خون بازی در "گرگ بازی"

اینکه یک فیلم بر مبنای یک بازی معروف ساخته شود دیدنش خالی از لطف نیست مخصوصاً اگر درباره‌ی تئاتر هم باشد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، عباس نظام دوست و سه نویسنده دیگر در فیلم گرگ بازی به این نکته توجه نکرده‌اند که برای ساختن یک فیلم معمایی فیلم نامه باید قوی باشد.

"خون بازی" روایت چند جوان است که برای اجرای تئاتر نیاز به اسپانسر مالی دارند و پرستو، پزشکی را می‌یابد که خود را به شدت علاقمند به هنر نشان می‌دهد و ورود این پزشک مرموز و همسرش به خانه‌ موروثی پرستو اتفاقات ناگواری را رقم می زند.

این فیلم به چند بخش تقسیم می‌شود و یک ساعت ابتدایی به داستان اصلی نمی‌پردازد و داستان‌های پراکنده و بی اهمیتی را روایت می‌کند اینکه لیندا و مهران مشکل دارند و هنگام خریدن خانه جدید لیندا گوشی مهران را می‌گیرد و با او دعوا می‌کند و مخاطب نمی‌داند که دعوای لیندا و مهران چه تاثیری بر روند فیلم دارد.

تعدد کاراکترها بیهوده بوده و عملاً کاراکتر سپیده اضافی است و بود و نبودش آسیبی به داستان نمی‌زند. گرگ بازی در واقع همان بازی مافیایی است که عقده‌های کاراکترها تخلیه می‌شود و بیننده نمی‌تواند مرز بین واقعیت و بازی را تشخیص بدهد و احتمال می‌دهد هر آن ممکن است نزاعی شدید بین کاراکترها رخ بدهد ولی بعد از هر عقده گشایی‌ها یک نفر می‌گوید "بازیه دیگه"

آقای دکتر مرموز و باهوش همسری مغرور و ساکت دارد که از همان ابتدا متوجهی رابطه‌ی سرد بین آن‌ها می‌شویم. با فلش بک‌ها متوجه رابطه‌ی پنهانی می‌شویم که به نظر می‌رسد حوادث ناگوار روبرو نتیجه‌ی این رابطه است. دست اول بازی پرتنش و پر از دعوا انجام می‌شود. در پایان دست اول برق می‌رود و حالا می‌توان گفت که داستان شروع شده است و تا به اینجای کار فیلم پر از روابط متعدد و شلوغ بوده و حرف چندانی برای گفتن نداشته است و هنر فیلم برای به بازی گرفتن ذهن و هیجانات مخاطب بعد از رفتن برق نمایان می‌شود.

فیلمنامه پر از خلأهای آشکار است کاراکتر همسر دکتر خوب شخصیت پردازی نشده است و تا پایان فیلم متوجه نمی‌شویم مقصود او از این کارها چیست. فیلم خط داستانی خود را به سرعت ادامه می‌دهد و زمانی که شما منتظر کشف حقایق هستید به پایان می‌رسد و شما را با سؤال‌های متعدد در خلأ رها می‌کند. زمانی که نیاز است داستان پیچیده و به معنای واقعی معمایی شود فیلم نامه تمام می‌شود و از درگیر شدن با این معما فرار می‌کند که خودش می‌شود یک پایان ناقص.

با این وجود اضطراب و ترس در این فیلم به بهترین شکل منتقل می‌شود بصورتی که خود را در یکی از افراد حاضر در خانه می‌یابید شاید شما همان تماشاچی تئاتر گرگ بازی در منزل باشید همانی که پرستو در ابتدای فیلم درباره‌ی آن حرف میزند.

کد خبر 357852

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.