به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، در ایران ١٧ درصد دختران، زیر سن ١٨ سال عروس میشوند که این آمار مربوط به ازدواج دایم است و آمار دقیقی از ازدواج موقت دختران زیر ١٨ سال وجود ندارد.
کافیست نگاهی به قوانین داشته باشیم، هرچند بسیار پیشآمده نگاه قانون با نگاه عرف تفاوت داشته باشد، مانند جهیزیه دختران در زمان ازدواج که قانون میگوید تأمین مایحتاج و وسایل مورد نیاز زندگی با مرد است و عرف میگوید جهیزیه را خانواه عروس باید تهیه کند، البته تضاد میان قوانین و عرف گاهی اثرات جانبی فراتر از تهیه جهیزیه دارد.
هر چند طبق قانون ازدواج دختران چه دایم و چه موقت نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارند. بنابراین با مجوز قانون یک کودک ۱۳ ساله با اذن پدر به عقد موقت یک مرد درمیآید و خالهبازیهای کودکانه برای دختری کوچک واقعی میشود.
زخمی کهنه از نادیده گرفتن حق کودکان
ازدواج کودکان، داستان امروز نیست؛ واقعیت دردناکی است که همچون زخمی کهنه از لابلای زمان گذر کرده و هنوز در جهان قربانی میگیرد. این پدیده تلخ اجتماعی بیشتر در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه با بافت دوگانه سنتی و نوین رخ میدهد. خانوادهها با نادیده گرفتن حقوق کودکان یا دور زدن قانون در گسترش این معضل نقشی پُررنگ دارند.
بسیارند کودکانی که با ازدواج نابهنگام، خردسالیشان زیر پای سنتهای دست و پاگیر، فقرِ فرهنگی و اجتماعی لگدمال میشود و به تاراج میرود. تلخی این پدیده شوم که هنوز در برخی شهرها و مناطق دورافتاده کشور وجود دارد، به اندازهای است که نه فقط باور عمومی جامعه را جریحهدار میکند بلکه نگرانی مسوولان را نیز برانگیخته است. این نگرانی تا جایی است که چندی پیش، «شهیندخت مولاوردی» معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده از وزارت دادگستری درخواست کرد گزارشی درباره ازدواج دختران در زیر سن قانونی به آن معاونت ارایه دهد.
بر پایه «کنوانسیون حقوق کودک»، هر فرد تا زمانی که سن ۱۸ سالگی را پشت سر نگذاشته است کودک شمرده میشود و از حقوق ویژهای نیز برخوردار است. بنابراین، ازدواج پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی، ازدواجی غیرقانونی است. در ایران اما بر پایه ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، سن ازدواج برای دختران بالای ۱۳ سال و برای پسران بالای ۱۵ سال تعیین شده است و گاهی عقد نکاح زیر سن قانونی با اجازه والدین، مجاز دانسته میشود.
بنابر آمارهایی که در ۲ یا سه سال گذشته پژوهشگران و سازمانهایی همچون ثبت احوال منتشر کردهاند، در سال ۱۳۹۲، بیش از ۴۱ هزار دختر و نزدیک به ۳۰۰ پسر زیرِ سن قانونی ازدواج کردهاند. در بسیاری اوقات نیز ازدواج کودکان بدون ثبت رسمی و با جاری شدن عقد شرعی صورت می گیرد؛ این موضوع نیز دلیلی برای نبود آمار دقیق ازدواج کودکان در ایران و جهان است.
نقش پررنگ باورها و اعتقادات سنتی
احسان کاظمی روانشناس اجتماعی در اینباره به خبرنگار ایمنا گفت: ازدواح به یکی از بارزترین جلوههای فرهنگی هر جامعه بوده که تحت تاثیر مولفههای مختلفی از جمله باورها، رسوم ریشهدار در فرهنگ و خرده فرهنگها، وضعیت معیشتی و سبک زندگی خانواده، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی، اقتصادی و نیز نگرش والدین نسبت به ازدواج که این عوامل میتوانند در جامعه، پدیدهای مثل ازدواجهای زودهنگام و حتی دیرهنگام را به وجود آورد. به نظر میرسد نقش باورها و اعتقادات سنتی در شکلگیری این پدیده در جامعه ما پررنگتر باشد. برای بسیاری از مردم، سن بلوغ مساوی است با سن ازدواج و از آنجا که دختران زودتر از پسران به سن بلوغ می رسند، خانوادهها خیلی زود به فکر شوهر دادن آنها میافتند چرا که معتقدند دختر مالِ مردم است و باید هر چه زودتر از خانه پدری بیرون برود و یا اینکه دختران هر چه زودتر ازدواح کنند و باردار شوند بچه سالمتری خواهند داشت.
کاظمی در ادامه تصریح کرد: البته عیالوار بودن خانوادهها و سختیِ معیشت هم مزید بر علت است که باعث میشود دختران را زودتر به عقد مردی درآورند که البته در بسیاری از موارد این مرد فاصله سنی زیادی با دختر دارد و گویی بیشتر معاملهای صورت گرفته است تا پیوند زناشویی. برای بسیاری از خانوادهها ترس از بالا رفتن سن فرزندِ دختر و کم شدن خواستگارها و نهایتاً بیشوهر ماندنِ دختر کابوسِ بزرگی است و به همین خاطر از سنین پایین درِ خانه را بر روی خواستگارها میگشایند.
