به گزارش خبرنگار ایمنا، معامله قرن نسبت به طرحهای دولتهای گذشته آمریکا تفاوتهایی بنیادینی دارد. مهمترین تفاوت آن این است که ترامپ اساس طرح خود را بر محور اقتصاد گذاشته، در حالی که طرحهای دولتهای گذشته آمریکا برای فلسطین همگی طرحهایی سیاسی بودند.
با نگاهی به رسانهها مختلف میتوان انبوهی از مطالب را در خصوص این طرح پیدا کرد اما واقعاً معامله قرن چه میگوید؟ و نقش کشورهای عربی در سرنوشت این طرح چیست؟ و آینده مردم فلسطین چگونه رقم خواهد خورد؟ در این رابطه با مهدی شکیبایی، کارشناس مسائل فلسطین به گفت و گو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
ابو ایاد، از بنیان گذاران سازمان آزادی بخش فلسطین است میگوید "هرگاه انقلابی در فلسطین آغاز شده در یکی از کشورهای عربی دفن شده است." با توجه به اینکه فلسطینیان در برابر معامله قرن کوتاه نخواهند آمد و دست به انقلابی دیگر خواهند زد، به نظر شما بازهم کشورهای عربی به فلسطین پشت میکنند؟
گفته آقای ابو ایاد کاملاً صحیح است. متأسفانه در بین کشورهای عربی، دولتهای وابسته و مستبدی وجود دارند که به فلسطین خیانت کردند؛ حتی در زمان جنگ ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲ و ۱۹۶۷ که جنگ آزادسازی فلسطین بوده و برخی کشورهای عربی تلاش میکردند فلسطین را از دست رژیم صهیونیستی آزاد کنند، خیانت برخی از همین کشورهای عربی مانند عربستان سعودی باعث شد تا فلسطینیها عقب نشینی کرده و نتوانند مشکلاتشان را حل کنند. دلیل ایجاد اتحادیه عرب برای کوتاه کردن دست فلسطین بود تا اعراب خودشان با رژیم صهیونیستی مبارزه کنند که آنها هم در زد و بندی سیاسی و فشاری که از سمت آمریکا و انگلیسی میآمد، آنها را پشت میز مذاکره مینشاند و هربار تکهای از فلسطین را تقدیم آنها کردند. چیزی که تا امروز اجازه نداده فلسطین رویاهایش را تحقق ببخشد، وجود کشورهای خائن عربی در درون فلسطین است که متأسفانه امروز هم کشورهایی مانند بحرین، عربستان سعودی و امارات که از نظر منابع خدادادی غنی هستند و دستشان به نسبت سایر کشورهای عربی پر است به فلسطینیها اجازه نمیدهند با رژیم صهیونیستی بجنگند و سرزمینشان را آزاد کنند.
اگر این سه کشور کمتر از پنج درصد منابع مالی خودشان را در اختیار فلسطین قرار دهند به یک هفته نمیکشد که فلسطینیان با دست خودشان دولت فلسطین را در سرزمین تاریخی خودشان از نهر تا بحر ایجاد میکنند؛ اما نه تنها این منابع را در اختیارشان قرار نمیدهند بلکه به هیچ کشور عربی اجازه نمیدهند صلاح به دست مردم فلسطین برساند. این نشان میدهد که آمریکا و قدرتهای غربی در درون کشورهای عربی جاسوس و نفوذی دارند و متأسفانه این نفوذیها به قدر کافی از منابع مالی برخوردار هستند و دائماً تولید بحران میکنند.
حضرت امام (ره) بارها گفتند که "از دولتهای عربی قطع امید کردهام. توجه و انتظار من از ملتها و توده ملتها است." به دولت آقای عبدالفتاح سیسی نگاه کنید، ملت مصر یک زمانی وقتی بلند میشد نه تنها دنیای عرب، بلکه دنیای اسلام هم به دنبال آن بلند میشد. امروز دیگر از آن مصر خبری نیست، زیرا رهبر آزادی خواهی ندارد که ملت به دنبالش بلند شود و به واسطه بلند شدن ملت مصر، ملتهای عربی هم بلند شوند. به واسطه رژیمهای مستبدی که حاکم شدند این ظرفیت آزاد نمیشود و در اختیار فلسطینیها قرار نمیگیرد. این اتفاقها عمداً افتاده است، این دولتهای وابسته اسیر قدرتهای خارجی در منطقه هستند. قدرتهای خارجی اجازه نمیدهند پتانسیلهای مردمی آزاد شود و در اختیار ملت فلسطین و آرمان فلسطین قرار گیرد.
