به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا، محسن حججی، متولد نجف آباد اصفهان با بیست پنج سال سن و یک فرزند دو ساله کسی که برای دفاع از حرم حضرت زینب و ناموس ائمه اطهار به جنگ در برابر تزویر شتاقت.
محسن یک جوان نجف آبادی و از جهادگران و اعضای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود به اندازه ای عاشق و دلباخته شهید کاظمی بود که همسرش می گوید: "محسن عاشق شخصیت شهید احمد کاظمی بودند. شبها که شیفت بودند لابه لایش چون خوابشان نمی برد منزل می آمدند و یک شب از من خواستند که عکسی با تقلید از این عکس شهید کاظمی از ایشان بگیرم و چند بار گرفتم که نهایتا یک عکس به دل ایشان نشست".
چند روز پیش در هیاهوی حوادث اجتماعی و سیاسی عکسی از این جوان رعنا در رسانه های داعشی منتشر شد هیاهویی میان دوستان به راه افتاد خبری گوش به گوش می پیچید حججی اسیر شده است آری همان محسن خودمان.
تا چند ساعتی همه در شوک بودیم نمیدانستیم خبر را منتشر کنیم یا نه، خانواده اش را چه کنیم اگر این خبر به همسرش برسد چه جوابی به او بدهیم اما بلاخره تصمیم بر آن شد خبر منتشر شود.
یک عکس از محسن منتشر کردیم و با یک تیتر"محسن حججی یه دست داعش اسیر شد"
آری محسن حججی یکی از فعالان جهادی و فرهنگی نجف آباد اصفهان که چندی پیش برای دومین بار عازم سوریه شده بود به دست داعشی ها افتاده بود او کسی بود که تا چند روز پیش در شهرش مشغول به امور فرهنگی به ویژه ترویج و تبلیغ کتاب بود تازه از اردوی جهادی آمده بود تازه از کار و تلاش برای مردم باز کشته بود و الان در اسارت داعشی ها بود.
اما ما نگران بودیم نگران محسن و نگران آینده نمیدانم چرا اما ناخودآگاه از جلوی چشمان تصاویری از اسیران آمریکایی و اروپایی که به دست داعش افتاده بودند و وحشتی که در نگاه آن ها بود عبور میکرد و با خود فکر میکردم الان محسن در چه حالیست اما احتیاج به تعمل بر روی این قضیه نبود در عکسی که داعش از اسارت محسن منتشر کرده بود صلابت در نگاهش مشخص بود مشخص بود او به جای ترس داره عشق میکنه و به سمت معشوقش در حال حرکته.
در حالی که همه به سرنوشت محسن فکر میکردیم داعش خبر شهادت این جوان رعنا را اعلام کرد شوک عجیبی بود هرچند از مزدوران بی دین داعشی بعید نبود اما از دست دادن محسن برای ما بسیار سخت بود.
آری دیگر محسن حججی تبدیل به شهید قهرمان محسن حججی شده بود، شهیدی که سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی پس از شهادتش در پیامی می گوید" فرزندان دلیر ایران انتقام اقدام ددمنشانه داعش را خواهند گرفت"
نظامیان، سیاسیون ،بازیگران و دیگران اقشار جامعه یکی پس از دیگری پیام هایی به مناسبت شهادت شهید حججی می دادند همه در شوک این اتفاق بودند و سعی داشتند به گونه ای از غم هجران خانواده محسن بکاهند اما محسن فرزندی دو ساله به نام علی دارد با غم او چه می کنید.
جالب بود برایم امیر مهدی ژوله در پیامی برای شهادتش می نویسد:" محسن جان!
جواب همسر و فرزندت رو چی بدیم؟ بگیم وقتی بعد از دو روز تشنگی سرت رو بیخ تا بیخ میبریدند ما کجا بودیم؟ ما چیکار میکردیم؟
وقتی سر به آسمان میساییدی، ما شنگول و منگول توی کدام باتلاق کجای زمین دون در گل مانده بودیم؟ "
یا مثلا امین زندگانی پیام میدهد که:
بنازم آن قامتت را
بنازم آن غیرتت را
تو آن صیدی که صیادت را اسیر مردانگیت کردی
تو آن کوهی که فاتحت را مغلوب صلابتت کردی تو آن فرزند خلف این خاکی که لایق ایرانی
تو نه آن ناخلف فرزندان ایرانی که وطنشان جیبشان و کارشان به توبره کشیدن ثروت ایران و ریشخند بر تو و من و ماست و قامت زشتشان، خاریست بر صورت آبروی ایران
تو آن ژن خوبی
تو شور رقص پرچم ایرانی درآسمان لایتناهی تاریخ ایران
حالا در هر کوی و برزنی حرف محسن حججی یک جوان دلیر ایرانی است که با آن نگاه با صلابت به دوربین داعش یک دنیا حرف نه تنها به هم وطنانش داشت بلکه به کل مردم جهان داشت او با نگاهش گفت ایرانی یعنی نترس، ایرانی یعنی استوار و ایرانی یعنی مرد.
همسر شهید حججی پس شهادت مرد رویاهایش اینگونه پیام میدهد
همسرم رفت که بگوید امام خامنه ای تنها نیست...
رفت که بگوید هنوز هم مردان خدایی هستند...
اگه کسی خواست اشکی برای همسرم بریزد به اشکش هدف بدهد.
برای حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) گریه کند...
همه زیر لب فقط بگوئید امان از دل زینب(س)...
همسر شهید حججی ثابت می کند که پشت هر مرد موفقی زنی استوار و ثابت قدم وجود دارد و گرنه هیچ مردی توانایی پیش رفت و اروج به سمت خدا را به تنهایی ندارد اما نمیتوانم از فرزندی دو ساله بگذرم فرزندی که اشکهایش با آن لباس سیاه در کنار عکس پدرش دل هرکسی را در این روزها به درد آورده است.
نظر شما