این روانشناس با اشاره به اینکه این نوع ازدواجها در مناطق کوچکتر مثل روستاها بیشتر صورت میگیرد گفت: شیوع این ازدواجها باعث نوعی قبحزدایی از آن و ترویج بیشتر میشود، همچنین این باور سنتی که پدر ومادرها در انتخاب همسر برای فرزندانشان نقش کلیدی دارند و اساساً نظر و خواست دختر و پسر چندان مهم نیست و البته بزرگترها نیز بر اساسِ مناسبتها و اصول و قواعد خودشان دست به انتخاب میزنند از دیگر عوامل بروز چنین پدیدهای در برخی از مناطق کشورمان است.
این مشاور خانواده با تاکید بر اینکه در برخی خانوادهها هم بیتدبیری والدین در نظارت بر روابط فرزندان نوجوان خود باعث ایجاد وابستگیهای شدید و به تبع آن روابط نادرست باعث ازدواج میشود گفت: در این خانوادهها معمولاً والدین بدونِ در نظر گرفتن شرایط و موقعیتهای فردی و شخصیتیِ فرزندشان برای آنها اقدام به انتخاب همسر میکنند که این مشکل نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
ازدواج زودرس عامل برخی انحرافات
این خانواده درمانگر در مورد سن ازدواج مناسب گفت: برای انتخاب همسر معیارهای متعددی میتوان برشمرد ولی در مورد سن ازدواج باید گفت طبعاً سن خاصی را نمیتوان تعیین کرد چرا که ازدواج به عنوان یکی از مهمترین تصمیمات زندگی فردی باید بطور دقیق و با توجه به بلوغ عقلی و عاطفی و اجتماعی صورت گیرد. پسر و دختر باید برای پذیرش مسئولیت زندگی مشترک از آمادگی و مهارت لازم و نیز اشتیاق و تمایل برخوردار باشند نه به خاطر ضرورتهایی که بزرگترها تشخیص میدهند تن به ازدواج دهند. شواهد امر نشان میدهد که علت بسیاری از طلاقها، ناسازگاریها و نیز خیانتهای زناشویی همین ازدواجهای زودرس است.
کودک همسری تضییع حقوق و نوعی از کودک آزاریست
این روانشناس اجتماعی همچنین اظهار داشت: آزار کودکان میتواند جسمی، عاطفی، لفظی و یا جنسی باشد. حتی نادیده انگاشتن و توجه نکردن به کودکان نیز میتواند به نوعی در رده این اختلال قرار گیرد.
اگر چه نمیتوان به طور کلی ازدواج زودهنگام را نوعی کودک آزاری تلقی کرد ولی بدون شک از آنجا که معمولاً در این نوع ازدواجها نظر و خواست کودک مهم نیست و زودتر از توانایی کودک در پذیرش مسئولیتهای خانوادگی او را وارد این موضوع میکنند به نوعی با پدیده تضییع حقوق کودک مواجه هستیم. ممکن است کودک در خانه پدری خود بیشتر مورد غفلت و بیتوجهی، آزار جسمی و عاطفی و روانی و حتی بهرهکشی جسمی قرار گیرد و با ازدواج و رفتن از خانه پدری تقریباً به موقعیتی بهتر برسد ولی باز هم حقوق وی توسط بزرگسالان ضایع شده است.
کاهش آسیبها با ارتقاء مهارتهای زندگی زناشویی
کاظمی در توضیح اینکه تبعات این نوع ازدواجها کدامیک از زوجین را بیشتر درگیر میکند گفت: دختران بیشتر قربانیِ این نوع ازدواجها میشوند ولی پس از چند سال زندگی مشترک عوارض و تبعات منفی این نوع ازدواجها بر پسران نیز مشهود میشود.
با بالغتر شدن دختران و پسران کم سن و سال در قامت زن و شوهر و ضعفِ مهارتهای ارتباطی، تجارب زندگی و نگرشهای مرتبط با زندگی زناشویی که منجر به دعوا و کشمکش و سردی در روابط بین زوچین میشود به تدریج بین زوجین شکاف و فاصله میافتد.
این روانشناس در خاتمه گفت: معمولاً این افراد وقتی به معیارهای دیگری میرسند احساس میکنند در انتخاب همسر که البته معمولاً خودشان هیچ نقشی در آن نداشتهاند عجولانه رفتار کرده و به همین خاطر به مقایسه خود با افراد همسن و سالِ خودشان میگردند.
احساس می کنند دوران کودکی، نوجوانی و جوانیشان در دردسرهای زندگی زناشویی تباه گردیده و به اصطلاح چیزی از زندگی نفهمیدهاند.
کاظمی با تاکید بر آگاهسازی جامعه گفت: آموزش خانوادهها و اصلاح برخی باورهای نادرست تا حدود زیادی این نوع ازدواجها را کمتر میکند. از سوی دیگر کمک به زوجهای کم سن و سال برای ارتقاء مهارتهای زندگی زناشویی و ارائه خدمات مشاورهای به آنها از بروز آسیبهای اجتماعی خواهد کاست.
نظر شما