نقالی خوانی میراث ماندگار فرهنگ ایرانی

هنر نقالی به عنوان یکی از هنرهای نمایشی قدیمی و سنتی ایران ، از دیرباز در میان ساکنان سرزمین ایران رواج داشته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، نقالی در لغت به معنی کار و پیشه ای است که فردی بنام نقال کالا ویا چیزی را از جایی به جای دیگر می برد و نقل می کند، اما در اصطلاح به پیشه و هنر کسی گویند که داستان ها و واقعه های هیجان انگیز و جذابی را که شنیده و یا خوانده است برای سرگرم کردن مردم نقل و بیان می کند.

واژه های نَقال و نقالی از زمان قاجار در زبان و ادبیات فارسی کاربردی شده زیرا در متن های تاریخی و یا لغت نامه های پیش از آن به این شکل نیامده است.

بسیاری از صاحب نظران نمایش های ایرانی معتقدند که برای کنکاش پیرامون قدمت نمایش در ایران پیش از اسلام، توجه به نمایش های آیینی، خیمه شب بازی و خاصه «نقالی» مهم به نظر  می رسد.

در واقع از میان نمایش های غیرمذهبی ایران که تا نیم قرن پیش از رونق و جذابیت خاصی برخوردار بود، باید نقالی را نام ببریم.

یکی از جلوه های هنر نمایشی در آیین های نمایش مذهبی ایران پرده خوانی یا پرده گردانی است که یک هنر ترکیبی از چند فن و هنر مانند فن بیان، هنر قصه گویی و نقالی، هنر شمایل نگاری و موسیقی است.

شاید بتوان گفت پرده خوانی یکی از قدیمی ترین تفریحات برای انتقال تجارب و دانش پیشینیان به نسل های جدیدتر بوده است که هنوز هم می توان باتوجه به ظرفیت بالای آن در انتقال فرهنگ و هنر و مفاهیم والا به روز شود.

در گذشته مجالس نقالی رونق خاصی به اصفهان می داد و شهرداری اصفهان نیز این هنر را مورد توجه ویژه قرار داده و در هفته نکوداشت اصفهان در خیابان های با غ گلدسته و خیابان شهید بهشتی نژاد - جنب استانداری، نمایش های خیابانی و نقالی خوانی هایی برگزار می کند.

مرشد علی زنگنه درباره ی هنر نقالی خوانی به خبرنگار"ایمنا"می گوید: هنر نَقل و نقالی خوانی مربوط به قبل از دوران صفویه بوده است، درآن دوران به این هنر بها داده می شد و می گفتند در مدح حضرت علی(ع) و آل ایشان بخوانند؛ در زورخانه ها در مدح ایشان می خواندند و کم کم در قهوه خانه ها اسکندرنامه و ابومسلم نامه می خواندند.

وی ادامه می دهد:  این داستان ها را خواندند تا به داستان های شاهنامه رسیدند و این هنر رونق خاصی گرفت و مستمعین زیادی را به خود جذب کرد.

زنگنه در ادامه از جمله بزرگان هنر نقالی خوانی را مرحوم مرشدحبیب الله ایزدخواستی، مرشد برزو و استاد همه ی آنها مرحوم مرشد عباس عباس ضریری نام برده و تصریح می کند: مرشدها به مناسبت های روز اشعاری می خواندند و روایت ها و داستان هایی را نقل می کردند و البته در نقالی خوانی مردم را به راستی و خوبی توصیه می کردند.

وی اظهارمی کند: مردم نیز نقالی خوانی را دوست داشتند و خوب گوش می کردند،  زیرا پرده خوانی و نقالی خوانی در خدمت دین بود، هنر در خدمت دین بود و نشانه عظمت فرهنگ کشورمان به شمار می رفت.

زنگنه نقالی خوانی را جزو میراث ماندگار می داند که با فرهنگ و دین مردم ایران پیوند خورده است.

وی اضافه می کند: در گذشته حافظ خوانی و قصه خوانی توسط نقالان اجرا می شد و طرف داران زیادی داشت، اما حالا به صورت قبل نیست، اگرچه قدیمی تر ها و اصحاب هنر و ادب هنوز از این هنر لذت می برند و در هر مناسبتی مرید نقالان هستند، باید از این ظرفیت قوی با به روزکردن آن بهره برد، چرا که حماسه سرایی مردم را به شور و شوق درمی آورد و از افسردگی خارج می شوند.

یکی دیگر از هنرمندان نقالی به خبرنگار ما می گوید: در زمان های قدیم که هنوز تلویزیون ظهور نکرده بود، فراغت مردم بیشتر یا با کتاب خواندن همراه بود یا اینکه در قهوه خانه ها از نقالان معروف بهره می بردند.

این پیش کسوت نقالی می افزاید:" نقالان زمانی که داستانی را نقل می کردند، با چوب تعلیمی که در دست داشتند حرکاتی را انجام می دادند، این چوب تعلیمی زمانی نقش شمشیر یا لخت گرشاسبی (شلاق) را داشت که نقال با دسته آن، چوب بازی می کرد و حالت شمشیرکشی را تداعی می کرد؛ گاهی از آن به عنوان گرز استفاده می کرد و وقتی می خواست گرز را فرود بیاورد، چوب را برعکس می گرفت و با آن حالت فرودآمدن گرز را اجرا می کرد، گاهی هم نقش نیزه را داشت و زمانی که نقال پرده ها را نقل می کرد، با سر آن چوب که شکل سر پیکان است سوژه موردنظر را نشان می داد.
وی بیان می کند: در نبود تلویزیون، نقال ها،  نُقل مجالس بودند، در آن زمان هر قهوه خانه دو تا سه نقال داشت و روزی سه چهارمرتبه نقالی می شد، نوبت به نوبت هرکدام یک داستان می گفتند و به این ترتیب، مردم از داستان ها استفاده می کردند.
 
هنر نقالی به قدمت زمانه فردوسی است و شاید بتوان گفت اولین نقال خود فردوسی بوده است که داستان های شاهنامه را برای اطرافیان می خوانده است.

فردوسی برای زنده نگهداشتن زبان فارسی شاهنامه را سرود، شاهنامه دست به دست شد و آن ها که باسواد بودند، داستان ها را نقل می کردند.

سینه به سینه به دوران های بعد رسید و مردم در چای خانه ها و قهوه خانه ها حضور می یافتند، داستان ها را می شنیدند، کلمات و مفاهیم فارسی اصیلی که در شاهنامه توسط حکیم فردوسی به کار رفته بود در ذهنشان جای می گرفت و تکرار و بازخوانی شاهنامه باعث ماندگارشدن پندهای فراوان و مفاهیم والا می شد.

امروزه با گسترش روابط تجاری و ورود تکنولوژی و تکنیک های مختلف برای ارایه یک اثر در نمایش های صحنه ای، اعتبار نقالی رو به کمرنگ شدن می رود.

در گذشته به دلیل نبود رسانه جمعی، مردم در چایخانه ها با نقالی اوقات خود را پر می کردند و نقالان ابراز ارتباط و انتقال روایات بودند اما اکنون شمار نقالان نیز بسیار کم شده است و متأسفانه بسیاری از پیشکسوتان این هنر دیگر در بین ما نیستند و شرایط لازم برای آموزش نسل های بعدی وجود نداشته است.
البته امروز هم با استفاده از فناوری های جدید، می توان با اشاعه ی این گنجینه، سنت های با ارزش گذشته را حفظ کرد.

کد خبر 313124

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.