به گزارش خبرنگار ایمنا، سوم شعبان روزی است که میلاد امام حسین (ع) گرامی داشته شده و نام و یاد همیشه زنده آن بزرگوار دوباره در اذهان طنینانداز میشود. در این روز چند کتاب شاخص درباره آن حضرت و قیام عاشورا را معرفی میکنیم.
«قرآن و امام حسین (ع)؛ امام حسین (ع) و قرآن» اثر حجتالاسلام محمدعلی رضاییاصفهانی
نویسنده در مقدمه کتاب «قرآن و امام حسین (ع)؛ امام حسین (ع) و قرآن» معتقد است بر اساس احادیث، بیشتر از ۱۰۰ آیه قرآن درباره امام حسین (ع) و قیام آن حضرت نازل شده، اما بعد از مطالعه کتاب متوجه میشویم بسیاری از این آیات مربوط به اهل بیت بویژه پیامبر اعظم (ص)، حضرت علی (ع)، حضرت زهرا (س) و امام حسن و امام حسین ع هستند و تنها به امام سوم شیعیان اختصاص ندارند.
در فصل نخست به موضوع رویکرد قرآنی امام حسین (ع) و نقش قرآن در زندگی ایشان اشاره شده و برای نمونه شب عاشورا که آن حضرت برای تلاوت قرآن، دعا و برپایی نماز مهلت خواستند را آورده است.
محجوریت زدایی از قرآن مجید در زمان جهل و فتنههای متعدد معاویه، بلند کردن نام خدا به عنوان هدف نهایی قیام، یاری دین، عزت و حفظ اسلام و احیای امر به معروف و نهی از منکر از جمله فعالیتها و برنامههای سیدالشُهدا در آن دوره بوده که در بخشی از وصیت نامه امام سوم به محمد حنفیه نیز نوشته شده است.
در فصل دوم، کتاب با عنوان «آیاتالحسین»، ۱۰۰ آیه قرآن در این رابطه بررسی شده است.
آیههای ۳۱ تا ۳۳ سوره بقره، در موضوع تعلیم نامهای الهی امامان به پیامبران و حتی حضرت آدم (ع) نوشته شده و آیه ۸۴ همین سوره نیز شباهتهای پیمانشکنی و فتنههای ناتمام یهودیان در دوران سایر پیامبران تا حضرت محمد (ص) را برشمرده است.
یک نمونه این شباهتها: همانطور که یهودیان پیامبران خدا همچون حضرت زکریا (ع) و یحیی (ع) را کشتند مسلمانان نیز در کربلا امام خود را شهید کردند.
آیه ۷۵ سوره انفال نیز درباره خویشان راستین پیامبر نازل شده که امام حسین (ع) در مورد آن میفرمایند: درباره این آیه از حضرت رسول سوال کردم که ایشان فرمودند: به خدا سوگند غیر از شما (اهل بیت) قصد و منظور این آیه نیست.
در تفسیر و توصیه آیه معروف مباهله (۶۱ آل عمران) نیز «اَبنائنا» مصداق انحصاری دو امام یعنی حسن و حسین عنوان شده است.
عروج و شهادت امام با توطئههای منافقان و مراقبت از این توطئههای پنهان آنها، درباره آیه هفت سوره مجادله برداشت شده است.
«چهل جلوه از ولایت در عاشورا» اثر اسماعیل منصوری لاریجانی
کتاب «چهل جلوه از ولایت در عاشورا» مشتمل بر نکتهها و مطالب عرفانی و روایی از قیام حضرت امام حسین (ع) و به گفته نگارنده، چهل خوشه از خرمن بیپایان کربلا و عاشورا است.
مؤلف بر این باور است که یکی از ویژگیهای ادبیات عرفانی رمز و رازی بودن آن بوده و مدد گرفتن از رمز از سوی عارف برای اینکه بتواند گوشهای از دریافتهای خود را بیان و عیان کند، ضروری است.
در برشی از این کتاب میخوانیم، تجلی عاشقانه از حسین (ع) در اشعار دوره معاصر بیشتر دیده میشود و نگارنده این کتاب در کتاب دیگرش با نام «خسمه آل عشق» همین نگاه را به کربلا دارد. او از حقیقت محمدیه نام میبرد. سپس ولایت مطلقه علی (ع) را یادآور میشود، از عشق در دبستان علی (ع) درسها میآموزد و سپس از داغ، عُریان، به مکتب زهرا (س) میبرد. در مکتب الزهرا (س) با درد و غم غربت و ولایت آشنا میشود و برای سِتاندن خلعت زیبایی رهسپار کوی حسن (ع) میشود. عشق سپس به توصیه امام مجتبی (ع) برای آموختن راز شهادت به کوی حسین میشتابد. حسین (ع) عشق را به شکیبایی و هجرت رهنمون میکند که سرآغاز عشق آموزی هجرت است. عشق همه جا همراه حسین (ع) ره میسپرد تا آنکه شهادت امام و یارانش را در عاشورا نظاره میکند.
جلوه یازدهم کتاب با عنوان ولایت و دنیا، دیروز مصداق داشت و امروز هم مصادیق زیادی دارد. دنیا خواهی همیشه خواص جامعه را به جهالت میکشاند. دیدیم که دنیاطلبی کوفیان دیروز عاشورا را خلق کرد.
