به گزارش خبرنگار ایمنا، «روشن» آخرین ساخته روحالله حجازی است، کارگردانی که در کارنامه خود «اتاق تاریخ»، «هیهات»، «مرگ ماهی» و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را دارد. روحالله حجازی جز آن دسته کارگردانانی سینما بود که همواره فیلمهای قابل قبولی ارائه کرده، اما هیچگاه در سطح اول و یا علی قرار نگرفت. با این حال «روشن» شاید بتواند برای این فیلمساز یک سیمرغ بلورین کارگردانی به ارمغان بیاورد.
روشن با یک نمای نزدیک از رضا عطاران آغاز میشود، عطاران بدون لباس، با موهایی تقریباً زرد رنگ و چهرهای که ممکن است مخاطب را در ابتدا یاد تمام نقشهای کمدی او بیاندازد؛ اما با کمی دقت میشود متوجه شد که او عطاران نیست، او «روشن» قصه است. تمام داستان فیلم روشن حول محور شخصیت «روشن» میچرخد و او تقریباً در تمام سکانسها حضور دارد. روشن شخصیت ی شکست خورده و حیران است که در دنیای کودکانهاش زیست میکند.
او در آلونکی ۲۰ متری زندگی میکند، زن و بچهاش را از دست داده و تمام سرمایهاش را در این برجهای کذایی اطراف تهران ریخته و معلوم نیست چه زمانی حاضر میشود. روشن که هر از چند گاهی اسم زیبایش را مردم میستایند، در بازیهای کودکانه از دختر خردسالش میبرد، زیرا پول ندارد برای او جایزهای که قول داده بود را بخرد. روشن نماد طبقه متوسط و ضعیف ایران است، طبقهای که فقط با رؤیا و خیال زنده هستند و امید دارند.
روشن نماینده آن دسته مردمی است که تصور میکنند میتوان همه چیز را درست کرد و به روز اول برگرداند. او حتی زمانی که در خانه نزدیکترین دوستش، همسرش را میبیند نیز نمیخروشد و دعوا نمیکند، تنها با سادهانگاری مظلومیتی عمیق خواهان بازگشت «مریم» میشود. روشن به وضوح درد بخش بزرگی از مردم را به نمایش میگذارد، دردی که علیرغم پرداخت زیاد به آن در سینما، حجازی توانسته در روشن پرداختی نو و تازه خلق کند.
روشن، ذره ذره روح تماشاچی را میبلعد و او را همراه میسازد، لحظه به لحظه فیلمنامه دقیق نگارش شده و حجازی در یکی از بهترین نمایشهای خود، کارگردانی خیره کنندهای به نمایش گذاشته است. در نهایت هم روشن به باشکوهترین شکل ممکن به پایان میرسد: آتش. و ممکن است مخاطب با این سوال مواجه شود که «این بود زندگی؟»
حجازی، یک پله بالاتر
روحالله حجازی در روشن یک پله بالاتر آمده و حالا در سطح دیگری قرار دارد. حجازی کاملاً به فرم و بلوغ فیلمسازی خودش رسیده، این بلوغ و فرم در سکانسی که «روشن» در یک اتاق با زنی خیابانی قرار میگیرد به اوج میرسد. نور قرمز و زرد، حرکت نور از پشت دوربین، آن بخاری دیواری، محل قرار گرفتن دوربین و در نهایت بازی محشر عطاران دست به دست هم دادند و یک سکانس طلایی خلق کردند.
به نظر میرسد حجازی تمام لحظات روشن با ذرهبین و خطکش ساخته باشد، زیرا همهچیز سر جای خودش است. حتی آن موتور هوندا، بارانی زرد، فندکی که مواقعی هست و گاهی نیست، چاقو آشپزخانه و دیگر المانهای فیلم بسیار به اندازه و بهجا هستند و هرکدام به خوبی از پس رسالتی که دارند برمیآیند. همچنین تدوین و در کنار هم قرار گرفتن پازلهای داستان هم بسیار خوب و دقیق بوده و از این حیث کمک بسیاری به قوام اثر کرده است.
بیشک روشن از مدعی اصلی جوایز سی و نهمین جشنواره فیلم فجر از جمله شاخه بهترین کارگردانی است.
بازیهای درخشان
رضا عطاران اگرچه به عنوان یک بازیگر تمامعیار کمدی در ذهن مخاطبان جای گرفته، اما بارها و بارها نشان داده علاقه به ایفا نقشهای جدی هم دارد. او تاکنون چندین و چند بار در نقشهای جدی درخشیده که از جمله آنها میتوان به «دهلیز» اشاره کرد. اما شاید آن چهره دیده نشده رضا عطاران را در «روشن» بتوان دید، عطاران در روشن بسیار به اندازه و درخشان ظاهر میشود.