به جنگهای گذشته فلسطین اشاره کردید. در جنگ سپتامبر سیاه، اختلافات ملک حسین و جنبش مقاومت فجایعی را در شمال اردن به دنبال داشت که باعث کشته شدن هشت هزار نفر شد. به نظر شما اختلافاتی که بین گروههایی مانند حماس، ساف و فتح وجود دارد، منجر به اتفاقات سال ۱۹۷۰ میشود؟
آن دوره فلسطینیها روی بخشی از فلسطین حاکم بودند و درواقع دنیا هم به طرح دو دولتی معتقد بود؛ یعنی معتقد بود بخشی از فلسطین باید تبدیل به دولت فلسطین شده و بخشی هم دولت اسرائیل. قبل از سرکار آمدن ترامپ هم این طرح مطرح بود؛ آنچه غربیها مطرح کردند طرح دو دولتی بود. تا پیش از این معامله قرن طرحهای مختلفی توسط رؤسای جمهور آمریکا ارائه شده و همه آنها قائل به طرح دو دولتی بودند و بخش سازشکار فلسطینی و تیم مذاکره کننده این طرح را قبول داشتند و حتی آماده بود این طرح دو دولتی را پیاده کند اما جریان مقاومت با آن مخالفت میکرد. رژیم صهیونیستی نیز طرح دو دولتی را قبول نداشت، اینها به هیچ عنوان چشم دیدن فلسطینیها را نداشتند و اگر زورشان میرسید و جنبش مقاومت وجود نداشت همه فلسطینیها را بیرون میکردند. مقاومت ملت فلسطین آنها را مجبور کرد حضور فلسطینیها را بپذیرند اما به چه شکل؟ همان حالت کنفدرالی؛ یعنی یک دولت در دل رژیمی به نام اسرائیل. رژیم صهیونیستی به این دلیل دنبال رو ترامپ است چون آرزوی آنها را برآورده کرد.
طرح دو دولتی میگفت فلسطین با اردن، مصر و دنیای خارج مرزی مشترک داشته باشد و بندر و ارتش تشکیل دهد؛ اما معامله قرن این را نمیگوید. فلسطینیها امروز دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند که بخواهند باهم اختلافی داشته باشند. امروز چیزی پیش روی فلسطینیان نیست که برایش مذاکره کنند؛ یک راه بیشتر پیش روی آنها نیست و آن هم مقاومت است. ۲۱ سال از قرارداد اسلو که آمریکا به فلسطین تحمیل کرد میگذرد. این قرارداد میگفت شما اینجا زندگی کنید اما مقاومت و مبارزه نکنید و نگذارید نیروهای استشاری عملیات انجام دهند، در عوض به شما دولتی فلسطینی بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ میدهیم؛ اما بعد از ۲۱ سال مذاکره، ترامپ معامله قرن را تحویل محمود عباس، نماینده جریان مذاکره و سازش در فلسطین داد. امروز او در مقابل ملتش چه چیزی برای عرضه دارد؟ مذاکره کرد، قدس، بازگشت آوارگان و مرزهایش را از دست داد. امروز تنها راه پیش روی فلسطینیها وحدت است. هر فلسطینی اگر با طرح ترامپ موافقت کند خودکشی کرده و نام او در تاریخ ثبت شده و همه ملت به او لعن و نفرین میفرستند. چیزی جز وحدت جلوی راه فلسطین وجود ندارد؛ نمیتوانند بنشینند و فشارهای عربستان سعودی برای پذیرش معامله قرن را بپذیرند. هرکس این طرح را امضا کند در تاریخ مورد لعن قرار میگیرد؛ زیرا از خاک، ناموس و همه چیز فلسطین گذشته است. ملت فلسطین زیر بار چنین طرحی نخواهد رفت.
