به گزارش خبرنگار ایمنا، چند هفتهای است که بخشی از بافت تاریخی ابرند آباد که مربوط به دوره ساسانی و متشکل از خانههایی قدیمی و بنا شده روی تل های باستانی است، به دلیل احداث خیابانی عریض و امروزی تخریب شده است. برخی مسئولین و کارشناسان از جمله رئیس شورای شهرستان و رئیس پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی یزد معتقدند قسمتهای تخریب شده، بافت تاریخی و باستانی منحصر به فردی بوده است که دیگر وجود خارجی ندارد. با این حال برخی مسئولان مرتبط با این حوزه از جمله شهردار شاهدیه و معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری، نظری غیر از این دارند و معتقدند که این اقدام به توسعه شهر منجر میشود و اقدامی قابل تحسین است. همین اظهارنظرهای متفاوت سبب شد تا با محمدحسن خادم زاده، رئیس گروه مرمت و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و از کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و شهرسازی که پیش از این مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع و دستی و گردشگری استان یزد نیز بوده است، گفتگویی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
بافت تاریخی ابرند آباد چه ویژگیهایی دارد که منحصر بفرد تلقی میشود؟
ابرندآباد منطقهای تاریخی محسوب میشود که از دوره ساسانی تا به امروز تداوم داشته است. این منطقه از نظر معیارهایی که ما میشناسیم از محدودههای تاریخی بحساب میآید و از جنبههای مختلفی نیز قابل اعتبار است. بافت نفیسی که طی قرون و اعصار مختلف شکلگرفته و خودش را با شرایط اقلیمی و فرهنگی مردم هماهنگ کرده و بخشی از معماری ایرانی و اسلامی استان یزد و کشور محسوب میشود. در نظر داشته باشید وقتی از بافتی تاریخی یا بناهای نفیس میراثی صحبت میکنیم لزوماً در مورد بناهایی مثل مسجد جامع یزد با ویژگیهای خاصش صحبت نمیکنیم، بلکه هرکدام از این آثار تاریخی در مقیاس و جایگاه خودشان بررسی میشوند و همینکه این مدل بافت تاریخی در هیچ کجای کشور وجود ندارد، نشان از نفیس و منحصربفرد بودن تمامی اجزای این بافت است.
به نظر شما تغییر در این بافت و تخریب آن میتواند مبنای منطقی داشته باشد؟
بافتهای تاریخی ما در مقابل ابزارهای امروزی مثل لودر و بلدوزر توانایی مقاومت کمی دارند به گونهای که این روزها هر فردی که مسئولیتی بر عهده میگیرد بهترین کار را روشن کردن لودر میداند تا با عریض کردن و یا احداث یک خیابان اعلام وجود کرده و خودی نشان دهد. تخریب بافت تاریخی شاهدیه و ابرندآباد که دارای کمربند سبز است و به محیط امنیت داده اقدام غلطی است و هر فردی که آشنایی مختصری با موضوع شهر و معماری و میراث فرهنگی داشته باشد به این موضوع پی خواهد برد.
این روزها اظهار نظرهای متفاوتی در خصوص ارزشمندی بافت تاریخی ابرندآباد شنیده میشود، نظر شما چیست؟
بله، متأسفانه افراد بهواسطه جایگاه اداری خود برای میراث فرهنگی ارزش تعیین میکنند، در صورتی که کارشناسی آثار تاریخی نیازمند مطالعه، دقت نظر، تجربه و آشنایی با معیارهای ارزشگذاری در این حوزه است. خبرگان این حوزه نیز به اعتبار سالها فعالیت و بر اساس معیارهای جهانی و ملی میتوانند در این خصوص اظهار نظر کنند، حالا اگر فردی که در این حوزه فعالیتی نداشته است و اظهار نظر میکند، قطعاً سخنانش قابل اتکا نبوده و بیارزش است. وقتی از تاریخ حرف میزنیم یعنی با مفهومی ارزشمند طرف هستیم، بنابراین نمیتوانیم بگوییم که بافت هزار و ۷۰۰ ساله و تاریخی ابرندآباد غیر کارآمد و بیارزش است تا مجوزی برای تخریبش داشته باشیم. بافت تاریخی مجموعهای از عناصر است که میتواند شامل پلاکهای معماری، فضای سبز و بناهای خدماترسان مثل آبانبار و مسجد و باغات باشد.
