به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبور بدون معطلی در مرزها» نوشت: با وجود برنامهریزیهای گسترده و برگزاری جلسات مکرر برای برگزاری هرچه باشکوهتر راهپیمایی اربعین، باز هم برگزاری این بزرگترین رویداد اجتماعی شیعیان بدون کاستی نبود.
هرچند دولت همه امکانات و ظرفیتهای خود را برای این رویداد بزرگ جهان تشیع بسیج کرد، اما واقعیت این است که تردد چندین میلیون زائر از مرزهای دو کشور، آن هم در فاصله کمتر از یک ماه و تأمین احتیاجات اولیه این جمعیت عظیم، اتفاقی نیست که هر روز در جهان شاهد وقوع آن باشیم.
دولت سیزدهم در این زمینه نه از هیچ کوششی فروگذار کرد و نه از زیر بار مسئولیتها و وقوع اشکالات در برگزاری راهپیمایی اربعین شانه خالی کرد.
شانه گذاشتن دولت زیر بار این مسئولیت، هم امری پیشینی، یعنی مربوط به پیش از شکلگیری این راهپیمایی است و هم شامل پذیرش نواقص و کاستیها است؛ نواقصی که غالب آن در مسائل و واقعیتهایی خارج از دولت و اراده آن ریشه دارد.
باوجود آنکه بخشی از اقدامات دولت سیزدهم در یک سال فعالیت، صرف برداشتن آوارهای برجای مانده از گذشته شد، نه تنها از برخی از امور غافل نشد، بلکه در این مدت تلاش کرد همه ظرفیت و توان خود را نیز پای کار بیاورد.
از ماهها قبل، جلسات ستاد مرکزی اربعین، در عالیترین سطوح با حضور وزیر کشور برگزار شد و در مواردی این جلسات در حضور رئیسجمهور برگزار شد تا نشانهای باشد برای همه ارکان اجرایی کشور که دولت و شخص رئیسجمهور اهتمام ویژهای به آئین عظیم جهان تشیع دارند.
دولت در این راستا، برنامهریزیها را در دو حوزه دنبال کرد؛ تجمیع و هماهنگی ظرفیتهای اجرایی درون کشور و نیز رایزنی با مقامهای کشور میزبان برای رفع نواقص احتمالی.
طی روزهای اخیر نیز که مشکلاتی در زمینه تردد زائران گزارش شد، مخبر در سفری دیگر از این گذرگاهها بازدید کرد و ضمن گفتوگو با مسئولان برای پیگیری و رفع مشکلات، با زائران نیز گفتوگو کرد و مشکلات آنان را شنید.
این اقدامات اجرایی، سیاسی و دیپلماتیک، غیر از تلاشهای شبانهروزی استانداران استانهای مرزی است که علاوه بر رصد لحظهای جریان حرکت زائران و مشکلات مبتلابه، در تماس دائم با تهران و همتایان خود در کشور عراق نیز هستند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بیکلاسی در نسبت معلم و شاگرد» نوشت: با شروع مهرماه و آغاز سال تحصیلی، تعداد برخی از کلاسهای مدارس حدود ۶۰ نفر خواهد شد و احتمالاً برخی از کلاسها نیز مانند سال تحصیلی گذشته معلم نخواهد داشت، چراکه مسئولان وزارت آموزش و پرورش پایش دقیق و مناسبی از وضعیت مدارس نداشتهاند و برای جبران کمبود نیروی انسانی نیز اقدامی نشده است.
در حالی که بارها کارشناسان آموزشی نسبت به کمبود معلم هشدار دادهاند، به دلیل نبود سامانه شفاف و دقیق از تعداد معلمان در هر سطح و منطقه، بحران کمبود معلم گریبان کیفیت آموزش کشور را خواهد گرفت، زیرا در کلاس شلوغ با تعداد دانشآموز حدوداً سه برابر استاندارد تعریفشده، معلمان فرصت کافی برای رسیدگی به هر دانشآموز را نخواهند داشت.
چنین مسئلهای عدالت آموزشی را نیز زیر سوال خواهد برد، چراکه در یک کلاس ۶۰ نفره رسیدگی به دانشآموزان کمتر و در یک کلاس ۲۰ نفره میزان توجه به دانشآموزان بیشتر خواهد بود. ماجرای کمبود معلم گرچه جدید نیست و سالها مورد توجه قرار گرفته است، اما طبق گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، امسال میزان کمبود معلمان قابلتوجه است و این زنگ خطری برای وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.
