به گزارش خبرنگار ایمنا، عشق و ارادت رزمندگان به امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل عباس (ع) در قالب کلمات نمیگنجد، آنها همیشه نوای یا حسین (ع) بر لب داشتند و در دلشان عشق به مولایشان زبانه میکشید. رزمندگان با یاد و خاطره سیدالشهدا (ع) راهی جبهه میشدند تا عشق حسین (ع) برایشان قوت قلب باشد. به نیکی میدانستند، عاشورا بار دیگر در حال تکرار شدن است و زمانه حسینی عمل کردنشان را میطلبد؛ اینگونه جبهههای حق علیه باطل انسانهای پاکسرشتی را به خود دید که پرچم سرخ عاشورا را در دست گرفتند و حماسههای حسینی آفریدند.
کتابهای مختلفی به بیان حال و هوای رزمندگان دفاع مقدس در ایام محرم و عزاداری امام حسین (ع) پرداختهاند، «استقامت در مسیر» یکی از این کتابها است که طاهر مؤذن خاطرات محرم در جبههها را در آن جمعآوری کرده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «ایام محرم است و چند روزی تا عاشورا باقی مانده. اردوگاه اسلام سیاهپوش شده، گرد غم چهره نورانی رزمندگان را پوشانده است، اگرچه نیروها نمیتوانند سیاه بپوشند. اما هر کس به فراخور حال خود تکهای پارچه مشکی به نشانه عزاداری همراه خود دارد. عدهای شال سیاه به گردن آویختهاند و عدهای دیگر یک تکه پارچه سیاه را روی سینه و روی جیب سمت چپ دوختهاند.
حسینیه گردانها مظهر سوگواری برای سالار شهیدان شده است. هر کجا میرویم شور و عزای حسین برپاست. هر شب بعد از نماز مغرب و عشا در گردانها تا پاسی از شب مراسم نوحهسرایی و سینهزنی برگزار میشود. گردانها بهصورت دستههای عزاداری به دیدار یکدیگر میروند و مانند همان رسم و رسوم کوچه پس کوچههای قدیمی شهر، با اسپند و صلوات و شور «خوشآمدید اهل عزا امشب…» به استقبال و بدرقه یکدیگر میشتابند. اشک، تنها گوهر یاریدهنده غم، در دامان همه رزمندگان جاری است. نام حسین (ع) در این ایام سوزناکتر شده. یک یا حسین کافی است تا شیون سر بگیرد. هیچ مداحی نیاز ندارد، روضه خود را با چند غزل و مثنوی و چند دیوان شعر شروع کند. نام کربلا آتش میزند. میسوزاند. نام مقدس ابیعبدالله الحسین، اختیار از کف میبرد. زیرا اینجا نیز کربلاست. اینها هم یاران حسیناند. ما هم تا شب عاشورا فاصلهای نداریم. با این تفاوت که تا آخر ایستادهایم و قصد نداریم در شب عاشورا، از اردوگاه حسینبنعلی (ع) شبانه خارج شویم. بلکه تصمیم داریم شبانه به اردوگاه خصم حمله کنیم و دل شکسته زینب را تسلی بخشیم.
نمیدانم اگر حسین (ع) امروز و در کربلای ایران حضور عینی مییافت، از رزمندگان میخواست که شبانه از خیمهها خارج شوند و به عقب برگردند یا نه؟ من که فکر نمیکنم. شاید ما ثابت کرده باشیم که ما اهل کوفه نیستیم. قبلاً هم گفتم، آنهایی که دوکوهه و اردوگاه اسلام را دیدهاند، در لیست یاران واقعی حسین (ع) ثبتنام کردهاند. ما عقب نماندیم تا تنها شعار بدهیم. ما به دستور امام عزیزمان پای در شط خون گذاشتهایم و دجله را در عملیات بدر خونین کردیم.»
نظر شما