به گزارش خبرنگار ایمنا، شاید کمتر اثری در ذهن ما ماندگار شده که حضور و نقش پدر را بهخوبی نشان داده و این تصویر برای سالها توانسته در گوشه ذهن ما جا خوش کند. با گذشت سالها هنوز نقش پدر «اسدالله خان» در سریال پدرسالار و یا پدر و پدربزرگ سریال خانه سبز در ذهنها حکشده است؛ اگرچه این دو مجموعه، محصولی از تلویزیون بود، اما توانست نقش و حضور پدر در خانواده را بهخوبی به تصویر بکشد. در سینما نیز چند اثر خوب در مورد پدر ساخته شد که به سالهای گذشته برمیگردد مانند نقش پدر در سینمای مجید مجیدی تا پدر در فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی. اگرچه سینمای ما به لحاظ ساختاری و مفهومی در مسیر جدیدی گام برداشته که نسبت به سالهای قبل تفاوت زیادی دارد، اما این تفاوت از کجا نشأت میگیرد؟ قطعاً یکی از آنها بستر جامعه است که سینما میتواند لایههای مختلف آن را نشان دهد.
در سینمای کنونی و با موضوع خانواده، پدر و مادر جایگاه گذشته را ندارند و پدر حضور سایهواری را در اثر نشان میدهد، حتی از پدربزرگ و مادربزرگ نیز از پرده سینما محوشدهاند. سینمای فعلی اگرچه لایهها و شکافهای جامعه را نشان میدهد اما نمایش خانوادهها در سینما اغلب معنای زوج محوری معنا پیداکرده است و نقش پدر و مادر نیز مانند گذشته به چشم نمیخورد. سینمای ایران شاید تا سه دهه قبل نقش پررنگی در نمایش شخصیت پدر داشت، اما در ۱۰ سال اخیر، سینماگران نقش پدر را بهخوبی در سینما ادا نکردهاند.
به همین دلیل و به مناسبت میلاد امام علی (ع) و روز پدر، نقش پدر در سینما را از دیدگاه مریم محمدی کارشناس سینما، فرزان معظم منتقد سینما و اکبر خامین کارگردان سینما بررسی میکنیم.
به نقش و جایگاه پدر مانند مادر در سینما پرداخته نشده است
مریم محمدی، کارشناس سینما میگوید: در مورد نقش پدر میتوان به فیلم «پدر» ساخته مجید مجیدی اشاره کرد و یا «رنگ خدا» از همین کارگردان؛ مجیدی در فیلمهای خود نقش پدر را پررنگ نشان داده است؛ بهغیراز آنها عملاً در دهه ۸۰ و ۹۰ نقش خیلی پررنگی از پدر در سینما ندیدهایم، یا پدرها مخالف بودهاند مثل فیلم «دختر» اثر رضا میر کریمی که فرهاد اصلانی نقش پدری را بازی میکند که مخالف کار فرزندش است.
این کارشناس ادامه میدهد: ازایننوع فیلمهایی که پدرِ مخالف دارد در سینمای ایران زیاد ساخته شده است، اما فیلمهایی که در آن پدری حضور داشته باشد که با فرزندان خود دوست باشد انگشتشمار است، برای مثال پدر در فیلم «پروازممنوع» نقش پدر پررنگی دارد. نکته دیگر اینکه اگر نقش پدر در سینما مطرح باشد اکثراً همراه پسر است تا دختر و این موضوع شاید به خاطر محدودیتهای ما است؛ اینکه در فیلمها رابطه پدر دختری را بهخوبی نمیبینیم مانند فیلم «شوکران» که پدر قصد داشت دختر خود را به قتل برساند.
