به گزارش خبرنگار ایمنا، روز جهانی کتاب کودک از سال ۱۳۴۹ در ایران به رسمیت شناخته شده و وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۰ روز چهاردهم فروردین را «روز جهانی کتاب کودک» در ایران اعلام کرده است.
با تمام اهمیتی که کتاب و کتابخوانی دارد و با همه گفتهها و شنیدههایی که در راستای توجه به کتاب کودک و گسترش فرهنگ مطالعه داده میشود، به نظر میرسد هنوز بر سر راه ادبیات این حوزه چالشها و کاستیهایی وجود دارد.
از طرفی داستان کودکان و نوجوانان از مهمترین منابعی است که میتواند این قشر تشنه هیجان، سرگرمی و آگاهی را سیراب کند. با این وجود ممکن است گاهی دستکم گرفته شود و اهمیت و ظرفیتهای آن به درستی معرفی نشود. ازآنجاکه این منبع رنگین به نوعی برای قشر پایه جامعه، یعنی کودکان و نوجوانان است، از اهمیت بالای برخوردار بوده و به تبعیت از آن، با چالشهای بسیاری نیز رو بهرو است.
وضعیت مطلوب ادبیات کودک در کشور
اسماعیل همتی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان و نوجوانان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به ظرفیتهای ادبیات کودک و نوجوان در توسعه انسانی جامع، اظهار کرد: با وجود اینکه تیراژ کتاب به خاطر گرانی کاغذ پایین آمده است اما ادبیات حوزه کودک و نوجوان در وضعیت مطلوبی قرار دارد. با اینکه روزبهروز شاهد کاهش خوانندگان کتاب در کشور هستیم، وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در قیاس با ادبیات این حوزه در کشورهای دیگر خوب است، علاوه بر آن ادبیات کودک در ۱۰ سال گذشته کاربردی شده و از حالت سرگرمی درآمده است.
وی افزود: بهطورکلی برای ادبیات کودک سه کاربرد تعریف شده است که شامل سرگرمی، آموزش و خلاقیتبرانگیزی است، درصورتیکه کتابهای بزرگسال میتواند فاقد این سه ویژگی باشد. از نظر تکنیکی نیز ادبیات کودک باید سه مشخصه آشکار داشته باشد که شامل جملات کوتاه، زبان ساده و معیار و زبان توصیفی و تصویری بیان مطالب است.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان تصریح کرد: ادبیات کودک نسبت به دهههای قبل پیشرفت قابل توجهی داشته است، بهویژه مهمترین پیشرفت آن، گوناگون شدن این حوزه از ادبیات است.
اگر از دهه ۶۰ برخی به عنوان دوره طلایی ادبیات کودک یاد میکنند به دلایل دیگری برمیگردد؛ دهه ۶۰ دورانی بود که تمام کودکان علاقهمند شروع به نوشتن و به نوعی شروع به آزمودن خود کردند و عاملی که باعث شده نوشتهها در این حوزه از موفقیت و استقبال چشمگیری برخوردار باشد، رقابت بچههای نویسنده در این حوزه بوده است. از طرفی تولیدکننده کتاب کودک در آن دهه محدود بود و کانون پرورش فکری کودکان با پیشینهای که داشت، فعالیتی که در این حوزه میکرد، چشمگیر بود اما هماکنون تولیدکننده محتوای ادبیات حوزه کودک و نوجوان بسیار زیاد شده است و آنهایی که در دهه ۶۰ درخشیدند، افول کردند.
دلیل افول ناشران برتر حوزه کودک در دهه ۶۰
وی ادامه داد: دلیل افول به این خاطر است که این افراد، برای تولید کارهایی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، وابسته به دولت و نشر دولتی شدند، در نهایت تبدیل به ناشران رانتی شدند و چون دریافتند که هرچه مینویسند چاپ میشود، طبیعی است که از خلاقیت فاصله گرفتند.
همتی با بیان اینکه کارهای ترجمه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، بیشتر مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد، گفت: ترجمه هنوز برای مخاطب جذاب است، زیرا او میتواند از صد تا کشور انتخاب کند درصورتیکه ادبیات ما از یک کشور است و تنها کشوری هستیم که در این حوزه براساس آزمون و خطا پیش میرویم و هنوز از مضامین نمیتوانیم بنویسیم، هنوز در بسیاری از آموزش بسیاری از مهارتها برای کودکان عرف اجازه نوشتن به ما را نمیدهد.