در کنار عطاران انتخاب سارا بهرامی برای نقش همسر سابق روشن هم انتخاب به جای بوده. بهرامی در چند سکانس مهم به خوبی ظاهر شده و نقشش را ایفا میکند. در کنار این دو بازیگر سیامک انصاری هم قرار گرفته و مانند دیگر نقشآفرینیهایش قابل قبول ظاهر شده است.
اما شاید نقطه قوت حضور نازنین سهامی زاده در نقش آن زن مالباخته باشد که رابطه جالبی را در طول فیلم با روشن شکل میدهند. آن صورت استخوانی و قد کشیده بسیار به شخصیت آمده و گویا بهترین بازیگر برای این نقش انتخاب شده است.
منتقدان چه گفتند؟
محمد تقیزاده در نقدی برای «روشن» نوشته است: "بهترین فیلم روح الله حجازی پس از چند فیلم ضعیف و متوسط با «روشن» و در سال ۱۳۹۹ در جشنواره ۳۹ رقم خورد. فیلمی به غایت متفاوت و سخت که ریسک در نیامدنش خیلی بیشتر از موفقیت آن بود؛ اما حجازی در فیلمهای قبلیاش هم نشان داده بود که فارغ از موفقیت یا شکست، فیلمساز جسور و تجربه گرایی است.
روشن فیلمی متفاوت با ساختار مدرن و سورئال است که پیرامون شخصیت یک کاراکتر عجیب و غریب، اما واقعی و باورپذیر میچرخد و زندگی خانوادگی و روزمرگیهایش را روایت میکند. خانواده یکی از المانهای اصلی فیلمهای حجازی است که در تمامی آنها تاکید زیادی روی آن داشته و در دو فیلم اخیر او، موضوع کودکان نیز در فیلمها نمود بیشتری پیدا کرده است.
گروه تولید و انتخاب عطاران، سیامک انصاری و سارا بهرامی از امتیازات ویژه فیلم است، چرا که هر سه کاراکتر اصلی آنچنان در نقش خود جا افتادهاند و اجرای خوبی داشتند که تصور فیلم به جز با این سه نفر به واقع ممکن نیست. از سوی دیگر و در نگاهی دقیقتر باید به حضور تحسین برانگیز عطاران در نقشی عجیب و پیچیده اشاره کرد که شخصیت پردازی خوب فیلم با بازی قدرتمند عطاران تکمیل شده است.
بهنام شریفی نیز درباره روشن نوشته است: "بهترین فیلم روحالله حجازی که دقیقترین تصویر از وضعیت کنونی انسان ایرانی را نشانمان میدهد. با تصویر و شخصیت و ارجاع به تاریخ سینما. عطاران در بهترین بازی کارنامهاش کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد جشنواره خواهد شد. سارا بهرامی و سیامک انصاری درجه یک هستند و فیلم یک اثر کاملاً متفاوت در سینمای ایران است."
در بخشی از یادداشت گلبو فیضی برای فیلم روشن آمده است: "روحالله حجازی حالا در سومین اثری که خودش فیلمنامه آن را نوشته، به بلوغی رسیده که نوید فصلی تازه در دوران فیلمسازی او را میدهد. متن و اجرا، ممزوج و به تناسب رسیده، حالا نفس به نفس هم، بیشعار دادن یا به دنبال پیامی را رساندن، داستان تعریف میکنند. سرراست و بیحاشیه، زمخت و بیمراعات. از سویی دیگر فرم هم در پختگی کامل، بستری مناسب از نور و رنگ و قاببندی فراهم کرده تا این داستان در دل آن روایت شود.
میان انتخابهای حجازی برای «روشن» میخواهم به دو بازیگر او توجهتان دهم. یکی نازنین سهامیزاده به نقش آن زن سوم زندگی روشن؛ زن بینامی که با روشن رابطهای ویژه میسازد و خطوط استخوانی صورت و سردی چهرهاش در قاب، بیمعطلی، او را همانجا مینشاند که باید. و سرگل لواسانی، دخترک بازیگری که به تعاملی درست با عطاران رسیده. بیان روان و لحن مناسب او در هر صحنه نشان میدهد چه بازیگر مستعدی است و حجازی هم چگونه بهترین بازی را از او گرفته است."
نظر شما