گروه جامعه خبرگزاری ایمنا - پریسا عابدی: روایت اول: حوالی بالای شهر، همانجایی که به خانههای میلیاردی معروف است، در یکی از واحدهای ساختمانی چندطبقه با در قهوهای و شیشه دودی داستان عجیبوغریبی در جریان است.
اینجا چند نفر آستین بالا زدهاند که مرهمی بشوند بر زخمهای اخراجیهای شهر، شهر گنبدهای فیروزهای و پایتخت فرهنگ و تمدن.
این واحد اصلاً شبیه واحدهای تجاری شیک و مرتب معمول نیست، یکطرفش لباسهای مددجویان است و طرف دیگرش اقلام مصرفی از روغن و قند و چای تا برنج و شکر.
اینجا دفتر خیریه پایان کارتنخوابی امید اصفهان است، خیریهای که حالا اولین و تنها گرمخانه مردمی کشور را راهاندازی کرده و ۳۰۰ کارتنخواب مرد اصفهان را تحت پوشش خود قرار داده است.
کارهای دستی مددجویان گرمخانه از نقاشی تا انواع کارهای دستی را روی میز چیدهاند، کارهایی آنقدر ظریف و زیبا که تو باور نمیکنی ساخته دست مرد ۶۰ سالهای هستند که چند سال عمرش را بهجای استراحت در خانه و بازی با نوهها، کنار خیابان گذرانده و چه عجیب است عبارت «کارتنخواب» این شهر آنقدر بزرگ است که نصف جهانش میگویند و آنقدر کوچک که جایی بهاندازه یک سرپناه برای این مردان نداشته است.
گرمخانه مردمی امید، اولین مشخصات رسمی و سجلی کارتنخوابها را تهیه کرده، صفحات یکییکی ورق میخورند و بازهم سخت است قبول عنوان «کارتنخواب» کنار اسم صاحبان این عکسهای سه در چهار.
اگرچه مسئولان وقتی برای رفع مشکلات و ساخت مکان تازهای برای گرمخانه ندارند و این نهاد بهصورت کاملاً مردمی اداره میشود اما گرمخانه امید همه امکانات را برای مددجویانش فراهم کرده از پرستار و مراقب تا پزشک متخصص و انواع و اقسام آزمایشهای پزشکی، تشکیل پرونده کامل پزشکی-بهداشتی و جراحی و درمان مددجویان که باوجود هزینههای سنگین بهصورت کاملاً رایگان انجام میشود.
به گفته محسن انصاری، مدیر خیریه پایان کارتنخوابی امید، مکان گرمخانه استیجاری است، یک سوله استیجاری ساده که حالا خانه امید و مأمن ۱۰۰ نفر از مردان شهر ماست، مردانی که انگار از این شهر، از این کشور و از این آبوخاک نبودهاند.
زنان بی سرپناه در انتظار نگاه مسئولین
انصاری از هزینه ۴۰ تا ۵۰ میلیونی ماهانه و بدهی ۲۰۰ میلیونی گرمخانه میگوید و از دغدغهاش برای زنان کارتنخواب و بیپناهی که گوشه و کنار شهر زندگی میکنند، همانها که هیچکس حتی حضورشان را باور نمیکند چه رسد به اینکه برای آنها برنامهای داشته باشد.
مدیر خیریه امید اما برای زنان کارتنخواب برنامه دارد و مدتهاست که برای اختصاص زمین تأسیس گرمخانه زنان رایزنی میکند، رایزنیهایی که پاسخی جز وعده نداشتهاند اما امیدوار است بهزودی گرمخانه مخصوص زنان کارتنخواب و بیسرپناه تأسیس شود.
انصاری نداشتن مدارک شناسایی و هویتی را یکی از مهمترین مشکلات مددجویان میداند که مانع جذب آنها به بازار کار و ایجاد اشتغال میشود و حل آن نیازمند توجه و حمایت ادارات دولتی است.
