خبرگزاری ایمنا - گروه سیاسی - محدثه احمدی: همکاری فرانسه با ایران در حالی کلید خورد که بیشترین سهم در قرارداد توتال، متعلق به این شرکت شد؛ شرکتی که در گذشته هم بر سر پیمان خود با ایران نماند؛ پیمان بر سر «ذخائر خدادادی که مالکش ایران و متعلق به ملت ایران است» و به همین دلیل است که موسوی لارگانی نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی آن را به ضرر کشور میداند؛ «این قرارداد برد برد نیست و به ضرر ماست».
اما شاید این قرارداد از نظر زنگنه و نمایندگان مدافع این طرح، منفعتی هم برای کشور داشته باشد؛ «قطری ها دنبال این هستند که با سرمایهگذاری بیشتر، برداشت بیشتری داشته باشند، ما با پیشرفتی که در این قرارداد پیدا میکنیم، میتوانیم به آنها برسیم».
با این حال چندی پیش توتال اعلام کرده بود که نسبت به این پیمان، در ایران، ایرانی و در قطر، قطریست؛ در این میان نخستین نکتهای که به ذهن میرسد این است که با توجه به تلاش قطر برای برداشت هر چه بیشتر، در میدان مشترک، طبیعی است که توتال در قطر، در جبهه مقابل ایران قرار گیرد، این همان نکتهای است که موسوی لارگانی بر آن تأکید دارد و اعلام میکند «فعالیت توتال درقطر، در مقابل ایران، جای تعقل بیشتر برای انعقاد کنندگان این قرارداد به خصوص وزیر نفت دارد».
منفعت دیگری که این قرارداد از منظر برخی نمایندگان دارد این است که این قرارداد در برابر سلاحهای آمریکایی، بازدارنده است؛ اما موسوی لارگانی نظر دیگری دارد؛ «این قرارداد بازدارند نیست، چراکه پیش از این توتال و امثال توتال در ایران فعالیت داشتند و با تحریمهای انجام شده علیه ایران، تحت فشار قرار گرفتند؛ پس در آن زمان نه تنها بازدارنده نبود، بلکه سبب ضرر و زیان به کشور هم شد».
افزون بر آن برخی مدافعان این طرح بر این عقیدهاند که با عقد چنین قراردادهایی آمریکا در انزوا قرار میگیرد؛ اما «با توجه به ضررهای وارد شده توسط شرکت پژو و اظهارات برخی افراد مبنی بر اینکه اگر ما اخم کنیم پژو مسدود خواهد شد، من نمیدانم این قرارداد باید چه کار کند که آمریکا را در کنج عزلت قرار دهد».
اما مخالفان این طرح، توتال را غیرقانونی میدانند و معتقدند «آمریکا به شرکت توتال اجازه داده که به ایران بیاید و با ایران قرارداد ببندد، بنابراین مشخص میشود که این شرکت برای منافع خودش به ایران آمده است»؛ پس آمریکا نه تنها تاکنون به عقب نرفته، بلکه به جلو هم رفته است؛ چراکه «دست سنا در اعمال تحریم باز است و تا کنون آمریکا هر تحریمی را که خواسته علیه کشور ما اعمال کرده است».
به همین خاطر است که منتقدان معتقدند با این که شرکتهای خارجی برای دستیابی به منافع خود به ایران آمدهاند، اما دولت ایران نباید قراردای را امضاء میکرد که در طول ۲۰ سال، ۵۰ درصد تولید میدان به شرکت خارجی واگذار شود؛ اما درست در همین زمان بود که وزیر نفت برای دفاع از کار خود گفته بود: «این حرف، حرف نادرستی است و به این خاطر است که این افراد اطلاع از وضعیت قرارداد ندارند».
