به گزارش خبرنگار ایمنا، واقعه روز عاشورا در صحرای کربلا و کشتار امام حسین (ع) و یاران وفادار ایسان به صورت یک واقعه قدسی در تاریخ مذهب شیعه جلوه کرده است. این واقعه، پیام بزرگ و جاودانه شهادت و مبارزه قهرمانان دینی را در صفحه تاریخ نگاشت. از آن زمان، این واقعه تاریخی و دینی در صفحات تاریخ جوامع شیعی و ذهنیت و زندگی آئینی مردم نشست و نسل اندر نسل به تقریر و تصویر درآمد.
سندی از شکلگیری اولیه تعزیهخوانی در عهد صفویه
گرایش صفویه به تشیع و علاقمندی آنان به ایجاد وحدت ملی در ایران، تظاهرات مذهبی در میان شیعیان را اعتبار بخشید و آن را به سراسر دو ماه محرم و صفر، تعمیم داد. شاهان صفوی، دستهگردانیهای عزا را به شکلهای مختلف و منظم ترتیب دادند و هر سال نیز به رونق و شکوه آن افزودند و رنگ نمایشی قویتری به آنها دادند.
از دوران شاه عباس در دستهگردانیها، شخصیتهای داستان کربلا به صورت شبیه ظاهر میشوند؛ مانند شبیههای حضرت علیاکبر، حضرت عباس، حجلهگاه حضرت قاسم و اسیران کربلا. در این دوران که ظاهراً باید اواخر دوره سلطنت شاه سلطان حسین صفوی یا کمی بعدتر باشد، دو سیاح هلندی به نام «سالامون» و «ونگخ» در سفرنامه خود به نمایشهای مذهبی مردم در دوره صفویه اشاره کردهاند.
گفته شده است که مردم در عهد صفویه، هنگام عزاداری، جنگها و اعمال و حرکات امام حسین (ع) و خانواده او را روی ارابههای بزرگ و کوچک در حال حرکت نشان میدهند. پرویز ممنون در پژوهشهای مربوط به عاشورا، این نوع نمایش را سند تاریخی معتبری از شکلگیری اولیه تعزیهخوانی در اواخر دوره صفویه دانسته است.
تعزیه در دوران صفویه دارای حیات شد
بسیاری از پژوهشگران بر این باور هستند که تعزیه ریشه در باورهای مذهبی پیش از اسلام داشته که در دوران صفویه دارای حیات شده است. نوشتههای جهانگردانی که در دوره صفویه از ایران دیدن کردند، موید این معناست که حکومت صفویه در ایجاد و تحول تعزیه نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. البته در این دوره، تحریفات زیادی نیز درباره واقعه کربلا صورت گرفته است که این موضوع به شرایط اجتماعی آن روزگار برمیگردد که مذهب کشور به طور رسمی به تشیع تغییر پیدا کرد، موقعیتهای افراد مذهبی در دستگاههای دولتی بهتر شد و مراسم مذهبی و عزاداری رواج یافت.
لازم به ذکر است که واقعه عاشورا به سبب جایگاه ویژه اش در تاریخ تشیع، مورد عنایت بسیاری از مورخان تاریخ اسلام و مقتل نویسان بوده است؛ اما با گذشت زمان و گسترش مراسم عزاداری و سوگواری به ویژه از دوره حاکمیت فراگیر دولت شیعی صفویه به دلایل گوناگون، برداشتهای مختلفی از این واقعه شده یا بر برخی از برداشتها تاکید بسیار شده است.
بازتاب تعزیهخوانی بر دیوارنگارههای دوره صفوی
شمایلنگاری مذهبی در ایران بر اساس مضامین برگرفته از تاریخ مذهبی، احتمالاً از اواخر دوره بوئیان (۳۲۰ - ۴۴۸ ق) معمول بوده است. «ماریا ویتوریا فونتانا» در رساله شمایلنگاری اهل بیت، ۱۳ شمایل از سده اول قمری تاکنون با مضامین و روایات گوناگون درباره اهل بیت بر روی کاشی، کاغذ، فلز و اشیای دیگر معرفی میکند. نویسنده رساله، شمایلهای این مجموعه را به دو گروه تقسیم کرده است: یک گروه شمایلهایی از حضرت امیر و خاندانش و گروه دیگر شمایلهایی از مراسم محرم و تاسوعا و عاشورا. در این شمایلها، صحنههایی از واقعه عاشورا به سنت پادشاهان بویی (سده چهارم) به تصویر درآمدهاند.
