به گزارش ایمنا آنتوان دو سنت اگزوپری، نویسنده، شاعر و خلبان فرانسوی، جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین جایزه کتاب ملی آمریکا را دریافت کرده بود.
کودکی اگزوپری
آنتوان دو سنت اگزوپری، در شهر لئون فرانسه در خانوادهای کاتولیک بدنیا آمد. پدر آنتوان دو سنت اگزوپری مارتین لوی ماری دو سنتاگزوپری، مدیر اجرایی کارگزاری بیمه، و مادرش ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونسکلمب بودند. اگزوپری ۱۴ ساله بود که پدرش در اثر سکته قلبی در گذشت. آنتوان دو سنت اگزوپری در سال ۱۹۱۷ تنها برادرش فرانسوا را از دست داد.
کار و تحصیل اگزوپری
آنتوان دو سنت اگزوپری در سال ۱۹۱۴ برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت و یک سال و نیم به عنوان مستمع آزاد به کلاسهای معماری دانشکدهی هنرهای زیبا رفت و بعد از آن عادت داشت مدام از شغلی به شغل دیگر برود او قصد داشت در نیروی دریایی خدمت کند ولی موفق نشد. اگزوپری برای سربازی دو سال در نیروی هوایی فرانسه خدمت کرد و در این دوران مکانیک و خلبانی را آموخت. چنان که به عنوان یکی از هوانوردان خوب و زبردست ارتش فرانسه به شمار میرفت. در همان دوران پایان خدمت بود که نویسندگی را آغاز کرد. اگزوپری در نهایت استخدام ارتش فرانسه شد.
همسر آنتوان دو سنت اگزوپری
آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنت اگزوپری ازدواج کرد.
آثار و کتابهای آنتوان دو سنت اگزوپری
در سال ۱۹۲۶ داستان کوتاهی از او به نام هوانورد در یکی از گاهنامههای پاریس چاپ شد امّا توجه خاصی به آن نشد.
در همان زمان بود که کتاب پیک جنوب را در جریان ماموریتش در قبایل صحرانشین جنوب مراکش نوشت. سپس یکی از ناشران معروف پاریس قراردادی برای انتشار پیک جنوب و چند نوشته دیگر با او بست.
آنتوان دو سنت اگزوپری در مأموریت آمریکای جنوبی شروع به نوشتن کتابهای زمین انسانها و پرواز شبانه کرد.
کتاب پرواز شبانه اثری است با مقدمهای از آندره ژید که شهرت آنتوان دو سنت اگزوپری بخاطر آن است. پرواز شبانه در سال ۱۹۳۱ منتشر شد و ماجراهایی را که یک خلبان پست هوایی در طی یک طوفان سهمگین با آن روبرو میشود به تصویر میکشد. کتاب پرواز شبانه انسانی را نشان میدهد که در برابر وظیفه خود صادقانه احساس مسئولیت میکند. داستان پرواز شبانه برنده جایزه ادبی فمینا شد. پرواز شبانه به چند زبان اروپایی ترجمه شد و مقام ادبی و شخصیت هنری اگزوپری را به اثبات رساند.
کتاب زمین انسانها در سال ۱۹۳۸ منتشر شد. اگزوپری در زمین انسانها از انسان دوستی، باطن انسان و سرنوشت نوشته است. آنتوان دو سنت اگزوپری برای کتاب زمین انسانها جایزه بزرگ آکادمی فرانسه را دریافت کرد.
پس از تسلیم کشور فرانسه به آلمان در جریان جنگ جهانی دوم، اگزوپری به آمریکا تبعید شد و کتابهای قلعه، شازده کوچولو و خلبان جنگی را در سالهای تبعید نوشت.
سنت اگزوپری که در زمان جنگ جهانی دوم خلبان جنگی شده بود، پس از تبعید به آمریکا حوادث زندگی خود را در کتابی تحت عنوان خلبان جنگ در سال ۱۹۴۲ منتشر کرد.
