به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که محمود فروزبخش، اصفهانپژوه در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«غرب اصفهان هم برای خودش حکایتها دارد. سرتاسر خیابان آتشگاه و میرزاطاهر پر است از محلاتی که پیشتر روستاهای نزدیک به اصفهان بودند، خیابانی که دو اثر باشکوه منارجنبان و کوه آتشگاه را در خود جای داده است. از محلههای آغازین منطقه غرب اصفهان، بهارانچی و گورتان را میتوان نام برد.
این محلهها با شناخت امامان جماعت دیرینشان بیشتر و بهتر شناخته میشود. نام مسجد جامع گورتان با آیتالله اسدالله جوادیگورتانی گره خورده است. مردی که قریب به ۶۰ سال در آن مکان اقامه نماز کرد و نام بهارانچی با خانواده بهشتینژاد گره خورده و در این میان یاد مرحوم آیتالله سیدمصطفی بهشتینژاد به نیکی بر اذهان مانده است.
اما این دو بزرگوار در یک کار بزرگ همتی مشترک داشتند، در برگزاری نماز جمعه. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، اصفهان یک نماز جمعه رسمی داشت که البته حکومتی بود و میلی از جانب مؤمنان نسبت به شرکت آن نبود، از طرف دیگر عالم بزرگوار دیگری هم بود که نه تنها بر اقامه نماز جمعه تاکید داشت بلکه آن را واجب میدانست!
برای همین سالها، خود اقامه آن را برعهده میگرفت. نامش حاجآقا رحیم ارباب بود. عمامه به سر نمیگذاشت اما استاد علمی بزرگترین مجتهدان اصفهان بود. در حوزه علمیه نامش به دانشمندی مشهور بود و در میان مردم، حسن اخلاقش زبانزد و صد البته در آسمانها شهرتش بیشتر. ارباب نه تنها استاد علم و فضیلت که به معنای واقعی معلم اخلاق و مجسمه تقوا بود.
وی در مکانهای مختلف و به دعوت بزرگان گوناگونی نماز جمعه اقامه کرد. برای مثال چند صباحی در مسجد جمعه یا همان مسجد جامع، اما در نهایت مکان نماز جمعه او تا آخرین روز توانش مسجد جامع گورتان بود. درست از روزی که دو شاگرد او یعنی سیدمصطفی بهشتینژاد و اسدالله جوادی او را به گورتان دعوت کردند و استاد هم پذیرفت.
بعد از آن بود که مردم دستهدسته از راههای دور و نزدیک خود را به فیض نماز جماعت میرساندند، حتی از شهرضا. جمعیت در آن زمانه بینظیر بود، آن هم برای نماز جمعهای که خطبههایش هم عربی بود اما نمازش بسیار باصفا بود.
وقتی آیتالله ارباب دچار ضعف جسمانی شدند و سن ایشان از نود هم فاصله گرفت، شاگرد و مریدشان آقای بهشتینژاد مسئولیت اقامه نماز جمعه را برعهده گرفت. اینجا بود که نام بهشتینژاد فراتر از یک امام جماعت مسجد یا مدرس حوزه شنیده میشود. بهشتینژاد تا تقریباً دو سال بعد از فوت استاد هم نماز جمعه را اقامه کرد و سپس بدرود حیات گفت هر چند سالها قبل به خدای خود گفته بود که دوست دارد پیش از استادش حاج آقا رحیم ارباب این زمین خاکی را ترک کند و تحمل دنیای بدون او را ندارد. این دعا از شاگردی که تقریباً چهل سال کوچکتر از استاد بود عجیب بود و نشانه نهایت عشق و تعلق قلبی.
سیدمصطفی بهشتینژاد در حالی در سال ۱۳۵۶ رخت از این جهان بربست و در سرزمین تخت فولاد آرام گرفت که در سالهای بعد شاهد شهادت فرزندان خود نبود. پسری که توسط منافقین ترور شد و پسر دیگر که به فیض شهادت در جبههها نائل شد. با شهادت سیدحسن و سیدمهدی، بهشتینژاد ازجمله علمایی شد که پدر بیش از یک شهید هستند و این افتخاری مضاعف برای این خانواده روحانی است.
یادگار دیگر او دکتر سیدمحمد بهشتی بود. کسی که مدتی هم شاگرد او در دروس حوزوی بود و سالها بعد نامش به عنوان افتخاری تابناک در آسمان اصفهان و ایران برای همیشه درخشید.
نام آیتالله بهشتینژاد را باید با یاد نماز جمعهها در عصری که چنین حرکاتی خلاف آب شنا کردن بود، همنشین بدانیم و از او در کنار آیتالله ارباب و اسدالله جوادی به عنوان پرچمداران و پیشگامان برگزاری نماز جمعه در اصفهان یاد کنیم. جایی که محل جمع شدن ما بود و تحکیم و عهد هفتگی بر محور معنویت. جوادی و بهشتینژاد شاگردانی بودند که توانستند بساط معنویت استاد بینظیرشان رحیم ارباب را برای مردم شهر به صورت گسترده پهن کنند، چیزی شبیه ریختن آب از چاه به درون یک استخر بزرگ.»
نظر شما