به نظر شما تخریب بافت تاریخی ابرند آباد برای توسعه شهری ضروری به نظر میرسد؟
تفکر خیابانکشی در ایران به دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی برمیگردد. متأسفانه هنوز هم تفکرات رضاخانی در ذهن برخی از مسئولین ما وجود دارد که باعث تخریب بافتهای تاریخی چون ابرندآباد یزد میشود. در دوره مدرن امروزی، انسانها به یکدفعه با جوزدگی مواجه شدند و همهچیز را به سمت ماشینی شدن بردند و خیلی دیر فهمیدند که چه کار اشتباهی کردهاند. شهرهای پیاده محور و باغ شهرهایی چون ابرندآباد محیطی امن را برای خانوادهها به وجود میآورند. در حال حاضر بسیاری از شهرهای اروپایی و حتی شهرهایی در کشور خودمان در تلاش هستند تا تخریبهای گذشته را جبران کنند و مجدداً به سمت پیاده محوری بازگردند، آن وقت ما تازه شروع به تخریب کردهایم تا خیابانهای عریض ایجاد کنیم.
چه میشود که یکباره هویت تاریخی شهرهایی چون ابرند آباد فدای توسعه میشود؟
متأسفانه در کشور ما سهلالوصولترین کار برای انجام فعالیتهای عمرانی تخریب بافتهای تاریخی است که به نظر بنده این مدل رفتار هنر نیست و باید فکری برای آن داشت. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس که سابقه تاریخی هم ندارند در تلاشند تا بعضی عناصر معماری اصیل، مثل بادگیر و غیره را به اسم خودشان در فهرست میراث جهانی به ثبت برسانند و به کشورشان هویت بدون اصالت ببخشند. این کشورها به اصطلاح تمنای هویت دارند، اما در سوی مقابل هویتهای میراثی و معماری کشور ما به دلیل سهلانگاریها و موضعگیریهای غیرکارشناسی در حال تخریب است.
بسیاری مسئولان تخریب بافت تاریخی ابرندآباد را با مجوز کمیسیون ماده ۵ میدانند، آیا این کمیسیون در این حد اختیار دارد؟
اگر فردی بگوید کمیسیون ماده ۵ مجوز این اقدامات را در ابرندآباد داده است مرتکب اشتباه قانونی شده است، چراکه تصمیمگیری در خصوص میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی به شورای فنی میراث فرهنگی بازمیگردد. بر اساس مجموعه قوانین و مقررات میراث فرهنگی مصوب مجلس شورای اسلامی خرد جمعی کارشناسی باید تصمیم گیر در حوزه میراث باشد نه نظر فردی که ساز و کار آن در قالب شورای فنی دیده شده است که معمولاً بهای لازم به آن داده نمیشود و جامعه را با این نوع از مشکلات مواجه میکند. البته گفته میشود نماینده اداره کل میراث فرهنگی استان در کمیسیون ماده ۵ عضویت دارد و او نیز این موضوع را تأیید کرده است که من میگویم اگر چنین بوده نماینده میراث فرهنگی هم تخلف کرده است و مشخص نیست چرا این موضوع به شورای فنی میراث فرهنگی ارجاع نشده است.
برای جلوگیری از تکرار اینگونه اقدامات چه باید کرد؟
همه دستگاهها بر اساس قانون موظف به حفاظت از میراث فرهنگی بر جا مانده در کشور هستند. هیچ مدیری حق ندارد بگوید این بافت دارای ارزش میراثی هست یا خیر! بلکه این کارشناسان میراث فرهنگی هستند که میتوانند ارزشگذاری کرده و نظر بدهند. منتظر ورود قوه قضائیه به این موضوعات و اظهارنظرهای غیرقانونی و غیرکارشناسی هستیم و انتظار میرود که قوه قضائیه از تخریب آثار تاریخی که شدت زیادی هم گرفته است، پیشگیری کند و متخلفین اعمال قانون شوند.
گفت و گو از: فرزاد فیضی - خبرنگار ایمنا
بیشتر بخوانید:
نظر شما