محمدی اظهار کرد: فیلمی به ذهنم نمیرسد که پدر رابطه مسالمتآمیزی با دخترش داشته باشد، آنچه دیدهشده پدر و پسر بوده و نقش این پدر نیز اکثراً مخالف کار فرزندان بودهاند؛ در چهلمین جشنواره فیلم فجر در فیلم «بیرو» پدر بیرانوند را ترسیم کرده که مخالف فوتبالی شدن او است و دست بزن دارد. درمجموع باید بگویم که در سینما به نقش و جایگاه پدر مانند مادر پرداخته نشده و اگر هم بوده آنگونه که باید باشد نیست.
این کارشناس سینما معتقد است: نهتنها در سینمای ما بلکه در سینمای دنیا به پدر آنچنان که باید پرداخته نمیشود، شاید در هالیوود وضعیت بهتر باشد که آن هم به دلیل این است که تعداد فیلمها بیشتر است و نکته بعدی اینکه آنها اساسنامهای در این راستا دارند. درهرصورت سینمای ما نتوانسته دِین خود را به پدران ادا کند، اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم آنقدر که به زوجهای عاشق پرداخته به پدر نپرداخته است.
محمد کاسبی در نقش پدر پررنگ سینمای ایران
محمدی خاطرنشان کرد: حتی در همان دهه ۶۰ نیز نقش پدر را به صورت قوی در سینما نمیبینید، شاید دو یا سه مورد در آثار مسعود جعفری جوزانی نقش پدر را پررنگ ببینید. یک نکته دیگر درباره علت اینکه پدر خانواده در سینما خیلی کمرنگ شده این است که آثار سینمایی از جامعه نشأت میگیرد؛ ضمن اینکه این موضوع نیز در فیلمها زیاد دیده شده که پدر و مادر از یکدیگر جدا شدهاند مانند فیلم «من مادر هستم» کاری از فریدون جیرانی که فرهاد اصلانی نقش پدری را بازی میکند که صاحب یک دختر است و پدر از مادر جداشده است و رابطه صمیمانهای با دختر خود ندارد.
وی با بیان اینکه درمجموع، ساخت فیلم در مورد خانواده کم شده است و پدربزرگ و مادربزرگ نیز دیگر در فیلمها وجود ندارند، گفت: بهترین آثاری که در آنها نقش پدر بهخوبی به تصویر کشیده شده را میتوان در فیلمهای مجید مجیدی دید بهخصوص فیلم «پدر» که نقش آن را محمد کاسبی بازی کرده، شاید بتوان گفت کاسبی نقش پدر پررنگ سینمای ایران را بازی کرده است.
نقش پدر در سینما در هر دوره متفاوت است
فرزان معظم، منتقد سینما نیز در مورد نقش پدر در سینمای ایران میگوید: برای نقش پدر باید یک تعریف از عنصر ماهیت پدر پیدا کنیم، اهمیت عنصر پدر یعنی حمایتکنندهای که در کنار چتر مادری حضور دارد، اینها مکمل یکدیگر میشوند و نباید این دو را از هم تفکیک کرد. نقش مادر و پدر تفکیکناپذیر است و اگر نقش آنها را جدا کنیم مرز قشنگی ایجاد نمیشود و باوجود آنها عنصر خانواده تشکیل میشود که شامل پدرو مادر و فرزند است.
معظم بابیان اینکه باید پشتیبانی پدر را بهعنوان نقظ تأثیرگذار در آثار تلویزیونی و سینمایی پیش ببریم، افزود: بچهها در زندگی خود الگوی ذهنی و قهرمان درونی دارند و معمولاً پدر با تمام خصوصیاتی که دارد به قهرمان درونی آنها میشود. باید ببنیم در فیلمنامههایی که ارائهشده به عنصر خانواده و پدر پرداختهاند یا نه که اگر پرداخته شده، بنابراین موفق بودهایم.
