به گزارش ایمنا و به نقل از نشر افق رمان نوجوان «سفر در زمان با یک همستر» نوشته رأس وِلفورد بهتازگی با ترجمه ثمین نبیپور توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دویستوچهلوپنجمین عنوان «رمان نوجوان» است که اینناشر منتشر میکند. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۵ منتشر، و ترجمه فارسی آن با خرید حق کپیرایت در ایران عرضه شده است.
رأس ولفورد، روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی اینکتاب، برای نوجوانان رمانهای علمیتخیلی و فانتزی مینویسد و اینعلاقه را از دوران کودکی تا بزرگسالی حفظ کرده است. «سفر در زمان با یک همستر» اولین کتاب اوست که به خاطر آن نامزد جوایزی مثل کاستا، بلو پیتر، واتر استورز و جایزه کتاب سال انگلیس شد.
داستان اینکتاب درباره پسر نوجوانی بهنام آل چادهوری است که میخواهد جلوی مرگ پدرش را بگیرد. برای اینکار هم مجبور است به سال ۱۹۸۴ سفر کند. بنابراین مجبور است یکماشین زمان بسازد.
آل در اینداستان به آینده برمیگردد و در واقع دو بار به یکزمان میرسد. خود او قصهاش را اینطور خلاصه میکند: پدر من دوبار مرد؛ یکبار وقتی سیونهساله بود و دوباره چهارسال بعدش وقتی دوازده ساله بود! قصه این است که آل پس از مرگ پدرش، نامهای از او دریافت میکند که او را به پناهگاه خانهشان راهنمایی میکند؛ جایی که یکماشین زمان در آن مخفی شده است.
رمان «سفر در زمان با یک همستر» در ۸۵ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
صدای باز شدن درِ ورودی خانه را میشنوم. هنوز تا موقع برگشتن مامان و استیو خیلی مانده، برای همین صدا میزنم: «کارلی؟»
مامانم جواب میدهد: «نه، منم. بیا پایین، آل. باید باهات صحبت کنم.»
اوه اوه! از این حرف هیچ خوشم نمیآید.
حتم دارم قرار است سرم داد و بیداد کنند و حسابی توی دردسر افتادهام.
خلاصه میکنم: چون با بابابزرگ بایرون دعوایم را کردهام و هنوز به خاطرش احساس خیلی بدی دارم و الان هم نوبت دعوای بعدی است.
با وجود همه سعی و تلاشهای دیشبم برای ناشناس ماندن، گراهام در خیابان چسترتون من را شناخته و امروز که مامان سرِ کار بوده، باهاش تماس گرفته است.
انگار این به اندازه کافی بد نبوده! چون یکی از دوستهای استیو که یک سخنران بیکار است، در شرکت تاکسیرانی اِی-زی در آشینگتون راننده تاکسی است و آصف (راننده آن شب ما) در دفتر تاکسیرانی برای همه تعریف کرده که چندتا نوجوان شبها تا کالوِرکات ماشین میگیرند و دوستِ استیو به استیو میگوید و استیو هم به مامان میگوید و بوووم!
همه این اطلاعات را در پنج دقیقه اول حرفهای مامان دریافت میکنم، اما بعدش باید منتظر بمانم استیو بیاید خانه و بعدش هم کارلی حتماً باید باشد و یک جلسه بزرگ خانوادگی خواهیم داشت.
با وجود همه اینها، فقط یک کار میخواهم انجام دهم و آن هم محافظت از راز باباست، تا زمانی که فرصت داشته باشم کاری را که ازش خواسته برایش انجام دهم. پس اگر از من بپرسی، میگویم راهکار خیلی شجاعانهای است اگر بهشان بگویم من دارم یک ماشین زمان درست میکنم.
اینکتاب با ۴۲۴ صفحه مصور، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۶۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما