هیرمند؛ از منافع مشترک تا اتهامات متقابل

در شرایطی که تقسیم عادلانه آب رودخانه هیرمند می تواند به رونق اقتصادی شهرهای مرزی ایران و افغانستان و نیز بهبود شرایط آب و هوایی و کاهش ریزگردهای آنها کمک کند؛ مناسبات کنونی دو کشور به سمت اتهام زنی متقابل در رابطه با برداشت بی رویه از این رودخانه مشترک سوق یافته است.

خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- اعظم ملایی: هر ساله با آغاز فصل گرما بحث کم آبی و بحران آب به یکی از مباحث جدی در کشور ما تبدیل می شود. محدودیت منابع آبی کشور از نظر کمی و کیفی، استفاده نادرست از منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی، نبود مدیریت و برنامه‌ریزی اصولی و صحیح برای استفاده از مقدار آب موجود و وقوع خشکسالی‌های چند دهه اخیر، باعث شده مسأله «آب» به یکی از مسائل مهم داخلی و بین المللی کشورمان تبدیل شود. از طرف دیگر بحرانهای زیست محیطی همچون بحران ریز گردها که منشأ آن در برخی موارد کشورهای همسایه هستند، بحث آبهای مشترک ایران با کشورهای همسایه و سیاستهای آبی این کشورها که پیامدهای آنها در کشور ما به خوبی دیده می شود، موضوع هیدروپلیتیک(نقش آب در رفتارهای سیاسی) را از جمله مباحث جدی عرصه سیاست خارجی کشور ساخته است. بدین لحاظ خبرگزاری ایمنا کوشیده است در قالب سلسله گزارشهایی، با نگاه به حوزه های آبی مشترک ایران و همسایگان، مسائل، فرصتها و چالشهایی که پیرامون این آبهای فرا ملی وجود دارد را مورد بحث و بررسی قرار دهد.

آبهای مشترک ایران در مرزهای شرقی؛ هیرمند

رود هیرمند از رودهای پرآب شرق فلات ایران است. این رود از کوه های بابا در سلسله جبال «هندوکش» افغانستان سرچشمه می گیرد و پس از طی هزار و صد کیلومتر و سیراب کردن اراضی مسیر، به دریاچه هامون که دریاچه‌ای مشترک بین افغانستان و ایران است، می ریزد. با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سیستان در ایران و کمبود نزولات آسمانی، حیات منطقه، پیوندی جدی با حیات دریاچه هامون دارد و در واقع دریاچه هامون کلید پایداری زیستی در این منطقه است. به طبع، هنگامی‌که رودخانه‌ ای در داخل یک کشور جریان داشته باشد، حل مساله تقسیم آب آن از طریق قوانین ملی و یا عرف زراعی اغلب با مشکلات کمتری قابل حل است؛ ولی رودخانه‌هایی که مورد استفاده دو و یا چند کشور باشند و به اصطلاح بین المللی باشند، اغلب مشکل زا و نیازمند یک مقاوله نامه و قراردادهای رسمی ‌دوکشور است. مساله هیرمند هم از این قاعده مستثنی نیست و مراودات ایران و افغانستان پیرامون آن، سابقه ای بیش از یک قرن دارد. 

اگر از مسائل موجود پیرامون تقسیم آب هیرمند در زمانی که انگلستان بر سرزمینهای افغانستان کنونی حاکم بود و حکمیت افرادی همچون «گلد اسمیت» و «ماک ماهون» بگذریم، نخستین قرارداد دوجانبه بین ایران و افغانستان به پس از جدایی افغانستان از ایران و سال 1318 خورشیدی باز می گردد. ماده یک این معاهده تأکید داشت: «دولتین ایران و افغانستان موافقت می نمایند که همه ساله هر مقدار آب رودخانه هیرمند که به بند کمال خان می رسد بین ایران و افغانستان از بند کمال خان به بعد بالمناصفه تقسیم شود». بدین ترتیب، به موجب این قرار داد، دو طرف موافقت کردند مقدار آبی که به مرز ایران و افغانستان می رسد به طور مساوی تقسیم شود. با این وجود ایجاد سد سازی های مختلف و کانال کشی های افغانستان به ویژه در سالهایی که میزان بارندگی نیز کم بود سبب شد مناقشه بر سر حقابه ایران از رود هیرمند همچنان به قوت خود باقی بماند.

با بالا گرفتن اختلاف بر سر آب رود هیرمند میان ایران و افغانستان، کمیسیونی موسوم به "دلتا" با مشارکت آمریکایی ها برای حل و فصل موضوع تشکیل شد. نتیجه نشست های این کمیسیون، انعقاد قرارداد 1351 خورشیدی میان ایران و افغانستان درباره حقابه رود هیرمند بود. این قرارداد پس از کسب رضایت محمد رضا شاه، توسط هویدا امضاء شد و در 10 مردادماه 1352 خورشیدی، به تصویب مجلسین ایران رسید. مطابق قرارداد 1351 خورشیدی، از 5 میلیارد و 661 میلیون و 700 هزار مترمکعب آب سالیانه هیرمند، تنها 809 میلیون و 729 هزار متر مکعب، آن هم در سال هایی که بارش در حد نرمال و بیشتر بود، به ایران می رسید. فحوای این قرار داد، کاهش سهم ایران از 50 درصد آب رود هیرمند به کمتر از 5/14 درصد بود؛ تصمیمی که حتی مسئولین سیاسی وقت ایران همچون «اسدالله علم» نیز آن را فاجعه و خیانت به منافع ایران و به ویژه مردم سیستان می دانستند.