امام حسین (ع) در وصف اوصاف برادر بزرگوارشان امام حسن مجتبی (ع) «زهد و دنیاگریزی» آن حضرت را در سوگ برادرش یادآور میشود و با این دو ویژگی برای شهادت کریم اهل بیت (ع) میگرید.
عاشورا روز ولایت است. امام خمینی (ره) در این رابطه میفرمایند: «حق پیروز است. منتهی باید رمز پیروزی را پیدا کنیم. یکی از رمزها که بزرگترین رمز است قضیه سیدالشهدا (ع) است …و همه جا محضر سیدالشُهداست.
نویسنده کتاب در پایان سوالهایی را درباره ولایت و اینکه امروز شخص امام حسین (ع) در میان ما نیست اما شخصیت او که همان ولایت از در بین ماست مطرح میکند و نتیجه میگیرد: کسی که عاشورا را درک کرده و درد دینداری را از امام آموخته لحظهای آرام نیست، سر و جانش را برای تقدیم به راه اسلام در دستان خود دارد و فدارکاری و ایثار برای او زیباترین ترانه زندگی است.
اسماعیل منصوری لاریجانی علاوه بر این کتاب، ۲۰ عنوان کتاب دیگر با عناوین و محتوای دینی، فلسفی و حکمت دارد.
«اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» اثر اصغر طاهرزاده اصفهانی
گروه فرهنگی المیزان و انتشارات لبالمیزان این مجموعه دینی را منتشر کرده و همچنین نویسنده کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» تاکنون نزدیک به ۷۰ جلد کتاب در موضوعهای مختلف انقلاب اسلامی زنان، معرفتی، تمدن اسلامی، مهدویت و ولایتفقیه به رشته تحریر درآورده و نوشته است.
نویسنده ایجاد و بقای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را از برکات سنت اربعین میداند و در صفحات میانی کتاب مینگارد: بزرگنمایی قدرت آمریکا برای کسی است که امام حسین (ع) ندارد، ولی کسی که به امام دل داده است آمریکا و دنیاداران در نظرش هیچ و پوچ هستند.
طاهرزاده اصفهانی در فصل پایانی کتاب، انقلاب اسلامی را در هر جا که حرکتی قدسی در میان است حاضر میداند و اعتقاد دارد هویت بخشی حرکت اربعین از آن جهت در حال رشد است که شیعه متوجه شده غرب در حال بیهویت کردن ملتها و استحاله آنها در فرهنگ غربی است. از این حیث موضوع تقابل دو مملکت در میان نیست، بلکه تقابل دو تمدن در دو میدان متفاوت در میان است.
وی در باب همین تمدنسازی میگوید در آخرین روزهای عمر رژیم سیاه طاغوت از اصفهان به قم میرفته که دوستانش در مدرسه حجت میگویند: شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را شنیدهای؟ و او همان زمان باور دارد که تمام معنای مبازره این سالها در همین شعارکوتاه ظهور کرده است.
«فتح خون» اثر شهید سید مرتضی آوینی
در میان کتابهای بسیاری که دربارة واقعة عظیم کربلا نگاشته شدهاند، اندک هستند کتابهایی که نویسندگانشان کوشیدهاند علاوه بر ابراز شیفتگی و بیان عظمت واقعه و مظلومیت سیدالشهدا و یاران آن حضرت، نقبی به حقیقت ماجرا بزنند و در حد توان خود، پرده از راز بزرگ کربلا بردارند. «فتح خون» سید مرتضی آوینی از این معدود کتابها است. نریشنها را هم خودش مینوشت. بیدلیل «سیدشهیدان اهل قلم» نشده است. با همان نگاه که نریشنهای روایت فتح را نوشته، کتاب عاشورایی «فتح خون» را نوشته و همان جوش و خروش در لابهلای صفحات کتاب موج میزند. «فتح خون» با شهادت شهیدآوینی ناتمام میماند. فتح خون روایت تاویلی از «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» است.
کتاب شامل دو بخش توصیفی و تحلیلی است. بخش اول شرح آنچه از رجبالمرجب تا محرمالحرام سال ۶۱ هجری قمری است. این بخش بیشتر اهمیت ادبی دارد، اما بخش دوم از زبان راوی است که تحلیل میکند هرکس را عاشورایی است؛ این بخش بیشک از خواندنیترین مطالبی است که در باب کربلا به رشته تحریر در آمده است. راوی: قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرمودهاند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا؛ این سخنی است که پشت شیطان را میلرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار میسازد و تو، ای آن که در سال شصت و یکم هجری قمری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بودهای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهادهای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار میکشد تا تو زنجیر خاک از پای ارادهات بگشایی و از خود و دلبستگیهایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری قمری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی.
الرحیل! الرحیل! اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را! اکنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند. راحلان طریق عشق میدانند که ماندن نیز در رفتن است. جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی و این اوست که ما را کشکشانه به خویش میخواند.
راوی: عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نَبُرد، عشق را در راهی که میرود، تصدیق خواهد کرد؛ آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصلهای نیست.
نظر شما