به گزارش خبرنگار ایمنا، شجاع دلیران آتشنشان در میان سیاهی دود مانند نور امید میدرخشند، به شوق لبخند پس از رهایی پیش میروند و با ایثارگری جان خود را بیچونوچرا برای حیات دیگران فدا میکنند. این بزرگمردان از عشق و محبت دریغ نمیکنند و با تمام توان در برابر شعلههای آتش، حوادث ناگوار، سختیهای بیش از حد تصور و صعبالعبور بودن مناطق میایستند تا جان و مال دیگران را حفظ کنند.
نیروهای آتشنشانی، وقت و بیوقت گوش به زنگ صدای آژیری هستند که آنها را به میدان مبارزه دعوت کند و برای یاری رساندن به همنوعان خود در کسری از ثانیه لباس رزم بر تن میکنند. عشق به همنوع، ایثار و شجاعت از جمله مواردی است که این نیروهای خدوم را همراهی میکند و آنها را در برابر سختیها محکم میسازد.
نیروهای آتشنشانی همچون سربازان خط مقدم در جبهه جهاد و خدمت به خلق خدا به استقبال آتش و حوادث غیرمترقبه میروند، صدمه و فوت همرزم خود را با چشم میبینند و افزون بر زخمهای روحی، یادگاریهایی از جنس زخم بر تن، سوختگی، تنگی نفس و کاهش دید را از مأموریتهای پرفراز و نشیبی خود در توشه دارند.
آنها به گونهای با شجاعت قدم بر میدارند که گویی زرهای نفوذناپذیر بر تن و کفشهایی فولادی به پا دارند، اما تنها سلاح آنها عشق و تنها همراه آنها ایثار است. هنگامی که امید همگان در حوادث رخ داده از بین رفت، آنها به میدان میآیند و با رشادت، سرسختی، ایثار و فداکاری، چشمههای امید را خروشان میکنند.
مأموران ۱۲۵، در ذهن کودکان مانند قهرمان قصههای خیالی نقش میبندند و تماس با آنها از ابتداییترین آموزشهای افراد است. آتشنشانان با بحرانهای غیرقابل کنترل دست به گریبان هستند و استرسی همیشگی، دیدن صحنههای غمانگیز و دلخراش و مأموریتهای طاقتفرسا بخشی از زندگی پر از چالش آنها است.
آتشنشانان، بیمنت ایثاری به بلندای جان دارند، راهگشای مسیرهای سخت هستند و در میان حصار دود، به عنوان خطشکن خط مقدم پای به میدان میگذارند، از هزاران بزرگمردی که پای در این عرصه پرخطر گذاشتهاند، پای صحبت یکی از این دلیرمردان نشستیم و از رشادتهای این بزرگمنشان شنیدیم.
خطشکن حوادث
سرآتشیار محسن بگدلی؛ رئیس اداره فرماندهی عملیات و ارتباطات سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان به خبرنگار ایمنا، میگوید: با پشت سر گذاشتن آزمون برگزار شده در سال ۱۳۸۲، در سازمان آتشنشانی مشغول به کار شدم و تعداد مأموریتهای که اعزام شدهام، از وصف و شمارش خارج است. مأموریتهای آتشنشانان، طیفی از امدادرسانیهای متعدد از جمله ورود حیوان به منازل مسکونی، راهنمایی کردن افراد، حریقهای سنگین و بزرگ و تصادفات را شامل میشود که قرار گرفتن در هر کدام از این موارد باید با تخصصی ویژه و تسلط بر شرایط انجام شود تا بتوانیم افراد گرفتار در حوادث را همراهی کنیم و جانشان را نجات دهیم.
او به انگیزه خود برای انتخاب این شغل و علت ثابت قدم ماندن در این راه اشاره میکند و میافزاید: کمک رساندن و یاری دادن سایر افراد در سرشت انسان گنجانده شده و احساسی خوب به فرد کمککننده تزریق میکند. این احساس قدرتی برای ادامه مسیر و کمک به همنوعان، محسوب میشود و هر روز فرد را در مسیر خود مصممتر میکند.
این آتشنشان با سابقه که ۲۰ سال از عمر خود را در سازمان آتشنشانی اصفهان گذرانده است، با بیان اینکه صدمات و جراحتهای متعددی در جریان امدادرسانی به حوادث رخ داده، متوجه آتشنشان است، تصریح میکند: شکستگی مچ پا، سوختگی دو دست و صورت و شکستگی دست از صدمات جدی است که در طول مأموریتهای ۲۰ ساله با آنها درگیر بودهام و بعضی صدمات از جمله خراش و پارگی دست نیز بسیار رایج بودند و کم اهمیتتر محسوب میشدند، اما ما آتشنشانان تمام این سختیها و صدمات را برای نجات افراد گرفتار در حوادث به جان میخریم.
عشق و ایثار؛ دو احساس وصفنشدنی آتشنشان
او با اشاره به ناآشنا بودن محیط حوادث برای مأموران عملیاتی آتشنشانی، ادامه میدهد: حدود سه سال گذشته در جریان امدادرسانی به حریق رخ داده، یکی از همکاران بدون داشتن اطلاع قبلی از محیط حادثه و وجود دود گرفتگی، به درون چاهی سقوط کرد. این مأمور اعزامی عملیاتی آتشنشانی، از ناحیه کمر متوجه آسیب شد و همچنان با عوارض این حادثه دست به گریبان است.