بدین ترتیب، با وجود امضای این قرارداد، اختلافات ایران و افغانستان در دوره های مختلف از دوره حکومت طالبان تا دولت حامد کرزای ادامه یافته و حال در روزهای گذشته نیز مجددا بحثهایی پیرامون چگونگی تقسیم آب هیرمند و میزان حق آبه دو کشور همسایه (ایران و افغانستان) مطرح شده است. بعد از آنکه حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان در همایش بین المللی مقابله با گرد و غبار که ماه گذشته در تهران برگزار شد، کوشید با نگاهی منطقه ای و همه جانبه به قضیه آب رود هیرمند بنگرد و گفت: «خشک شدن دریاچه هامون و گرد و غبار ناشی از آن نه تنها رنج مردم منطقه سیستان و بلوچستان بلکه رنج مردم افغانستان نیز خواهد بود» و افزود: «ما نمی توانیم در برابر آنچه محیط زیستمان را تخریب می کند بی تفاوت باشیم، احداث سدهای متعدد در افغانستان و سدها در کجکی و کمال خان، سلما و دیگر سدها و سدها در شمال و جنوب افغانستان بر استان خراسان و سیستان و بلوچستان ما تاثیرگذار است.»  سه نماینده پارلمان افغانستان واکنشهای تندی به این سخنان نشان دادند و «همایون همایون»، معاون اول پارلمان (مجلس) افغانستان نیز در این رابطه گفت: «اظهارات مقام های ایرانی در مورد آب های افغانستان بی مورد است، آنها باید کوشش کنند قراردادها را مطالعه کنند». او همچنان از ایران خواست «نه فقط در مسایل آب ها، بلکه در مسایل امنیتی و فرهنگی افغانستان مداخله نکند!!!» از سوی دیگر «نجیب الله آزاد» معاون سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان نیز در روزهای اخیر گفته است: «حکومت افغانستان در چند سال گذشته نتوانسته از منابع کشور به خصوص آب ها بهره ببرد، اما اکنون برای این کار به گونه جدی اقدام کرده است. حکومت افغانستان حق دارد که از منابع خود برای منافع ملت خود استفاده کند و این از اولویت های ما است.»

بدین ترتیب، مسئولان مرزی افغانستان ادعا کرده اند که ایران با استفاده بی رویه، آبهای مشترک را خشکانده است(!!!) و حال نوبت آنهاست که به بهره برداری از آبهای مشترک بپردازند. آنها معتقدند درحال حاضر آب هیرمند کاهش یافته ولی ایران مطابق قرارداد گذشته از آب‌های افغانستان استفاده می‌کند که این مساله زمین‌های زراعتی افغانستان را با کمبود آب مواجه ساخته است. از سوی دیگر مقامات ایرانی معتقدند دولت افغانستان اخیرا معاهداتی را با کشورهای مختلف برای ایجاد سدهای انحرافی مانند سد کجکی 2  بر روی هیرمند داشته است.این مسأله سبب شده تا افغانستان طی سال های اخیر از پرداخت حق آبه قانونی رودخانه هیرمند سرباز بزند. بر این اساس، در سال های اخیر فقط سیلاب ها در چند ماه از سال به ایران وارد می شوند و این امر خشکی تالاب هامون و شیوع ریزگردها در استان سیستان و بلوچستان را سبب شده است.

بدین ترتیب، هر چند در نهایت وزارت امور خارجه افغانستان تأکید کرده است که «افغانستان تعهد جدی بر تطبیق کامل توافق نامه آب هلمند (هیرمند)با ایران دارد»، اما در پی خشکسالی های متعدد سالهای اخیر، بحث هیدروپلیتیک (نقش آب در رفتارهای سیاسی)، باز هم به موضوعی جدی در مناسبات ایران با افغانستان تبدیل شده است. هر چند در فضای کنونی مشاجره های لفظی و متهم سازی طرف مقابل به استفاده بی رویه و غیر مجاز ، بخش اصلی رویکرد دو کشور پیرامون آب هیرمند را تشکیل می دهد، اما به نظر می رسد بر اساس سیاست خارجی دولت ایران که بر مبنای تعامل و همکاری با همسایگان و کشورهای منطقه بنا شده، می توان به شیوه منطقی تری نیز با این مشکل روبه رو شد. آب هیرمند بر کشاورزی و حیات اقتصادی و نیز محیط زیست هر دو کشور تأثیر دارد و از طرف دیگر، حضور طوایف متعدد بلوچ در دو طرف مرز که گاه با هم نسبت خویشاوندی دارند،  ظرفیت های مناسبی را برای حل مشکلات موجود به شیوه ای دوستانه و با تأکید بر منافع مشترک فراهم می کنند و به نظر می رسد از این مسیر بهتر می توان نسبت به پیگیری حقابه هامون از سوی کشور افغانستان اقدام کرد.

منابع:

مقاله«هیرمند بزرگترین رود فلات مرکزی ایران»: ایرج افشار .(1367). فصلنامه رشد جغرافیا.شماره 15.

مقاله «رود هیرمند و اختلاف حق آبه»: عباس سالور. (1381) فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 21و 22.

مقاله «بررسی حقوقی و تاریخی رودخانه هیرمند»: محمدرضا دبیری. (1390). دیپلماسی ایرانی: http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/11868

مقاله « نگاهی به کاهش ۳۵ درصدی حقابه ایران از هیرمند در دوران محمد رضا پهلوی».(فروردین 1394). خبرگزاری تسنیم.https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/01/10/697620/

کد خبر 312244

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.