۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۴
بازیگرانی در نقش معلم

سینمای ایران هر از گاهی و در مقاطع مختلف به اقتضای داستان به موضوع معلم پرداخته است. امروز «روز معلم» است و به همین مناسبت تعدادی از به یادماندنی‌ترین بازی‌ها در نقش معلم در سینمای ایران طی سال‌های گذشته را مرور کردیم.

به گزارش خبرنگار ایمنا، دوران مدرسه و تحصیل، جزو ماندگارترین سال‌های زندگی افراد مختلف است و اتفاقات و ماجراهای کتاب و کلاس و درس، خاطرات فراوانی را در ذهن‌ها ثبت می‌کند و در این بین داستان‌هایی که درباره دوران مدرسه روایت می‌شوند ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار می‌کنند و بعضاً جزو محبوب‌ترین آثار هم می‌شوند. کارگردان‌های مختلف در عرصه فیلم سازی نیز با استفاده از این ویژگی به بار دراماتیک آثارشان افزوده و نگاه‌های متفاوتی را در آثارشان دنبال کرده‌اند.

سینمای ایران هر از گاهی و در مقاطع مختلف به اقتضای داستان به موضوع معلم پرداخته است. امروز «روز معلم» است و به همین مناسبت تعدادی از به یادماندنی ترین بازی‌ها در نقش معلم در سینمای ایران طی سال‌های گذشته را مرور کردیم، از بازی بسیار خوب استاد «علی نصیریان» در فیلم دهه شصتی «جاده‌های سرد» و بازی درخشان زنده یاد «هما روستا» در فیلم به یادماندنی «پرنده کوچک خوشبختی» تا این اواخر و هنرنمایی «جواد عزتی» در فیلم «خورشید» که نقشی متفاوت را بازی کرد.

«بیژن امکانیان» در «دبیرستان»

کارگردان: علی صادقی

سال ساخت: ۱۳۶۵

فیلم درباره «علی ناصری»، دبیر زیست‌شناسی است که به تازگی اعتیادش را ترک کرده است. او پس از سه سال به زادگاهش باز می‌گردد و به دلیل سابقه خوب پدرش به کار بازگردانده می‌شود و کار در دبیرستان را شروع می‌کند. در دبیرستان توجه وی به دانش آموزی به نام «مسعود» جلب می‌شود که عامل پخش مواد مخدر است.

«امکانیان» که به عنوان جوان اول سینمای آن سال‌ها و پس از موفقیت «گل های داوودی» حضورش روی پرده سینماها می‌توانست گیشه را تضمین کند در فیلم «دبیرستان» نقش معلم قهرمانی را بازی می‌کند که برای رهایی شاگردانش از دام اعتیاد، آستین بالا می‌زند و یکی از درخشان‌ترین سکانس‌های معلم و شاگردی سینما را خلق می‌کند؛ صحنه‌ای که دانش‌آموزان بعد از خشم «ناصری» و خروج او از کلاس، سراغش می‌روند و پاکت سیگارها و فندک و کبریت را از جیب‌های شأن در می‌آورند و روی زمین می‌اندازند و «امکانیان» که در این لحظه خودش نیز مشغول کشیدن سیگار است، آن را خاموش می‌کند.

«جواد عزتی» در «خورشید»

کارگردان: مجید مجیدی

سال ساخت: ۱۳۹۸

فیلم روایتگر داستان زندگی پسری ۱۲ ساله به اسم «علی» است که همراه سه دوستش، کار می‌کند تا بتواند نیازهای خانواده اش را برطرف و یک زندگی خوب را برایشان فراهم کند. طی اتفاقاتی، مردی به او پیشنهاد می‌دهد که یک زیر خاکی را برایش بیابد. یکی از کاراکترهای صمیمی و آشنای معلم در سینمای ایران، «جواد عزتی» در «خورشید» است. «سامان» معلم جوانی است که در شمایلی شبیه به خود «مجیدی» در «شنا در زمستان» دهه ۶۰ بدون بازی‌های اغراق شده و تیپیکال آن زمان، حس و حال و فضای رفاقتی را با دانش آموزانش که بیشتر کودکان کار هستند، خلق می‌کند که دیدنی است. همراهی و همدلی «سامان» فیلم «خورشید» تا آنجا پیش می‌رود که در سکانس‌هایی از فیلم، دانش آموز، «کله زدن» (با پیشانی به صورت دیگری زدن) را به معلم آموزش می‌دهد و او با تمرین در صحنه‌ای از آن استفاده می‌کند!

«علی نصیریان» در «جاده های سرد»

کارگردان: مسعود جعفری جوزانی

سال ساخت: ۱۳۶۴

فیلم درباره «اسماعیل» است که در فصل زمستان ناچار می‌شود برای تهیه داروی پدر بیمارش به شهر برود که معلم روستا و جوانی به نام «رحمان» نیز با او همراه می‌شوند. در بین راه، معلم که یکی از پاهایش را سال‌ها قبل در درگیری با گرگ‌ها از دست داده است از «اسماعیل» و «رحمان» جدا می‌شود و در بازگشت به روستا مورد هجوم گرگ‌ها قرار می‌گیرد و به گودالی پناه می‌برد. «اسماعیل» و «رحمان» پس از تهیه دارو، راه رفته را باز می‌گردند و به گروهی از اهالی روستا که برای نجات معلم آمده‌اند می‌پیوندند و او را که در مقابله با گرگ‌ها زخمی شده است نجات می‌دهند.

