به گزارش خبرنگار ایمنا، نظریه گفت و گوی تمدنها به مثابه یک ایده صلحآمیز در جهان شناخته میشود؛ زیرا در این نظریه، تمدنهای بزرگی از جمله ایران، ایتالیا، هند، یونان، چین، هند و مصر را برای برپایی صلح در جامعه بینالمللی فرامیخواند. این نظریه برای اولین بار توسط رئیس دولت اصلاحات در سازمان ملل متحد ارائه شد و پس از آن سال ۲۰۰۱ به عنوان سال گفت و گوی تمدنها نامگذاری شد.
ایده گفت و گوی تمدنها در واکنش به نظریه ساموئل هانتینگتون مطرح شد که بر اساس آن، تمدنهای جهان به چندین قسمت تمدن غرب، تمدن اسلامی، ارتدوکسها، تمدن شرق آسیا، آمریکای لاتین، آفریقا، تمدن بودایی و هندوئیسم تقسیم میشود.
در این نظریه با اشاره به جنگ یوگسلاوی، اختلاف مذهبی به عنوان نقش کلیدی در این درگیریها مطرح شده و ترکیه و ایران به عنوان کشورهای نوظهور در عرصه بنیاد گرایی اسلامی تلقی میشوند.
رئیس دولت اصلاحات در بهمن ۱۳۷۷، مرکز بینالمللی گفتوگوی تمدنها را برای هماهنگ کردن فعالیتهای همه سازمانها، مراکز دولتی و غیردولتی برای توسعه نظریه گفت و گوی تمدنها تأسیس کرد.
در تقویم رسمی کشور نیز، روز ۳۰ شهریور با عنوان روز گفتوگوی تمدنها نامگذاری شده بود که در سال ۱۳۸۹ به دلیل منقضی شدن زمان این مناسبت و نداشتن متولی خاص از تقویم حذف شد.
در طی دولت هشتم و نهم تئوری ترویج ایران هراسی در جهان بینالمللی قوت گرفت و جمهوری اسلامی به عنوان تهدیدی برای امنیت دنیا محسوب میشد اما با آغاز دولت یازدهم، حسن روحانی در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل، طرح جهان عاری از خشونت و افراطیگری را مطرح کرد که با استقبال گستردهای از سوی کشورهای مختلف جهان روبرو شد.
این طرح باز تولیدی از نظریه گفتوگوی تمدنها تلقی میشود که کشورهای جهان را به گفت و گو برای دستیابی به صلح دعوت میکرد. در پاسخ به این طرح، قطعنامهای با اجماع ۱۹۰ کشور در سازمان ملل تصویب شد که بر اساس آن از تمام کشورهای عضو و سازمانهای بینالمللی خواسته شد برای جلوگیری از خشونت و افراطیگری سیاستهای تازهای را در پیش گیرند.
دو ایده جهانی گفت و گوی تمدنها و جهان عاری از خشونت و افراطیگری بیانگر روحیه صلحجویانه ملت نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و همچون مانع بزرگی در برابر پروژه ایران هراسی رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه قرار گرفت.
اکنون سالها از طرح ایده گفتوگوی تمدنها که به گفته بسیاری از کارشناسان، توافق هستهای برجام بخشی از دستاوردهای آن است میگذرد و هنوز بشر نتوانسته به این نتیجه برسد که تنها راه ایجاد صلح و امنیت، گفت و گو است.
نظریه گفت و گوی تمدنها زمینه ساز معاهده برجام بود
مهدی مطهرنیا، کارشناس روابط بینالملل میگوید که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال ۱۹۹۳، هانتینگتون نظریه برخورد تمدنها را مطرح کرد در رأس این نظریه، تمدن اسلامی و لیبرال دمکرات غرب مقابل یکدیگر قرار میگرفتند، اما دولت اصلاحات طرح گفت و گوی تمدنها را در واکنش به نظریه برخورد تمدن هانتینگتون مطرح کرد.