اثر دیگر آنتوان دو سنت اگزوپری، نامه به یک گروگان، در سال ۱۹۴۳ منتشر شد که حوادث سال ۱۹۴۰ در اروپای درگیر جنگ را نشان میدهد.
شازده کوچولو معروف ترین اثر او و سوّمین کتاب پر خواننده جهان در قرن اخیر در سال ۱۹۴۳ منتشر شد.
قلعه اثر دیگری از آنتوان اگزوپری است که ناتمام مانده و نویسنده در آن عقاید و تجریههای زندگی خود را با یادآوری سخنان پدرش بیان میکند.
کتابهای قلعه، نامههای جوانی، دفترچهها، نامهها به مادر، نوشتههای جنگ و مانون رقاص پس از مرگ او منتشر شدند.
کتاب شازده کوچولو
شازده کوچولو از معروفترین داستانهای کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و همچنین یکی از پرفروشترین کتابهای تمام دورانها است. اگزوپری در شازده کوچولو به شیوهای سورئالیستی و به بیان فلسفه خود از دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. داستان شازده کوچولو به این شکل است که یک کودک از سیارکی به نام ب ۶۱۲ آمده و سوالات بسیاری را از آدمها وکارهای آنها میپرسد. شازده کوچولو به بیش از ۱۵۰ زبان مختلف ترجمه شدهاست. این کتاب در سال ۲۰۰۷ به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شدهاست.
نکات کتاب شازده کوچولو
اگزوپری برای نوشتن این کتاب از زندگی خودش الهام گرفته است. خلبان در واقع خود اگزوپری در دوران بزرگسالی است و شازده کوچولو هم به دوره کودکیاش شباهت دارد.
گل سرخ را با الهام از همسرش کنسوئلو نوشته است. میگویند کنسوئلو زنی تند مزاج بوده و مبتلا به آسم. برای همین است که گل سرخ در کتاب سرفه میکند.
هواپیمای اگزوپری در سال ۱۹۳۹ در صحرای بزرگ آفریقا سقوط کرد. او از این تجربه در نوشتن کتابش استفاده کرد.
اگزوپری در این کتاب هیچ وقت از واژه بزرگسال استفاده نکرده و واژه آدم بزرگها را جایگزین آن کرده است.
اگزوپری هیچوقت نتوانست نسخه فرانسوی کتابش را ببیند. در واقع نسخهی فرانسوی زمانی منتشر شده که اگزوپری به طرز مشکوکی بر اثر سقوط هواپیما از دنیا رفته بود.
تصویرپردازیهای کتاب را خود اگزوپری انجام داده است.
ترجمههای فارسی شازده کوچولو
در میان ترجمههای شازده کوچولو، ترجمه احمد شاملو، محمد قاضی و ابوالحسن نجفی معروفترند. ابوالحسن نجفی توانستهاست لحن شاعرانه متن اصلی را در ترجمهاش نیز حفظ کند. همچنین احمد شاملو در سال ۱۳۵۹ نوار صوتی داستان مسافر کوچولو را همراه با کتاب، با موسیقی گوستاو مالر منتشر کرده است.
نامگذاری سیارک ۴۶۶۱۰ بر اساس داستان شازده کوچولو
در داستانِ شازده کوچولو از سیارکی به نام ب ۶۱۲ نام برده میشود. در سال ۱۹۹۳، سیارک ۴۶۶۱۰ را B-six-cents-douze نام نهادند که به زبان فرانسه معنی ب ۶۱۲ میدهد. عدد این سیارک در پایه ۱۶ میشود B۶۱۲.
فیلم شازده کوچولو
در سال ۱۹۹۴ فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی استنلی دانن بر پایه رمان شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری تولید و پخش شد.
در سال ۲۰۱۵ نیز انیمیشن سه بعدی شازده کوچولو به کارگردانی مارک آزبرن منتشر شد که مورد استقبال زیادی قرار گرفت و نمره ۷.۷ را از IMDB دریافت کرد.