این منتقد با طرح این سوال که باید بررسی کرد در چه دهههایی به عنصر پدر در سینما پرداخته شده است، اظهار کرد: خوشبختانه بعد از انقلاب رویکرد سینما از وجهه صرف سرگرمی بیرون میرود و فرهنگی میشود، در این رویکرد فرهنگی که دهه چهلم را پشت سر میگذاریم باید ببینیم جایگاه سینما کجاست و رویکرد خانواده چگونه است؟
معظم بابیان اینکه هر دهه فرصتهای خاص خود را داشته است، افزود: برای مثال اگر به بررسی نقش محوری پدر در آثاری بپردازیم که در زمان دفاع مقدس ساختهشدهاند خواهیم دید که فیلمهای آن دوره متفاوتتر است و اکنون پدر در سینما، الگوی دیگری است. باید ببینیم در کدام دوره پدر آن را قضاوت میکنیم که البته همه اینها برگرفته از جامعهشناسی آن زمان است و نشان میدهد که آیا نقش پدر به صوت محوری است یا در حاشیه قرار میگیرد.
وی ادامه داد: اگر به نقش پدر به این شکل نگاه کنیم که او باید تأمینکننده منابع مالی خانواده باشد نقش خود را از دست میدهد، اما اگر اینگونه نگاه کنیم که پدر علاوه بر تأمین منابع مالی خانواده، نقش حمایتی و محوری دارد، در این صورت میتوانیم بگوییم که فرزندان به پدر تکیه کرده و پدر به یک الگوی سازنده تبدیل میشود؛ از طرف دیگر باید به این موضوع نیز توجه کنیم که پدران باید فرزندان خود را در دورههای مختلف سنی باور کنند، اگر این باور اتفاق بیفتد رویکرد ارزشمندی در پیش خواهدبود.
این منتقد سینما با اشاره به اینکه به طور مطلق نمیتوان گفت که سینما برای پدر کاری انجام داده یا خیر، گفت: کموبیش در برخی از آثار سینمایی تلاش شده که دِین خود را به نقش پدر ادا کنند البته برخی موارد ضعیف برخورد شده است، اما همه این موارد به موضوع جامعهشناسی یک فیلم بازمیگردد که یک فیلمساز باید از آن مطلع باشد و محیط خود را بشناسد و نقش پدر مادر و فرزندان در تشکیل خانواده را قبول کند؛ اگر فیلمساز دارای چنین ویژگیهایی باشد به عنصر پدر نیز بهخوبی پرداخته میشود.
پدر و مادر و خانواده مسئله فیلمسازان امروزی نیست
اکبر خامین، کارگردان سینما نیز در مورد نقش پدر در سینمای ایران میگوید: در این رابطه فیلمهای خوبی ساختهشده است مانند فیلم «پدر» اثری از مجید مجیدی یا «باشو غریبه کوچک» اثری از بهرام بیضایی؛ پدری که حضور ندارد و در انتهای فیلم پیدای میشود و حضورش باشکوه و حرفی برای گفتن دارد، یا در فیلم «ناخدا خورشید» که پدر برای خانواده و فرزندان تلاش میکند.
وی میافزاید: من فکر میکنم سینما نقش خودش را بازی کرده است، در فیلمهایی مانند «به رنگ خدا» ساخته مجید مجیدی، نقش پدری با فرزند نابینا نشان داده میشود که نگهداری از فرزند برای او سخت است. به نظر من در این زمینه سینما وظیفه خود را انجام داده و آنقدر که برای پدر کارشده برای مادر کار نشده است.
وی تصریح کرد: البته در این در ۱۰ سال اخیر سینمای ما شکل دیگری پیداکرده و از خانواده دور شدهایم، ژانرهای دیگری به سینمای ما وارد شده و دهه اخیربه شدت قبل به سمت موضوع خانواده نمیروند. باوجود اینکه جوانان خوشفکر و باذوقی فیلمسازی میکنند، اما ظاهراً مسئله آنها پدر و مادر نیست، شاید موضوع این باشد که جامعه ما اینگونه شده و نگاه به پدر و مادر تغییر کرده که البته خطرناک است.
نظر شما