای این جشن نیز میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانواده‌های قدیم در کرمان به گونه محدودی این جشن را برگزار می‌نمایند.

بر اساس متون ایرانی، جشن شهریورگان یا چهارم شهریورماه، با زایش و مرگ دو نفر از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ ایران یعنی زایش داراب و مرگ مانی همزمان است. خلف تبریزی در «برهان قاطع» از این روز به عنوان زادروز داراب نام می‌برد. با توجه به پاره‌ای اشاره‌های تاریخی و شباهت‌های داستان داراب در شاهنامه فردوسی و دیگر تاریخ‌نامه‌های ایرانی با گزارش‌های مورخان یونانی و ایرانی در باره کوروش بزرگ، می‌توان احتمال ضعیفی در باره همانند بودن داراب و کورش را پیش کشید. ممکن است منتسب دانستن زادروز داراب یا کورش به روز شهریورگان که بر شهریاری آرمانی و شایسته دلالت دارد، یادمانی از خاطره پادشاهی کورش بزرگ در یاد مردمان و تاریخ‌نگاران بوده باشد.
از سوی دیگر متون مانوی از این روز به عنوان روز جان‌باختن مانی یاد کرده‌اند، در نوشته های مانویان آمده است که «مانی با شادی بزرگ و با خدایان روشنی‌ها و با نوای چنگ و سرود شادی پرواز کرد و جاودان بماند به نزد خداوند اهورامزدا ... چهار روز گذشته از شهریورماه، شهریورروز، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان و به شهر بیلاباد(گندی شاپور)، که او پرواز کرد به سوی سرای فروغ». آن‌گونه که از متون مانوی برمی‌آید، روز مرگ مانی در نزد مانویان یکی از بزرگ‌ترین جشن‌ها دانسته می‌شده و ظاهراّ به هنگام مرگ مانی این روز برابر با جشن «بِـما یا بِـمو» نیز بوده است.

کد خبر 316752

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.