این نویسنده کودک تاکید کرد: اگر اشکالی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد، مقصر اصلی آن رسانهها، انجمنهای ادبی و نهادهای متولی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هستند که هنوز بعد از سالیان سال، نتوانستهاند همه افراد نویسنده را به خلاقیت در نوشتن در این حوزه از ادبیات فراخوانند.
چالشهای ادبیات حوزه کودک و نوجوان در کشور
عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران اضافه کرد: ادبیات حوزه کودک و نوجوان در کشور با چالشها و تهدیداتی روبهرو است، یکی از این تهدیدات خودمحدودکنندگی است. در جامعه ما به کودک احترام زیادی گذاشته میشود و برای او حرمت قائل هستیم، از آن طرف یک جامعه اخلاقی هستیم و برای فروش کتاب دست روی هر موضوع و ترفندی نمیزنیم، همین موضوع موجب میشود تا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و انتخاب موضوعات کتاب برای ارائه به کودکان دچار افراط و تفریط شویم.
وی ادامه داد: عامل دیگر که به عنوان یک چالش و تهدید جدی در حوزه ادبیات کودک با آن مواجهه هستیم، بحث محدودیت در مضامین است که بخش اعظم این تقصیر به عهده نویسندگان است. متأسفانه برخی از نویسندگان به ویژه نویسندگان ادبیات حوزه کودک و نوجوان، مطالعه کمی دارند و از ادبیات جهان و تنوع آن کماطلاع هستند، لذا فقیر مینویسند؛ در واقع فقیرنویسی نویسندگان ادبیات حوزه کودک و نوجوان، یکی از چالشها و تهدیدات مهم پیش روی ادبیات این حوزه است.
همتی ادامه داد: وقتی نویسنده کتاب کودک، اطلاع کمی از سایر علوم در حوزه روانشناسی، تربیتی و غیره دارد، کتابی که مینویسد نیز محتوا و مفهوم خاصی را به کودک منتقل نمیکند و همین امر، باعث میشود نسل بیسواد با اطلاعات سطحی تربیتی، تربیت و تحویل جامعه دهیم.
وی با بیان اینکه موضوعات لازم بر ادبیات حوزه کودک ارزشسازی درباره اهمیت کار، حفظ محیط زیست، توجه به انرژی و بازیابی آن است، گفت: در حال حاضر آموزش مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبهای که کودک با آن روبهروست، مغفول مانده است؛ این مباحث باید یکی از اولویتهای مهم ادبیات کودک در عصر حاضر باشد. همانطورکه بسیاری از کشورهای توسعهیافته به این موضوعات پرداختهاند ما هم باید در ادبیات حوزه کودک به این مقولات بپردازیم که کودک با کمترین آسیب و مشکل در آینده مواجه شود.
نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در ادامه اظهار کرد: واقعیت این است که ما در ارتباطات ضعیف هستیم و جای آثاری که کودک را به ارتباطات و مدیریت ارتباطاتش دعوت کند، خالی است.
دچار چالش در ادبیات هستیم
وی تاکید کرد: ما دچار چالش در ادبیات هستیم که یکی از آن ادبیات حوزه کودک است، یکسری از نویسندگان به اشتباه برای کودک سادهنویسی کردند، درواقع از ادبیات و وظایفش دور شدند یا نویسندگان دیگر این حوزه، جنبه سرگرمی را بر سایر ویژگی ادبیات کودک مقدم دانستند. ادبیات وظیفهاش پرورش ذهن و درک انواع اطلاعات از آن اثر است، همان وظیفهای که آثار ادبی بزرگان ما با وجود اینکه چند سده از خلق آن گذشته است، مشمول آن هستند.
همتی گفت: یکیسری نویسندگان حوزه کودک که به نظر بنده همانهایی بودند که برای چاپ کتابشان از رانت یا انتشارات دولتی بهره میبرند، هر چه نوشتند، چاپ شد و همین امر باعث شیوع سادهپسندی در ادبیات حوزه کودک و نوجوان شد و با این کار زبان ادبی را مخدوش کردند.
نظر شما