«علی نصیریان» در این فیلم، نقش یکی از معلمان به یاد ماندنی تاریخ سینمای ایران را به تصویر کشیده است. فیلم بیش از آن‌که به خود معلم بپردازد به نقش معلم در جامعه اشاره دارد. فیلم ساز معلمی را خلق می‌کند که اگر چه تنها در چند صحنه کوتاه او را در کلاس درس می‌بینیم اما در طول فیلم همواره در حال اجرای نقش آموزگارانه خود برای شاگردش و همه اهالی روستا است، آن هم به فداکارانه‌ترین شکل ممکن.

«خسرو شکیبایی» در «رابطه»

کارگردان: پوران درخشنده

سال ساخت: ۱۳۶۵

فیلم درباره «ناصر»، نوجوانی ناشنوا و محروم از قدرت تکلم است که به ایجاد رابطه با اطرافیان خود قادر نیست. پدر و خواهرش به او بی توجه هستند و دل سوزاندن مادر به حال او بی فایده است.

«ناصر» تحت فشار اطرافیان و خانواده از همه افراد و همه چیز دلزده است، اما پس از آنکه معلمش او را در برقرار نشدن ارتباط با اطرافیان مقصر می‌داند به خود می‌آید و سرانجام پس از آنکه تا حدودی قدرت تکلم می‌یابد با دسته گلی به دیدار معلم می‌رود.

زنده یاد «خسرو شکیبایی» که در هنگام بازی در این فیلم، هنوز ستاره سینمای ایران نشده بود، بسیار خوب از پس ایفای نقش معلم برآمده است، معلمی که هم جدیت قابل اشاره‌ای دارد و هم در برخورد با «ناصر» بسیار مهربان و رفیقانه جلو می‌رود.

از سوی دیگر، «پوران درخشنده» کارگردان این فیلم در کارنامه کاری خود نشان داده که همواره اهمیت ویژه‌ای برای نقش آموزش و پرورش در فیلم‌هایش قائل است و همیشه به آموزگاران وجهه‌ای جامعه شناسانه می‌بخشد.

«هما روستا» در «پرنده کوچک خوشبختی»

کارگردان: پوران درخشنده

سال ساخت: ۱۳۶۶

داستان فیلم درباره دختری به نام «ملیحه» است که بر اثر ضربه روحی در کودکی، قدرت تکلم خود را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی می‌شود. او با همه دعوا می‌کند و با کسی دوست نیست تا اینکه با ورود خانم شفیق (زنده یاد «هما روستا») تغییراتی در زندگی «ملیحه» اتفاق می‌افتد.

«پرنده کوچک خوشبختی» فیلمی است که به آسیب‌شناسی شیوه‌های تعلیم و تربیت می‌پردازد. «پوران درخشنده» بعد از فیلم قبلی اش، «رابطه»، در این فیلم هم به مسائل مربوط به آموزش و پرورش می‌پردازد و داستانی را تعریف می‌کند که هم درباره فداکاری و جانفشانی‌های یک معلم برای سروسامان بخشیدن به روح ناآرام شاگردش است و هم از رهگذر این قصه، فیلم ساز سعی دارد نسبت به نوع آموزش مواضعی انتقادی بگیرد.

در مقایسه با «رابطه»، این فیلم «درخشنده» جامعه‌شناسانه‌تر است و رویکرد اجتماعی‌اش در کنار همه ابعاد ملودراماتیک ارتباط میان معلم و شاگرد، جدی‌تر به‌نظر می‌رسد. یکی از بهترین و به یادماندنی ترین بازی‌های زنده یاد «هما روستا» در تمام سال‌های بازیگری او در این فیلم اتفاق می‌افتد.

«جهانگیر الماسی» در «پشت پرده مه»

کارگردان: پرویز شیخ طادی

سال ساخت: ۱۳۸۳

فیلم درباره «مرتضی» پسر بچه روستایی و ناشنواست که با آموزگار تازه وارد دبستان، بر سر عشق او به مادرش دچار توهم و بحران روحی می‌شود. دوستان او در ادامه کشمکش میان آنها نقش اساسی را ایفا می‌کنند تا جایی که آن دو را به سوی یک ماجرای تلخ و غم انگیز سوق می‌دهند.

یک شاگرد ناشنوا و معلمی که در ابتدا با جدیت آغشته به خشم خود، شخصیتی منفی به‌نظر می‌رسد اما داستان عاشقانه میان مادر بچه و معلم، همه‌چیز را تغییر می‌دهد. موضوع «پشت پرده مه» بسیار جالب است و شاید از معدود دفعاتی که این چنین معلم و شاگرد در برابر هم قرار گرفته باشند. «جهانگیر الماسی» پس از سال‌ها توانست با حضور در نقش این شخصیت، خود را در قالبی جدید و کمتر قابل انتظار به نمایش گذاشت.

