شهید محسن حججی و قصه از سَر گذشتن

هجدهم مردادماه، سالروز شهادت جوانی است که یک‌شبه ره ۱۰۰ ساله را پیمود و به قهرمان یک ملت تبدیل شد؛ شهید «محسن حججی»، پسر دهه هفتادی این سرزمین که از سَر گذشت و حجت خداوند روی زمین لقب گرفت.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کمتر کسی پیدا می‌شود که نام شهید «محسن حججی» به گوشش نخورده باشد، پسر نجف‌آبادی ایران زمین که کاری کرد کارستان. یک دهه هفتادی که از سَر گذشت تا سرگذشتش را بارها مرور کنیم و یادمان نرود که قهرمان‌ها را همیشه نباید از میان سطور خاک‌خورده، قصه‌ها یا آن طرف هفت آسمان و قعر دریاها پیدا کرد. قهرمان‌های واقعی گاهی همین حوالی، عابر خیابان‌های شهر، خریدار داخل مغازه‌ها، رهگذر پارک‌ها و خیلی عادی در کنار ما زندگی می‌کنند.

تمام ماجرا از یک عکس شروع شد، عکسی که زیر آن نوشته شده بود: «اسارت ایرانی رافضی در خلال درگیری‌ها در منطقه جمونه». داعشی‌ها این عکس را پخش کردند که افتخار کنند یک ایرانی رافضی را گرفته‌اند و سرش را بریدند و تنش را روی زمین کشیدند. در این عکس لبان خشک، چشم‌های پر از یقین تا دود و آتش، خیمه و غروب، خنجر و قاتل، همه‌چیز به‌طور معجزه‌آسایی جمع شده بود تا تصویر نابی از یک رافضی شکل گیرد و همین تصویر ناب بود که دست به دست می‌گشت.

غرور و صلابتی که در چشمان این جوان موج می‌زد، زمین‌گیرمان کرده بود، هیچ ترس و نگرانی دیده نمی‌شد، گویی او، داعشی را به اسارت گرفته بود.

شهید محسن حججی و قصه یک از سَر گذشتن

دو روز بعد که خبر شهادتش شنیده شد، اگرچه داغ سنگینی بر جان‌هایمان نشسته بود، اما به خود می‌بالیدیم که ایران اسلامی از چنین سربازانی برخوردار است که دشمن را مبهوت اقتدار خود می‌کنند، هرچند دست‌هایشان را ببندند و سر از تنشان جدا کنند، سربازانی که در مکتب سیدوسالار شهیدان پرورش پیدا کرده بودند.

آن‌طور که پدر شهید حججی گفته است، مقتل امام حسین (ع)، اولین کتاب غیردرسی بود که محسن آن را خواند و وارد این راه شد و تمام مسیری که طی کرد در رابطه با این مقتل و راه امام حسین (ع) بود و بودن در این مسیر به مراتب باعث رشد او شد و این رشد که به بروز ویژگی‌های برجسته در شخصیت گمنامی که قهرمانی یک ملت شد، منتهی شد، در وصیت‌نامه به جا مانده از او به خوبی مشخص است، آن جا که محسن می‌نویسد: «چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است. هر چه به زمان رفتن نزدیک‌تر می‌شوم، قلبم بی‌تاب‌تر می‌شود…

نمی‌دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم. نمی‌دانم چگونه خوشحالی‌ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکری خدای منان را به جای بیاورم. نمی‌دانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پرعشق رساند. بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است…

عمریست شب و روز را به عشق شهادت گذرانده‌ام و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه بندگی می‌رسم. خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم، اما نمی‌دانم که چقدر توانسته‌ام موفق باشم. چشم امیدم فقط به کرم خداوند و اهل بیت است و بس. امید دارم این روسیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده بد پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند… که اگر چنین شد؛ الحمدلله رب العالمین.»

شهید محسن حججی و قصه یک از سَر گذشتن

یکی از هم‌رزمان شهید حججی درباره خصوصیات وی می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های محسن که او را از دیگران متمایز می‌کرد، مقید بودنش بود؛ این قضیه بارها به من ثابت شد. به‌طور مثال گاهی اوقات مجبور بودیم در خانه‌های مردم سوریه بمانیم یا از آن‌ها به عنوان سنگر استفاده کنیم. هنگام نماز که می‌شد شهید حججی از ساختمان بیرون می‌رفت یا در حیاط به اقامه نمازش می‌پرداخت تا مبادا نمازش شبهه‌ای داشته باشد. در بحث حرام و حلال و رعایت شرعیات نیز بسیار انسان مقیدی بود. علاقه شهید حججی به حضرت زینب (س) و اباعبدالله الحسین (ع) کافی بود که وی را راهی سوریه کند.

علاقه محسن به حضور در اردوهای جهادی زبانزد همه دوستانش بود، او دورافتاده‌ترین مناطقی که حتی با خودرو امکان رفتن به آن‌ها نبود را برای رفتن انتخاب می‌کرد. به دل محروم‌ترین مناطق می‌رفت و مسجد و حمام می‌ساخت و به گفته پدرش در کنار آن‌ها کارهای فرهنگی و تبلیغاتی می‌کرد.

شهید محسن حججی و قصه یک از سَر گذشتن

همین ویژگی‌های برجسته بود که شهید حججی را محبوب دل‌ها کرد. حال و هوای مردم در روزهای خبر شهادت محسن حججی چیز دیگری بود. مردم منتظر بازگشت قهرمانشان بودند و از این انتظار خسته نشده بودند، انتظار مردم به روزهای محرم رسیده بود و محسن برای همه مردم قابل احترام بود و شهادتش به یک جریان اجتماعی تبدیل شده بود. هر کسی با هر هنر و حرفه‌ای که کار می‌کرد، نقش محسن را دلش جا کرده بود. شهر آماده استقبال قهرمان بود. شهر رنگ محسن شده بود. آدم‌ها از هر سن و سال و هر گروه و قشری دوست داشتند از او استقبال کنند. شهادت محسن حججی، جان‌بخش به همه مردم شده بود، چهارم مهرماه مصادف با شش محرم بود که پیکر محسن حججی به وطن بازگشت و یک ایران قهرمانش را در برگرفت.

کد خبر 678667

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.