مذاکرات اسلو در سال ۱۹۹۴، عملاً با ترور فتحی شقاقی تمام شده محسوب شد و از آن روز تا به حال صلح بین مردم فلسطین به یک لطیفه تبدیل شده است؛ صلحی که فلسطین را کوچکتر و رژیم صهیونیستی را قویتر کرده است. با این تجربیات، شما آینده فلسطین را چگونه میبینید؟
مقام معظم رهبری در مورد مردم فلسطین میفرمایند: "من در پیشانی این مردم نور رستگاری میبینیم." بی ارتباط نیست که آمریکاییها در چنین شرایطی طرحی را مطرح میکنند که مخالف همه کارکردهای خود آمریکا در این سالها بوده است. همه رؤسای جمهور گذشته آمریکا در حال انتقاد به ترامپ هستند و میگویند وی تمام حرکتهای گذشته آنها در قبال فلسطین را از بین برده است. کشوری مثل آمریکا که معتقد است بزرگترین دموکراسی دنیا را دارد و بیشترین تلاشها را برای ایجاد حقوق بشر و صلح در دنیا میکند، خود عامل نقص حقوق بشر و قوانین بینالمللی میشود.
من طرح ترامپ را خیلی جدی نمیبینم، هرچند که تلاششان را برای اجرای آن خواهند کرد، اما موضوع دیگری که باید فلسطینیها بدانند این است که آنها به هدفشان نزدیک شده بودند و امروز نزدیکترین زمان نسبت به هر زمان دیگری برای تحقق آرمانهای آنهاست. این طرح ترامپ مانند حرکت دو شطرنج باز است که یکی رنکینگ اول دنیا و دیگری رنکینگ ۵۰ دنیا را دارد. بازیکنی که رنکینگ ۵۰ را دارد توانسته با هوش، ذکاوت و بازدهی بیشتر رنکینگ اول دنیا را کیش و مات کند. در چنین شرایطی آن کسی که رتبه اول دنیا را دارد میخواهد بازی را برهم بزند تا صفحه شطرنج از نو چیده شود. اگر ملت فلسطین مقاوم باشد، مرعوب تهدیدهای آمریکا نشده و راضی به تطمیع کاریهای عربستان سعودی نشود، یک گام بیشتر تا پیروزی فاصله ندارند.
شاخص این ادعای من دستپاچگی ترامپ و آمریکاییها برای چنین طرحی است که با هیچ سند و قانونی مطابقت ندارد. آنها میدانستند این طرح عادلانه نیست و فلسطینیها آن را نمیپذیرند. هیچ فلسطینی جرأت نکرده سر قدس معامله کند، چطور آمریکاییها از این مسئله آگاه نیستند؟ مگر میشود هیئت حاکمه آمریکا نداند ملت فلسطین حاضر نیست بر سر قدس معامله کند؟ اگر کسی بخواهد بر سر قدس سازش کند مورد لعن ابدی قرار میگیرد.
چرا آمریکاییها با آنکه میدانستند هیچ فلسطینی این موضوع را نمیپذیرد دست به طرح آن زدند؟ زیرا میخواهند بازی را برهم بزنند تا تحقق رؤیای فلسطین به تأخیر بیفتد. چرا همه تلاششان را میکنند که سردار سلیمانی را ترور کنند؟ چرا رهبران مقاومت را در منطقه از بین میبرند؟ برای اینکه رؤیای فلسطین را به تأخیر بیندازند. فلسطینیها، نیروهای مقاومت و نیروهایی که قرار است قدس را آزاد کنند پشت دیوارهای فلسطین تجمع کردند؛ آمریکاییها از این تجمع میترسند، مخصوصاً بعد از تحولات سوریه که با پیروزی پشت سر گذاشته شد و از این بحران عبور کردند، قدرت مقاومت قدرتی شده که کسی نمیتواند جلوی آن را را بگیرد. فلسطینیها باید صبوری کنند تا به رویاهایشان جامع عمل بپوشانند.
نظر شما