علت مرگ آنتوان دو سنت اگزوپری
آنتوان دو سنت اگزوپری در ۳۱ ژوئیه ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی در جنگ جهانی دوم برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه پرواز کرد. هواپیمای اگزوپری سقوط کرد و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش در اواخر قرن بیستم مشخص شد که هدف آلمانها واقع نشده است و احتمالاً بخاطر نقص فنی بوده است.
لبخند اگزوپری
قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیکتاتوری فرانکو میجنگید. او تجربههای حیرتآور خود را در مجموعهای به نام لبخند گردآوری کرده است.
در یکی از خاطراتش مینویسد که او را اسیر کردند و به زندان انداختند.
مینویسد: «مطمئن بودم که مرا اعدام خواهند کرد به همین دلیل بشدت نگران بودم. جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا کنم که از زیر دست آنها که حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد؛ یکی پیدا کردم و با دستهای لرزان آن را به لبهایم گذاشتم ولی کبریت نداشتم. از میان نردهها به زندانبانم نگاه کردم. او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یک مجسمه آنجا ایستاده بود.
فریاد زدم «هی رفیق کبریت داری؟»
به من نگاه کرد شانههایش را بالا انداخت و به طرفم آمد. نزدیکتر که آمد و کبریتش را روشن کرد بیاختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد. لبخند زدم و نمیدانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر اینکه خیلی به او نزدیک بودم و نمیتوانستم لبخند نزنم. در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر کرد… میدانستم که او به هیچ وجه چنین چیزی را نمیخواهد…. ولی گرمای لبخند من از میلهها گذشت و به او رسید و روی لبهای او هم لبخندی شکفت.
سیگارم را روشن کرد ولی نرفت و همانجا ایستاد مستقیم در چشمهایم نگاه کرد و لبخند زد. من حالا با علم به اینکه او نه یک نگهبان زندان که یک انسان است به او لبخند زدم. نگاه او حال و هوای دیگری پیدا کرده بود.
پرسید «بچه داری؟» …
با دستهای لرزان کیف پولم را بیرون آوردم و عکس اعضای خانوادهام را به او نشان دادم و گفتم «آره ایناهاش».
او هم عکس بچههایش را به من نشان داد و درباره نقشهها و آرزوهایی که برای آنها داشت برایم صحبت کرد.
اشک به چشمهایم هجوم آورد گفتم که میترسم دیگر هرگز خانوادهام را نبینم. دیگر نبینم که بچههایم چطور بزرگ میشوند.
چشمهای او هم پر از اشک شدند ناگهان بیآنکه که حرفی بزند، قفل در سلول مرا باز کرد و مرا بیرون برد. بعد هم مرا به بیرون زندان و جاده پشتی آنکه به شهر منتهی میشد هدایت کرد. نزدیک شهر که رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بیآنکه کلمهای حرف بزند.
یک لبخند زندگی مرا نجات داد. چه بسا یک لبخند نیز زندگی ما را دگرگون کند پس بیایید لبخند را از لبانمان دور نکنیم.
بنیاد اگزوپری
در سال ۲۰۰۸، بنیاد اگزوپری تحت حمایت بنیاد فرانسه، توسط خانواده آنتوان دو سنت اگزوپری و تحسین کنندگان او در حوزه نویسندگی و خلبانی ایجاد شد. بنیاد اگزوپری برای بهبود زندگی روزمره جوانانی که در محیطهای دشوار و اغلب خشن رشد میکنند و کمک به آنها برای رسیدن به آینده بهتر، پروژههای مختلفی را در سراسر جهان اجرا میکند. فعالیتهای این بنیاد بر پایه نوشتهها و شخصیت آنتوان دو سنت اگزوپری انجام میگیرد. انسانگرایی پایه افکار اگزوپری را تشکیل میدهد: او اعتقاد دارد انسان باید در مرکز توجه ما قرار گیرد. همچنین تعهد نسبت به دیگران که به وجود انسان معنا میبخشد.
این مؤسسه در سراسر جهان از سوی دولتها نیز حمایت میشود.
نظر شما