بگدلی با بیان اینکه با وجود تمام سختیها، آسیبها و شرایط کاری، تاکنون با تفکری مبنی بر ترک این شغل درگیر نبودهام، اظهار میکند: حسی که پس از اتمام امدادرسانی در وجود آتشنشان جریان مییابد با هیچ احساسی قابل مقایسه نیست و در آغوش گرفتن، دیدن اشک شوق و آرامش پس از اتمام مأموریتها در چهره افراد، احساسی وصفناپذیر است و خستگی از تنمان بیرون میرود.
او با بیان اینکه خانواده یک آتشنشان در تمام موقعیتها شریک او هستند و ماهیت شغل پر تنش او را درک میکنند، به صحبتهای خود اضافه میکند: سختیهای شغل یک آتشنشان به دو بخش جسمی و روحی تقسیم میشود. مشکلات جسمی این شغل با عشق و ایثار پوشیده خواهد شد، اما مشاهده آسیب سایر افراد و تنشهای مختلف طی مأموریتها، تأثیری مستقیم بر روحیه افراد دارد و فرسایش روحی ایجاد شده ناشی از لمس کردن حوادث ناگوار، غیرقابل وصف است.
نور امید میان شعلههای آتش
رئیس اداره فرماندهی عملیات و ارتباطات سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان با اشاره به لزوم تقویت روحیه نیروهای آتشنشان و توجهی ویژه به سلامت روان آنها، میگوید: به طور قطع بعضی حوادث از جمله حوادث منجر به فوت، تأثیری مستقیم بر روحیه، عملکرد و رفتار یک آتشنشان دارد، اما نباید هیچیک از این موارد در زندگی شخصی فرد دخیل و منجر به ایجاد تنش در خانواده شود.
او میافزاید: با وجود مشکلاتی از جمله واردات بعضی تجهیزات، تمام مسئولان در حد توان خود در راستای تأمین و بهروزرسانی تجهیزات و امکانات سازمان آتشنشانی و تجدید روحیه و انگیزه در نیروهای عملیاتی، تلاش میکنند. با توجه به سختی شغل آتشنشانی، سن بازنشستگی نیروها ۲۰ سال است و به همین جهت کمبود نیروی انسانی و لزوم استخدام نیروهای جدید، در این سازمان احساس میشود.
بگدلی با اشاره به اینکه تمام شغل آتشنشانی آنقدر قداست دارد که حقوق دریافتی آن پر برکت است، تصریح میکند: ایثار و از خودگذشتگی اولین و مهمترین ویژگی بارز شخصیتی آتشنشانان است که عشق و شجاعت را نیز در خود جای میدهد. فردی که تمایل به اشتغال در این شغل دارد، افزون بر داشتن ایثار، عشق و شجاعت باید اهتمامی ویژه به ورزش داشته باشد تا بتواند در سختترین شرایط ممکن قدرت جسمانی خود را حفظ کند و در نهایت بتواند در کمترین زمان ممکن جان افراد را نجات دهد.
در حصار دود
او درباره لزوم بهروز بودن علم یک آتشنشان با توجه به گستردگی حوادث، به یکی از مأموریتهای خود اشاره میکند و ادامه میدهد: یکی از مأموریتهای خاطرهانگیز، امدادرسانی به حریق در طبقه زیرزمین یک ساختمان مسکونی بود. بخش سونا در طبقه دوم زیرزمین این ساختمان مسکونی طعمه حریق شده بود و مأموران اعزامی بلافاصله وارد ساختمان و با دودگرفتگی شدید هنگام شب مواجه شدند.
این آتشنشان اضافه میکند: ترکیب تاریکی و دود، فضایی غیرقابل توصیف به وجود آورده بود، آتشنشانان بدون داشتن اطلاعات قبلی وارد طبقات زیرزمین شدند و به جستوجوی کانون آتش پرداختند. هیچ چیز قابل مشاهده نبود و تنها ابزار جستوجوی آتش، احساس کردن حرارت بود.
او میافزاید: جستوجوی طبقه اول زیرزمین با تمام شرایط سخت به پایان رسید، اما کانون آتش کشف نشد و آتشنشانان با پیمودن دو طبقه راهپله، به طبقه دوم زیرزمین این ساختمان مسکونی رسیدند. با نزدیک شدن به کانون آتش، حرارت و گرما بیشتر میشد، اما همچنان دید واضحی وجود نداشت؛ ساکنان این مجتمع مسکونی در طبقات گیر کرده بودند، در خطر دودگرفتگی قرار داشتند و نگرانی و استرس تمام وجود آنها را درگیر کرده بود، اما من و دوستانم با تلاشی بیوقفه تمام افراد را نجات دادیم و شوق نجات ساکنان این ساختمان برای همیشه در ذهنم نقش بسته است.
حرف آخر…
بگدلی با بیان اینکه آتشنشان همزمان چندین عملیات از جمله اطفای حریق و خارج کردن ساکنان ساختمان مسکونی را دنبال میکردند، اظهار میکند: دیدن اشک شوق ساکنان این ساختمان پس از اتمام مأموریت امدادرسانی جانی دوباره به ما بخشید و تمام سختیها و مشکلات امدادرسانی را در خود غرق کرد.
او به عنوان سخن آخر، خاطرنشان میکند: دعای خیر پدر و مادر همیشه باید بدرقه راه آتشنشان باشد؛ چراکه این دعای خیر حافظ جان و روشنکننده راه آنها است.
نظر شما