روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

خادمی افتخاری است برای تمام نوکران حسین، دلشان را به اباعبدالله (ع) گره زده بودند، به خوبی دریافته بودند که بین شهادت و امام حسین (ع) رابطه‌ای ناگسستنی وجود دارد و راز عاقبت به خیری و رسیدنشان به افلاک از همین خادمی در هیئت‌های عزاداری می‌گذرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، خادمی برای سرور و سالار شهیدان، آرزوی همیشگی دوستداران اوست و چه کسی دوستدارتر از آنها که هل من ناصر مولایشان را لبیک گفتند و به دیدار اباعبدالله (ع) شتافتند.

فرازی در زیارت ناحیه مقدسه است که می‌فرماید: «السلام علی من افتخر به جبرئیل» خادمی افتخاری است برای تمام نوکران حسین، زیارت می‌گوید «برای کسی نوکرید که جبرئیل به او افتخار می‌کند» و چه افتخاری است که نوکر افتخار انیس یزدان باشی، پس راز خادمی این است؟ همین است که آنها برای خادم‌الحسین شدن روزشماری و ثانیه‌شماری می‌کردند؟

دلشان را به اباعبدالله (ع) گره زده بودند، به خوبی دریافته بودند که بین شهادت و امام حسین (ع) رابطه‌ای ناگسستنی وجود دارد و راز عاقبت به خیری و رسیدنشان به افلاک از خادمی در هیئت‌های عزاداری می‌گذرد. در این گزارش از چند تن از این مردان سخن به میان می‌آوریم که رزق شهادت به آنها رسید و حال چند صباحی است که کلمه شهید در کنار اسمشان جا خوش کرده است.

شهیدی که تکیه امام حسینش مورد قبول ارباب بی کفن قرار گرفت

هر سال، محرم که می‌شد، با بچه‌های محل، در پارکینگ خانه شهید ولایتی تکیه‌ای برپا می‌کردیم. یک سال به خاطر یک‌سری از مشکلات نمی‌خواستیم تکیه را برپا کنیم. بین جمع رفقا حسین می‌گفت: «هرطور شده باید این سیاهی‌ها نصب بشود. باید این روضه‌ها برقرار باشد.»

حسینی که در خانه ارباب از جان و دل مایه می‌گذاشت و نمی‌خواست به هیچ شکلی کم بگذارد، وقتی دید کسی همراهی‌اش نمی‌کند به خانه ما آمد، گفت: «من دلم نمی‌آید امسال تکیه نداشته باشیم.»

سیاهی‌ها و پرچم‌ها را از من گرفت و رفت. آن شب خودش تکیه را برپا کرده بود. تنهای تنها. شب را هم توی تکیه خوابیده بود.

صبح روز بعد سراسیمه و با خوشحالی زنگ خانه‌مان را زد. به او گفتم: «چی شده حسین‌جان؟!» گفت: «دیشب بعد از اینکه پرچم‌ها و سیاهی‌ها را نصب کردم همان‌جا خوابم برد.

توی خواب دیدم امام حسین (ع) آمده توی پارکینگ خانه‌مان و به من گفت: «احسنت! چه تکیه قشنگی زدی! دستی به سیاهی‌ها کشید و به من خسته نباشید گفت.»

وقتی حسین این جملات را می‌گفت، اشک توی چشمانش حلقه زده بود. می‌دیدم چقدر خوشحال است از اینکه کارش مورد قبول حضرت ارباب واقع شده است. آن سال تکیه حسین حس و حال دیگری داشت.

حسین ولایتی، سی‌ویکم شهریورماه سال ۱۳۹۷ در حادثه تروریستی اهواز به شهادت رسید.

روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

ارادت شهید امید کبری به حضرت رقیه (س)

‏در آشپزخانه کار می‌کرد، یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی‌اش هم خیلی عمیق بود.

بچه‌ها بهش گفتند: «امید! دیگه از فردا نمی‌خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب می‌ریزه رو زخمت بدتر میشه». یکی از رفقایش تعریف می‌کرد می‌گفت: تا این را به او گفتم خنده‌ای کرد و گفت: «فدای سر حضرت رقیه!»

خیلی به حضرت رقیه (س) ارادت داشت. در روضه‌ها آتش گرفت و امید اکبری سوخت. عمه بیا گمشده پیدا شده، کنج خرابه شبه یلدا شده، ورد زبانش تو ذاکری و مداحی بود.

امید در بیست‌وچهارم بهمن‌ماه سال ۱۳۹۷ توسط گروهک تروریستی جیش‌الظلم در جاده خاش زاهدان به شهادت رسید.

روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

عاشق شرکت در مراسم‌های عزاداری بود

برای کار خیر همیشه پیش قدم بود. مخصوصاً اگر پای امام حسین (ع) وسط می‌آمد. عاشق هیئت و شرکت در مراسم‌های عزاداری بود. هر سال دو سه روز قبل از شروع محرم دیگر خانه پیدایش نمی‌شد.

برای آنکه مراسم عزاداری محرم باشکوه برگزار شود، خودش پیش‌قدم بود و قبل از اینکه مردم به مسجد و حسینیه‌ها بروند، او آنجا بود و کارهای مراسم را انجام می‌داد.به عنوان خادم برای امام حسین (ع) اخلاقش خیلی خوب بود.

شهید ایوب اسلامی‌نیا شانزدهم فروردین‌ماه سال ۱۳۹۷ حین توقیف خودروهای قاچاق سوخت در کرمانشاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

برای امام حسین (ع) فقط باید سر داد

۵۰ کیلومتر از نجف‌آباد تا اصفهان را هر شب طی می‌کرد تا بتواند در این هیئت بدون اینکه کسی او را بشناسد، خادمی کند.

محسن برای مسئول حسینیه شرط گذاشته بود، آن هم دو تا، یکی اینکه مرا پشت حسینیه بگذارید تا آنجا خدمت کنم، نمی‌خواهم دیده شوم، مورد دوم هم هر چه کار سخت هست را به من بدهید.

شب‌ها که هلاک و خسته می‌خواست به خانه برگردد، در جواب خسته نباشید دوستانش می‌گفت: برای امام حسین (ع) فقط باید سر داد».

روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

تقدیر حسین را برای جای دیگری نوشته بودند

حسین خودش را خادم اهل‌بیت (ع) می‌دانست. خادمی که دوست نداشت به چشم کسی بیاید مگر آن‌هایی که همه جورِ دوست داشت برایشان خدمت کند.

دم هیئت رزمندگان اسلام می‌ایستاد و هر کاری که از دستش برمی‌آمد برای عزاداران اهل‌بیت (ع) می‌کرد.

در آن لحظاتی که روضه‌ها از بلندگوهای هیئت دل هر شنونده‌ای را با خود می‌برد حسین دلش هوای کربلا می‌کرد. اشک بود که روی صورتش جا می‌انداخت و زیر چانه‌اش لباس‌هایش را خیس می‌کرد.

آرزوی کربلا داشت اما تقدیر حسین را برای جایی دیگر نوشته بودند. خودش را به آب‌وآتش زد تا اینکه برگه اعزامش را عمه سادات امضا کرد و توانست راهی شود.

حسین آقادادی بیست‌وششم مهرماه سال ۱۳۹۸ در جایی نزدیک فرات به شهادت رسید.

روایتی از خادمی شهدا در تکیه‌های عزاداری/ مردانی که برای خادم‌الحسین شدن روزشماری می‌کردند

کد خبر 676222

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.