این در حالی است که آمار اعلام شده از سوی مسئولان در خصوص تعداد کمبود معلم در کشور، متناقض است و فاصله بسیار زیادی از یکدیگر دارد. همین مسئله به یکی از اصلیترین چالشهای موجود برای جبران کمبود معلم در کشور تبدیل شدهاست.
موسی بیات، مدیر کل دفتر آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص کمبود معلم اظهار کرد: در وزارتخانه آموزش و پرورش، مرکزی که قوه عاقله و مغز متفکر حوزه نیروی انسانی آموزش و پرورش باشد، وجود ندارد تا مستقلاً در مورد نیروهای آموزش و پرورش و ساماندهی آنها فکر کند.
وی افزود: از نظر من اهمیت چنین مرکزی از بخش کارگزینی نیز بالاتر است، زیرا در حال حاضر شاهد تشتت در مسئله آمار کمبود معلم هستیم و هر فرد مسئول بر اساس معیار ذهنی خود آمار را اعلام میکند همچنین تا امروز سامانه شفاف و دقیقی در خصوص معلمان در هر سطح و هر منطقه ایجاد نشده است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چوبخوارها بلای جان جنگل» نوشت: قصه تلخ قطع درختان جنگلی سالها است در کشور ما ادامه دارد و به حکایتی تکراری تبدیل شده که به دلیل قوانین قدیمی و خاک خورده، قاچاقچیان چوب را برای تبر زدن به ریشه درختان جسورتر میکند.
سود قاچاق چوب در برابر جریمههای ناچیزی که در صورت لو رفتن در انتظار شأن است آن قدر بزرگ است که ایجاد بازدارندگی برای قاچاقچی چوب ندارد و کار را به جایی رسانده که قاچاقچیان چوب با چوب و قمه به جان نگهبانان ایست و بازرسی جنگلبانی حمله میکنند که ویدئوی آن روز گذشته در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
بر اساس آمارها روزانه مساحت قابل توجهی از جنگلهای کشورمان کم میشود که بخش عمدهای از کاهش این مقدار از جنگل به خاطر قاچاق چوب توسط چوب خوارهای قاچاقچی که همانند کرمهای چوب خوار به جان جنگل افتادهاند رخ داده است.
قاچاقچیان آن قدر جسور و بی پروا شدهاند که حتی برای قاچاق چوب از سیاهی شب یا راههای مخفی هم استفاده نمیکنند و به نگهبانان ایست و بازرسی جنگلبانی هجوم میبرند. برخی شیوههایی که قاچاقچیان چوب برای قاچاق استفاده میکنند آن چنان ناجوانمردانه است که باورش سخت است.
به تازگی شاهد روشی برای قاچاق بودهایم که در آن قاچاقچیان به آتش زدن بخشی از جنگل اقدام میکنند و هنگامی که نیروهای حفاظت از جنگل مشغول اطفای حریق هستند، دست به کار میشوند و با قطع درختان در نقطهای دیگر از جنگل، خودروهای حمل چوب را از مسیرهای خالی از نیروهای حفاظتی عبور میدهند و به قاچاق چوب اقدام میکنند.
برخیها به دنبال خشکاندن عمدی و تدریجی درختان هستند آن هم به خاطر وسوسه قیمت و قاچاق چوب درختان جنگلی البته برخی هم به دنبال جنگل خواری و الحاق این زمینهای جنگلی بدون درخت و گیاه به زمینهای زراعی خود هستند.
چندی پیش خبر خشکاندن سریع درختان در جنگلهای شمال به ویژه مناطق جنگلی نور به وسیله اسید در فضای مجازی خبرساز شد. سود قاچاق چوب آن قدر بالا است که قاچاقچیان دست به هر روشی برای قاچاق چوب بزنند.
اگر تا پیش از این بحث حمل چوب با تراکتور، کامیون و نیسان مطرح بود حالا قاچاق چوب با خودروهای سواری و بین شهری همچون خودروهای شخصی با خانواده و جعبه بغل اتوبوس تغییر شکل پیدا کرده است.
بر اساس آن چه در گزارشها آمده است هماکنون خودروهای شخصی که به جابهجایی چوبهای جنگلی اقدام میکنند بابت جابهجایی شبانه چوبها از جنگل شبی پنج میلیون تومان به جیب میزنند که این رقم برای آمبولانسها و ماشینهای حمل گوشت بیشتر از این هم میشود.
نظر شما