«پشت پرده مه» توانست پروانه زرین بهترین فیلم و بهترین بازیگر نوجوان (علیرضا شیخ الاسلامی) را از نوزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان کسب کند. «رزیتا غفاری» و «فاطمه طاهری» دیگر بازیگران این فیلم هستند.

«لیلا حاتمی» و «مریلا زارعی» در «جدایی نادر از سیمین»

کارگردان: اصغر فرهادی

سال ساخت: ۱۳۸۹

فیلم روایتگر «سیمین» است که می‌خواهد به همراه همسرش و دخترش از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده است اما همسرش نمی‌خواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد تنها رها کند. این اختلافات باعث می‌شود «سیمین» از دادگاه درخواست طلاق کند.

«لیلا حاتمی» و «مریلا زارعی» در فیلم «فرهادی» هر دو معلم هستند، یکی معلم زبان‌های خارجی در آموزشگاه‌های آزاد است که به‌واسطه مهاجرت، زندگی زناشویی‌اش با بحران مواجه شده و دیگری معلم مدرسه دختر اوست که به‌واسطه کلاس خصوصی و رفت و آمد به خانه «نادر» و «سیمین»، درگیر بحران زندگی آنان می‌شود. هم به واسطه مهاجرت «سیمین» و هم به واسطه موقعیت بغرنجی که «فرهادی» معلم مدرسه را با بازی «مریلا زارعی» در آن قرار می‌دهد، نگاه فیلم و فیلم ساز به مسئله آموزش، سویه‌ای انتقادی به خود می‌گیرد.

«رضا عطاران» در «ورود آقایان ممنوع»

کارگردان: رامبد جوان

سال ساخت: ۱۳۸۹

فیلم درباره مدیر یک دبیرستان دخترانه است که به شدت با حضور یک دبیر مرد در مدرسه خود مخالفت می‌کند اما طی حوادثی مجبور می‌شود یک مربی شیمی مرد را به استخدام مدرسه‌اش درآورد.

«رضا عطاران» در این فیلم، بی‌اغراق در نقش یکی از بامزه‌ترین و به یاد ماندنی‌ترین معلم‌های سینمای ایران هنرنمایی کرده است. «ورود آقایان ممنوع» از معدود فیلم‌هایی است که داستان اصلی و وقایع آن عموماً در یک دبیرستان می‌گذرد. علاوه بر «عطاران»، «ویشکا آسایش» هم به عنوان یک مدیر بداخلاق و بسیار بی‌اعتماد به مردان در این فیلم درخشان ظاهر شده اما مهم‌تر از کیفیت بازی‌ها، پرداخت کاراکترها در فیلم نامه است که سبب شده دو شخصیت ماندگار و بسیار دوست داشتنی خلق شوند.

«فرشته صدرعرفایی» در «حوض نقاشی»

کارگردان: مازیار میری

سال ساخت: ۱۳۹۱

فیلم روایتگر «مریم» و «رضا» زوجی کم‌توان است که البته فرزندشان سالم است و با بزرگ شدن او مشکلاتی میان فرزند و والدین ایجاد می‌شود.

فرزند آن‌ها که در مدرسه‌ای عادی درس می‌خواند، کم کم متوجه تفاوت مادر و پدر خود با بقیه اولیا و دچار ناسازگاری با مادر و پدرش می‌شود.

«فرشته صدرعرفایی» معلم پسر، باز هم یکی از همان معلم‌های فداکار و به یادماندنی است که به موقعیت شاگرد خود توجه ویژه‌ای می‌کند و خارج از ساعات تحصیل، پیگیر اوضاع او می‌شود.

«عرفایی» به خوبی توانسته دلسوزی کاراکتر معلم را به تصویر بکشد. فیلم «حوض نقاشی» در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین طراحی صحنه و لباس شد.

«شهاب حسینی» در «فروشنده»

کارگردان: اصغر فرهادی

سال ساخت: ۱۳۹۴

فیلم روایتگر داستان زوج جوانی است که در حال اجرای نمایشنامه «مرگ فروشنده» آرتور میلر هستند و در این میان با ورود مردی ناشناس به خانه‌شان درگیر مسائل بغرنج خانوادگی می‌شوند.«شهاب حسینی» در «فروشنده» یکی از معلم‌های باحال و رفیق شاگردان مدرسه است، از همان‌هایی که بچه‌ها کل هفته منتظر هستند تا نوبت کلاسشان با این معلم برسد. در صحنه‌هایی از فیلم که «عماد» را در کلاس درس می‌بینیم، «فرهادی» بیش از هر چیز بر همین صمیمیت میان او و شاگردان تاکید کرده است.

هر چند «فروشنده» کمتر به مسائل آموزشی و تربیتی می‌پردازد اما یک معلم به‌یادماندنی را خلق می‌کند. این فیلم جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار ۲۰۱۷ و همچنین جایزه بهترین فیلم نامه (اصغر فرهادی) و بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) را در جشنواره کن کسب کرد.

کد خبر 658457

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.