به گزارش خبرگزاری ایمنا، مفهوم بازارگردانی در بورس برای حل مشکلاتی مانند تشکیل همیشگی صفهای خریدوفروش شرکتهای بازار سرمایه شکل گرفته است. بازارگردانها افراد یا شرکتهایی هستند که با دریافت مجوزهای لازم و هدف برقراری هرچه بهتر تعادل در عرضه و تقاضا، همچنین به دست آوردن سود بیشتر از معاملات، اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار در بورس میکنند.
بازارگردانها حجم زیادی از اوراق بهادار را در اختیار دارند و میتوانند با افزایش حجم معاملات، از نبود تعادل میان عرضه و تقاضا در بازارهای مالی جلوگیری کنند، بنابراین میتوان بازارگردان را نهاد یا شرکتی تعریف کرد که با مجوز لازم و تعهد به افزایش نقدشوندگی، عرضه و تقاضای متوازن اوراق بهادار و تعیین دامنه نوسان قیمت، اقدام به خریدوفروش سهام کرده و آرامش را در بازارهای مالی برقرار میکند.
این نهاد یا شرکتها کمک میکنند تا در بازارهای مالی، صفهای خرید و فروشِ کمتری تشکیل شود. اگر چه این تنها هدف بازارگردانها نیست، اما میتواند یکی از مهمترین وظایف آنها بهشمار آید، همچنین آنها مسئول تأمین حداقل میزان عرضه و تقاضای بازارهای مالی هستند. بازارگردانی در بورس نقش مهمی در معاملات یک سهم ایفا میکند و نقدشوندگی نماد تا حد زیادی به عملکرد بازارگردان مربوط میشود.
بازارگردانی در بازار سرمایه کشورمان با ابلاغ دستورالعمل بازارگردانی در بورس تهران در سال ۱۳۸۸ آغاز شد و در سال ۱۳۹۳ با مصوبه تشکیل صندوقهای اختصاصی بازارگردانی توسعه پیدا کرد.
در سالهای گذشته این موضوع در بازار سرمایه با فراز و نشیبهایی روبهرو بوده است زیرا با وجود تدوین دستورالعمل بازارگردانی بر اساس استانداردهای رایج بینالمللی در سالهای گذشته، گاهی الزاماتی برای حمایت از بازار در قالب بازارگردانی اضافه شده که بیشتر به کلیات بازارسازی و حمایت از سهم نزدیک است، البته اینگونه بحثها ریشه در فشارهای ناشی از نوسانهای شدید بازار دارد.
این نگاه حمایتی به تدوین مقرراتی برای الزام تمام نمادها و شرکتها به داشتن بازارگردان منجر شد و در رابطه با بازارگردانی در ارکان بازار سرمایه نیز بحثهایی مبنی بر اصلاح دستورالعمل و جهتگیری به سمت توانمندسازی بازارگردانها، درک درست مفهوم بازارگردانی و در نظر گرفتن وظیفههایی مانند سفارشگذاری درست مطرح شده است.
امیر سیدی، تحلیلگر بورس درباره مشکلات قانون و دستورالعمل بازارگردانی به ایمنا میگوید: اکنون دو سازوکار در بازار سرمایه ما وجود دارد که مرتب تکرار میشود، نخست اینکه از ۲۰، ۳۰ سال گذشته تا سال ۹۵ در بازار سرمایه بازارگردان نداشتیم و موضوعاتی مانند حجم مبنا و دامنه نوسان مطرح بود.
وی خاطرنشان میکند: هنگامی که حجم مبنا، دامنه نوسان و قیمت پایانی که میانگین قیمت معاملات روز است در بازار ما وجود دارد، یک نوع کارکرد قیمتسازی و بازارگردانی جریان مییابد و این خود یک مکانیسم برای تعدیل بازار است که در گذشته به جای بازارگردان در نظر گرفته شده بود.
این تحلیلگر بورس فعالیت عامل جدید بازارگردان در کنار مکانیسم قبلی را در تناقض میداند و تصریح میکند: میبینیم که برد سفارشگذاری بازارگردانهای ما در بازار متعارف و فعال نیست زیرا بسیاری از بازارگردانهای ما تبدیل به دارایی شدهاند که الزام به سفارشگذاری متقارن دارند به این معنا که باید همانقدر که خرید میکنند، به همان اندازه فروش داشته باشند اما آنها به بهانه تمام شدن پولشان تمام روزهایی که بازار خریدار است، فروشنده هستند اما هنگام وجود فروشنده، خریدی ندارند.