این شیوه شمایلنگاری مذهبی به احتمال فراوان در دوره صفوی و پس از رسمی شدن مذهب تشیع در زمان شاه اسماعیل در میان مردم شیعه ایران به طور چشمگیری رواج یافت و به صورت شمایلنگاری روی دیوار (دیوارنگاری) و پرده (پردههای درویشی) و مصور کردن کتاب (تصویرنگاری کتاب) نمودار شد. در آغاز، هنرمندانی که بیشتر از میان مردم عامه برخاسته بودند، صورت انبیا و اولیا و امامان و شهیدان کربلا به ویژه سالار شهیدان امام حسین (ع) را روی پردههای کوچک و بزرگ نقاشی میکردند و در دستههای عزاداری عاشورا میگرداندند یا به نمایش میگذاشتند تا عزاداران آنها را ببیند و زیارت کند.
بنابر نوشته فونتانا، «میشل مامبره» سیاح غربی که در تبریز شاهد مراسم عزاداری شیعیان در روز عاشورا در ۱۵۳۹ م / ۹۶۹ ق بوده است به شمایلهای مذهبی نقاشی شده روی پردهها اشاره میکند و در شرح مراسم عزاداری عاشورا مینویسد: مردم صحنههایی از زندگی شهدا را که روی پردههایی نقاشی شده بود به مراسم عزاداری سیدالشهدا میآوردند.
«محجوب» با توجه به پردههایی که روی آن صورت قصههای دینی و فداکاریهای شهیدان کربلا یا خونخواهی مختار از قاتلان حضرت سیدالشهدا با نقاشی مجسم شده است، ذهنش به سوی هنر نقاشی غرب گرایش مییابد و باز مانند تعزیهخوانی احتمال میدهد که این شیوه نقاشی با مشاهده نقاشیهای «رافائل» و «میکل آنژ» به ایران آورده شده باشد و با توسعه مکتب نقاشی هرات و سپس آسانگیری صفویان در این باب، نقاشی در ایران با مانع روبرو نشد و رشد کرد.
از دوره صفوی به این سو، سنت نقاشی روی دیوار در میان تصویرگران عامه رواج بیشتری یافت، شمایل نگاران تصاویر قدیسان و معصومان و وقایع مصیبت بار امام حسین (ع) و یاران و اهل بیت او را در کربلا، روی دیوارهای ایران و حرم اماکن مقدس و زیارتگاهها و سقاخانهها و آبانبارها نقاشی میکردند.
شمایلنگاران در به تصویر درآوردن رخدادهای مذهبی و حماسههای دشت کربلا، آگاهیهای خود را درباره این وقایع و شکل و شمایل بزرگان دین که از روایتهای افسانهای و تاریخی و از زبان نقالان داستانهای مذهبی و مداحان و روضهخوانان و مقتل نامهها (به ویژه مقتل نامه معروف روضهالشهدا، نوشته ملأ حسین واعظ کاشفی سبزواری در سده دهم هجری) به دست آورده بودند و بعداً با شکلگیری تعزیهخوانی، آنچه در تعزیهخوانیها دیده و شنیده بودند، در خیال میپروراندند و آنگاه با چاشنی تخیل میآمیختند و به صورت تصویر در میآوردند. مظاهر زیبایی و زشتی، قدرت و ضعف، پاکی و پلیدی و مظلومیت و شقاوت از جمله چیزهایی بود که در ذهن و خیال توده مردم ریشه دوانده، پرورده و رشد کرده بود.
بیشتر بخوانید:
تاریخ شکل گیری «تعزیه خوانی» در ایران
ادامه این مطلب را در روزهای آینده از صفحه فرهنگ و هنر ایمنا دنبال کنید.
نظر شما