۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۵
آمدی به وقت عاشورا

قصه ما به سر رسید، به کربلا و به عاشورا..

سودای رفتن داشتی اما چه زیبا سودای آمدنت طپش های این روزهایمان را تندتر و تندتر کرد. آمدنت شده بود قصه شگفت انگیز دوران؛ وقتی که خبرها آن را بشارت داد.

آمدی در روزهای محرم؛ در میان قطب نمای قلب ها که برای حسین(ع) در تب و تاب است.

آمدی در برگ ریزان پائیز و در اشک ریزان چشم ها؛ آری، از کسی چون تو انتظاری غیر از این هم نمی توان داشت؛ اصلا تو خود این روزهایی...

پیکر بی سرت براتی است که حسین(ع) در لحظه شهادتت امضا کرد و تن زخم خورده ات شبیه ترین تشبیه به تن های پاک دشت نینواست.

آمدی به وقت عاشورا؛  تا زمان بیشتر مبهوت تو شود و دل ها بیشتر حیران رفتنت!

برای زینب رفته بودی؛ بانویی که این روزها در تب و تاب کربلاست و آمدی درست در زمانی که روزها چرایی رفتنت را تفسیر می کند.

آمدی در بیقراری دل ها و جوشش اشک ها و در میان نواها و نوحه ها، سینه ها و زنجیرها تا نامت در کنار نام حسین(ع) غبار غفلت از ذهن هایمان بشوید.

محرم است و پاییز؛ اندوه است و عزا؛ بازگشت است و وصال...وه که شورانگیز است این پیوندهای سراسر احساس.

قصه ما به سر رسید، به کربلا و به عاشورا...خوش آمدی عشق... ق.

کد خبر 321127

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.