مدیری که «آقاجان» کارتنخواب ها شد
مدیر گرمخانه شبیه هیچکدام از مدیران که دیدهایم نیست، نه دغدغههایی که برای «بچههایش» دارد شبیه آنهاست و نه پیگیریها و وعدههایش، برخلاف روال معمول، شب و روزش را در گرمخانه میگذراند، بیمار که میشوند به عیادتشان میرود و مثل پدری نگرانشان میشود حتی نگران پیرمرد ۶۰ ساله گرمخانه، همین نگرانیهاست که او را از آقای انصاری به «آقاجان» بچههای گرمخانه تبدیل کرده.
چهارم مرداد جلسه مسئولان خیریه پایان کارتنخوابی امید با ۱۶ ارگان ازجمله بهزیستی، اداره کار، نیروی انتظامی، مسئولین شهرداری و شورای شهر، صداوسیما و با غیبت بسیاری از این مسئولین برگزار شد.
گرمخانه امید، حالا ۸ ماه است که خانه امید مردانی شده که از بیوفایی شهر به کسانی پناه آوردهاند که بار مسئولین را به دوش میکشند و وظیفه آنها را انجام میدهند... «اینجا یک نفر بهجای همه کار می کند!»
روایت دوم:
طبیب دوار است امام، کافی است جایی دلی شکسته باشد و منتظر آنوقت است که امام به دیدار میآید و مرهم زخمهایی میشود که امیدی به مداوایشان نداشتهای.
حالا یکهفتهای است که طبیب کوچه به کوچه در شهرمان میگردد و سر میزند به دلهای خسته و پریشانی که تا ناامیدی فاصلهای نداشتهاند.
هفتم مرداد هزار و سیصد و نودوشش، گذر کاروان «زیر سایه خورشید» و نسیم خوش پرچم گنبد طلای امام مهربانیها به گرمخانه مردمی امید افتاده است، آفتاب در خانه امید تابید و دست مهربانش را بر سر مددجویان گرمخانه کشید.
خادمان آستان قدس با پرچم امام رضا (ع) وارد گرمخانه میشوند، مسیر ورود را با گل آراستهاند، مددجویان یکییکی پیش میآیند و به پرچم گنبد امام رئوف دست میکشند، مداحی یکی از خدام فضای دیگری به گرمخانه میبخشد، هرکس با امام نجوایی میکند بعضی اشک میریزند و برخی به پرچم خیره ماندهاند.
برنامه رو به اتمام است اما پرچم همچنان میان مددجویان دستبهدست میشود، انگار عطر مشهد الرضا را از پرچم به جان میکشند.
هاشمی مسئول کاروان «زیر سایه خورشید» بابیان اینکه بسیاری از افراد به هر دلیل امکان سفر به مشهد و زیارت امام رضا (ع) را ندارند، میگوید: بنای ما براین است که شادی اهلبیت هم مانند عزای آنها پرشور برگزار شود بر همین اساس از سوی آستان قدس رضوی امسال ۷۷ کاروان به ۷۰۰ شهر کشور سفر و در میان اقشار مختلف مردم حضور پیدا کردند.
او ادامه میدهد: تلاش خادمان بر این است که حس و حال معنوی حرم امام رضا (ع) برای مردم فراهم کنند و همچنان که نگاه حضرت عام است همه مردم و دوستداران امام رئوف بتوانند از این فضا بهره ببرند.
حضور کاروان خادمان امام رضا انگار مهر تأییدی است بر زحمات یکساله مسئولان تنها گرمخانه مردمی استان که کمر همت بستهاند برای حل یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی شهر، نگاه امام رئوف جای همه کاستیها را میگیرد و برکت نگاهش جای همهکسانی که باید میآمدند و آستین همتی برای باز کردن گرههای کور مشکلات بالا میزدند را پر میکند؛ «این بار هم یک نفر بهجای همه کار میکند!»
تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست...
نظر شما