با این حال پاسخ این ادعا را میتوان در پرسش موسوی لارگانی از زنگنه، جستجو کرد؛ «کدام فردِ خارجی حاضر میشود ۵۱ درصد سرمایهگذاری کند اما در برداشت و نتیجهگیری، [مثلاَ] اعلام کند ۲ یا ۵ درصد برداشت میکنم؟ مگر عاشق چشم و ابروی ماست که بیشترین سرمایه گذاری را داشته باشد اما در برداشت دنبال کمترین استفاده باشد؟»
به هرحال زنگنه که چارهای جز دفاع از توتال برای خود نمیدید به صحن علنی مجلس آمد و توتال را از دریچهای دیگر و با دید مثبت بررسی کرد «موافقتنامهای مبنی بر اینکه شرکتهای خارجی موظفند توانمندیهای خود را به این شرکت ایرانی منتقل کنند، امضاء شده است»؛ این در حالی است که خود پیش از این اعلام کرده بود «شرکت خارجی به روزترین دانش خودش را به ما منتقل نمیکند»؛ در حالی که به اعتقاد موسوی لارگانی «بعید است که شرکت توتال علم و تکنولوژی خود را در اختیار ایران قراردهد و برای خود رقیب ایجاد کند».
این تناقضگویی از سوی دولت تا جایی پیش رفته بود که موسوی لارگانی از پاسخ به آن درمانده بود «من نمیدانم زنگنه بر چه اساسی این حرفها (انتقال تکنولوژی به ایران) را گفته است».
از طرفی شاید شرکت توتال در دنیا اعتبار داشته باشد اما دلیل نمیشود در راستای منافع خود تحرک نداشته باشد؛ با این حال وزیر نفت برای سرپوش گذاشتن روی مسئله، عینک بزرگنمای خود را بر چشم گذاشته است؛ «قطر مبارز فیسبیلالله نیست، بلکه کاسب است و از طرفی شرکت توتال هم مشکلی به وجود نمیآورد؛ چراکه در دنیا اعتبار دارد»؛ اما باید این نکته را به خاطر آورد که «سالها پیش با امضای زنگنه، قرارداد کرسنت بسته شد و وسواس ایشان نتوانست جلو ضرر ایران را بگیرد؛ اعتبار در دنیا برای ما نمیتواند نتیجه بخش باشد».
اما در حالی توتال را معتبر در دنیا میخوانند که خود را مشتاق برای برگزاری مناقصه جلوه میدهند و از همه جالبتر کوشا برای پیروزی ایران در این مناقصه؛ که واضح است این اظهارات برای «فرار به جلو است» و از نظر موسوی لارگانی «توجیهی بر عملکرد ضعیفشان در انعقاد قرارداد توتال است»؛ ادعای برگزاری مناقصه در حالی است که زنگنه اعلام کرده «ایران در طرحهایی که پیش از این امضاء کرده، ۲۲ میلیارد ضرر دیده که از جیب مردم رفته است».
با این حال هرچند برای برگزاری مناقصه رغبت نشان میدهند اما از طرفی برخی بر این عقیده اند که یکی از دلایل استفاده نکردن از شرکتهای داخلی در برخی قراردادها، به مباحث مرتبط با تکنولوژی برمیگردد، اما موسوی لارگانی اعتقاد دیگری دارد؛ «شرکتهای داخلی کمبود تکنولوژی ندارند؛ آنها برای توجیه عمل و فریب اذهان عمومی، دلیل نبستن قرارداد با شرکتهای داخلی را، نداشتن تکنولوژی میدانند».
در این میان کواکبیان عضو فراکسیون امید بر این عقیده است که «برخی میخواهند چوب لای چرخ دولت بگذارند»؛ این در حالی است که موسوی لارگانی میگوید «در این چند دورهای که در مجلس حضور داشتم، مجلس در هیچ دورهای مانند این دوره از ریاست جمهوری، دولت را همراهی نکرده است»؛ اما اگر این مسئله را به منتقدین تعمیم دهیم باید گفت «انتقاد سازنده، راهگشا برای بهتر عملکردن دولت است؛ منتقدین باید اشتباهات و خطاهای دولت را به او گوشزد کنند؛ البته هم باید منتقدین انصاف داشته باشند و هم دولت انتقاد پذیر باشد، نه اینکه آنها را بیسواد و کم طرفیت بخوانند».
اما شاید بتوان چوب لای چرخ دولت گذاشتن را به گونهای دیگر هم بررسی کرد؛ برگزاری مناقصه در آینده در حالی که شرکتهای خارجی پسندیده شدهاند؛ مثبت اندیشی بیش از حد در زمینه انتقال دانش از سوی کشورهای دیگر به ما، توجه ناخودآگاه به منافع دیگران در انعقاد قرارداد و... همه و همه، مسائلی است که چوب لای چرخ اشتباهات دولت را، به ذهن میرساند؛ هرچند مخالفان و معترضانی دارد.
نظر شما