به گفته وی، گفت و گوی تمدنها یک جهتگیری تعریف شده با محوریت ادراک متقابل و همکاری به جای جنگ است. این نظریه رویکردی تعالی بخش محسوب میشود و بسیاری از اندیشمندان جهان از آن حمایت کردند.
به گفته این کارشناس روابط امور بینالملل، گفت و گوی تمدنها، ایجاد کننده فضای مناسب برای حل بسیاری از تنشها بود. این نظریه زمینه ساز معاهده توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی بود، اما برجام محصول آن نیست؛ زیرا مذاکرات برجام بر اساس منافع سیاسی و کاستن فشارهای بینالمللی بود.
مطهرنیا خاطرنشان میکند: دولت یازدهم و دوازدهم نتوانست در راستای اجرای نظریه گفت و گوی تمدنها گام بردارد و شعار صلح روحانی در سازمان ملل نیز موفقیتی به دست نیاورد.
نظریه گفت و گوی تمدنها به سرعت مورد استقبال جهانیان قرار گرفت
جلال خوشچهره، کارشناس روابط بینالملل معتقد است سیاست خارجی دولت اصلاحات تنش زدایی و تعامل با جامعه جهانی بود و در این راستا به نظام بینالمللی پیام صلحی را ارسال کرد و خواستار گفت و گو بین تمدنها به جای تقابل و جنگ شد.
به گفته وی، نظریه گفت و گوی تمدنها در مقابل نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون مطرح شد که در قرن ۲۱ به واقعیت پیوست و به همین دلیل بود که پیشنهاد گفت و گو و تعامل تمدنها جمهوری اسلامی ایران به سرعت مورد استقبال جهانیان قرار گرفت.
به گفته این کارشناس روابط بینالملل، بانی نظریه گفتوگوی تمدنها باید بیش از مابقی کشورها به این شعار عمل کند، اما متأسفانه اجرای این نظریه با مخالفتهای داخلی روبرو شد و برخی آن را سازش با غرب تلقی کردند و برخی قدرتهای خارجی نیز مانع از اجرای کامل آن شدند.
خوشچهره میگوید که با آغاز دولت نهم در ایران، دستگاه سیاست خارجی، سیاست غرب ستیزی را در پیش گرفت و نهایتاً نظریه گفت و گوی تمدنها را در محاق قرار داد و آن را نوعی امتیاز دادن به جناح اصلاحطلب تلقی میکرد.
به عقیده وی، با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، طرح صلح جهانی در سازمان ملل متحد مطرح شد که مورد استقبال بسیاری از کشورهای جهانی قرار گرفت، اما به دلیل تنشهای منطقهای و فشارهای حداکثری آمریکا به جمهوری اسلامی ایران، این طرح هم نادیده گرفته شد.
گفت و گوی تمدنها هنوز در عرصههای بینالمللی پا برجاست
جلال جلالی زاده، فعال سیاسی معتقد است گفت و گو میان ادیان و تمدنها یک توصیه الهی است که در قرآن نیز سفارش شده و به همین دلیل پس از نظریه برخورد تمدنها از سوی هانتینگتون، دولت اصلاحات نظریه گفت و گوی تمدنها را مطرح کرد که با استقبال بسیاری از کشورها روبرو شد.
به گفته وی، بعد از رونمایی از نظریه گفت و گوی تمدنها، ایران به عنوان یک کشور صلح طلب در نظام بینالملل شناخته شد، اما متأسفانه این طرح در داخل کشور با مخالفتهای زیادی روبرو شد و به همین دلیل از تأثیرگذاری آن در سطح بینالمللی کاسته شد.
این فعال سیاسی خاطرنشان میکند: دولتهای بعدی نیز به دلیل تنشهای منطقهای نتوانستند در راستای اجرای نظریه گفت و گوی تمدنها گام بردارند، اما آثار این نطریه هنوز در عرصههای بینالمللی پا برجاست.
نظر شما