وی میگوید: در حال حاضر سفارشگذاری بازارگردان متقارن نیست، در بسیاری از سهامها میبینیم که در زمان ریزش بازار و حتی روزهای منفی اصلاً خریدی نداشتهاند اما به محض تشکیل اولین صف خرید در بازار اینها عرضه میکنند و به این ترتیب نزول بازار شکل میگیرد که اگر اشخاص حقیقی این کار را انجام دهند از سوی ناظر بازار تذکر میگیرند.
سیدی بازارگردانان را ساز و کارهای ناکارآمدی توصیف میکند که بر اساس تعهدات خود اقدامی انجام نمیدهند و میگوید: همزمان حجم مبنا دامنه نوسان نیز دارد، نکته بعدی نیز عمیق شدن معاملات اختیار است که بازارگردانها باید بتوانند به شکل خنثی در بازار سرمایه قرار بگیرند یعنی باید همانقدر که خریدار هستند فروشنده باشند یا اگر در بازار نقدی خریدار هستند در بازار آپشن فروشنده باشند و برعکس.
وی ادامه میدهد: این اتفاق ممکن است در آینده بیفتد اما هنوز رخ نداده بنابراین یک داستان نوپا به شمار میآید همچنین وقتی بازارگردانها در بازار فعال میشوند باید مکانیسم دامنه نوسان و حجم مبنا کنار برود و تعهدات سفارشگذاری و حجم متقارن خود را بدون هیچ بهانهای انجام دهند.
این تحلیلگر بورس تعهد بازارگردانان را حجمی معرفی میکند و یادآور میشود: تعهد آنها حجمی است و باید همانقدر که فروش انجام دادند، خریدار باشند در حالی که با تشکیل صف خرید بازارگردانها عرضه میکنند اما اگر همان زمان فروش در آن نماد آغاز شود، برای خرید اقدام نمیکنند که این یک ایراد است.
وی تاکید میکند: اگر دامنه نوسان و حجم مبنا نداشتیم، بازارگردان همانگونه به سفارشگذاری خرید و فروش خود ادامه میداد تا بازار به تعادل برسد.
وی نخستین اصلاح لازم برای فعالیت بازارگردانها را حذف دامنه نوسان و حجم مبنا اعلام میکند و میگوید: در جایی که این فعالان وجود دارند نباید دامنه نوسان و حجم مبنا وجود داشته باشد یا باید حجم مبنا حذف شده و دامنه نوسان خیلی بزرگ باشد.
سیدی با تاکید بر لزوم متقارن شدن سفارشگذاری بازارگردانها ادامه میدهد: هر چقدر خرید میگذارند باید فروش و سفارش آنها را هم بگذارند که این سفارشها در سیستم بماند و حذف یا ویرایش نشوند.
وی با اشاره به اشتباهات صورت گرفته در ایجاد مکانیزم بازارگردانی یادآور میشود: از ابتدا در زمان ریزش بازار این بازارگردانان خرید کردند و با اتمام پول دچار زیان سنگین شدند، با ورود تقاضا در بازار تبدیل به فروشنده میشوند اما هنگامی که عرضه میآید، پولی برای خرید ندارند بنابراین حذف بخش فروش به معنای حذف آنها است.
این تحلیلگر بورس بیان میکند: جایگاه و عملکرد بازارگردان در بازار سرمایه باید خنثی باشد بر این اساس اگر فقط در حال فروش هستند، حذف گزینه بهتری است زیرا اثرشان در بازار احساس نمیشود.
در شرایط کنونی به نظر میرسد به «تمرکز بر واقعیتهای اجرایی مفهوم بازارگردانی»، «مشخص کردن انتظارات منطقی از بازارگردانها»، «جدا کردن موضوع حمایت از بازار از بازارگردانی» و «تمرکز بر اصل ایجاد نقدشوندگی در بازار»، در کنار «ارائه الگوهای سفارشگذاری صحیح»، «ایجاد مزیتهایی برای بازارگردانان جهت حضور مؤثرتر» و «طبقهبندی بازارگردانان و اعطای امتیازات متفاوت برای ایجاد رقابت میان آنها»، برای دستیابی به کیفیت بالاتری از بازار نیاز باشد و رسیدن به این اهداف، نیازمند بررسیهایی عمیقتر جهت اضافه شدن مدلهای جدید بازارگردانی و نیز شکلهایی مختلف و مکمل از مفهوم بازارگردانی همانند برخی از بورسهای دیگر است تا اینگونه تصمیمات به ارتقای بازار سرمایه و جلب اعتماد ذینفعان سرانجام یابد.
نظر شما