به گزارش ایمنا، روزنامه ایران نوشت: چندی قبل وقتی زن میانسال برای رفتن به قبرستان و زیارت اهل قبور سوار یک خودروی پراید مسافربر شد هرگز تصورش را هم نمیکرد که زیر شکنجههای راننده تبهکار تا یک قدمی مرگ برود و طلاهایش را سرقت کنند. او که بر اثر این شکنجهها مجروح شده درباره نحوه سرقت طلاهایش به «ایران» گفت: پنجشنبه گذشته بعد از نماز عید فطر تصمیم گرفتم به زیارت اهل قبور بروم. سوار بر خودروی پرایدی شدم که زن جوانی نیز روی صندلی عقب نشسته بود و راننده جوانی قویهیکل بود. خواستم روی صندلی عقب بنشینم که دیدم دستگیره در خراب است. به همین خاطر روی صندلی جلوی ماشین نشستم. زن میانسال که صورتش سوخته و گردن و کتفش نیز شکسته بود ادامه داد: پس از طی مسافتی زن جوان که بعداً فهمیدیم همسرش بوده و برای جلب اعتماد مسافران او را همراه خود میبرده از ماشین پیاده شد و راننده به راه افتاد. چند لحظه بعد نیز راننده خودرو را متوقف کرد و گفت بنزین تمام کرده و باید از صندوق عقب بنزین بردارد. از ماشین پیاده شد و به سمت صندوق عقب رفت، اما یک دفعه در آینه دیدم که راننده مادهای را روی یک تکه دستمال ریخت همان موقع بود که متوجه ماجرا شدم، خواستم از ماشین پیاده شوم که دیدم درها خراب است و باز نمیشود. راننده روی صندلی عقب نشست و دستمال را روی دهان من گذاشت، بدون اینکه به من بگوید چه میخواهد. تقلا کردم و او شروع به کتک زدن من کرد و درنهایت هم چاقویی روی گلویم گذاشت، گوشوارههایم را از گوشم کند و انگشترم را درآورد. بعد دوباره به راه افتاد و پس از طی مسافتی مرا از ماشین بیرون انداخت. گردن و کتفم، شکسته و صورتم هم بشدت سوخته است.
پس از شکایت زن میانسال مأموران کلانتری ۱۷۴ قیامدشت با اطلاع از این خبر بلافاصله وارد عمل شدند. با زیرنظر گرفتن خیابانها و گشتهای پلیسی در کمتر از ۵ ساعت، راننده خودروی پراید شناسایی و دستگیر شد.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
اعتیاد داشتم، اما خیاطی میکردم و هزینه موادم را هم میدادم. ولی به خاطر کرونا، بیکار شدم. برای همین تصمیم به سرقت گرفتم.
با همدستی همسرت سرقت میکردی؟
نمیخواست با من بیاید، او را تهدید کردم او هم که چارهای نداشت، همراهم شد.
خودروی پراید مال خودت است؟
نه. برای یکی از دوستانم است. خودرویش مشکل داشت و به این بهانه که تعمیرکار آشنا دارم ماشین را از او گرفتم تا سرقتم را انجام دهم و دوباره به او برگرداندم.
عکسهای جعلی برای اخاذی
سه بار قهرمان بوکس و به گفته خودش سه دوره قهرمان آسیا شده است. اما به خاطر کلاهبرداری آن هم با شگردی خاص توسط مأموران پلیس امنیت بازداشت شده است.
چرا بازداشت شدی؟
عکسهای مسئولان را با فتوشاپ درست میکردم تا جلب توجه کنم. البته یکی از دوستانم این کار را میکرد چون در فتوشاپ تخصص داشت.
یعنی چی؟
عکسهایی که افراد با مسئولان میگرفتند را پیدا میکردم و عکس خودم را به جای نفر کناری آن مسئول با فتوشاپ جایگزین میکردم. بعد در بعضی جاها از آن سوءاستفاده میکردم. یعنی به ادارهها و ارگانها میرفتم و خودم را از نزدیکان آن مسئول معرفی میکردم در واقع به این بهانه کارچاق کنی میکردم. با این ترفند از کسانی که مشکل کاری داشتند حدود ۵ میلیونی میگرفتم و در حقیقت کلاهبرداری میکردم.
چطور دستگیر شدی؟
در آخرین مورد به نظام وظیفه مراجعه کردم تا مشکل سربازی یک نفر را درست کنم اما مأموران آنجا به من شک کردند و دستگیر شدم.
دوچرخهسواری دزد شیشهای
دختر و پسر جوان هر دو شیشهای هستند و دوچرخه سرقت میکنند. برای اجرای نقشهشان، خودروی پرایدی را سرقت کرده و با خودروی سرقتی، دوچرخه میدزدیدند.
دوچرخههای سرقتی را چکار میکردید؟
هر کدام را یک میلیون تومان میفروختیم.
شگرد سرقتها چگونه بود؟
دو تا از دوچرخهها را از داخل یک پارکینگ سرقت کردیم. ریموت پارکینگ یک خانهای را داشتم و با خودمان گفتیم امتحان کنیم ببینیم در پارکینگ دیگری را هم باز میکند یا نه. احتمالی که دادیم درست از آب درآمد و دوچرخه را سرقت کردیم.
چطور با همدستت آشنا شدی؟
دوستم است و میخواستیم ازدواج کنیم اما شناسنامه نداشت نتوانستیم ازدواج کنیم.
اعتیاد داری؟
سه سالی میشود. اصلاً دزدی میکردیم که با پولش مواد بخریم.
نظر شما